![]() |
❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر (/showthread.php?tid=253660) صفحهها:
1
2
|
RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 27-03-2016 زمانی که من بچه بودم، مادرم علاقه داشت گهگاهی غذای ساده صبحانه را برای شب هم آماده کند. یک شب را خوب یادم مانده که مادرم پس از گذراندن یک روز سخت و طولانی در سر کار، شام سادهای مانند صبحانه تهیه کرده بود. آن شب پس از زمان زیادی، مادرم بشقاب شام را با تخم مرغ، سوسیس و بیسکویتهای بسیار سوخته، جلوی پدرم گذاشت.
یادم میآید منتظر شدم ببینم آیا پدرم هم متوجه سوختگی بیسکویتها شده است؟ در آن وقت، همهی کاری که پدرم انجام داد این بود که دستش را به طرف بیسکویت دراز کرد، لبخندی به مادرم زد و از من پرسید که روزم در مدرسه چطور بود؟ خاطرم نیست که آن شب چه جوابی به پدرم دادم، اما کاملاً یادم هست که او را تماشا میکردم که داشت مربا روی آن بیسکویتهای سوخته میمالید و لقمه لقمه آنها را میخورد.
یادم است آن شب وقتی از سر میز غذا بلند شدم، شنیدم مادرم بابت سوختگی بیسکویتها از پدرم عذرخواهی کرد و هرگز جواب پدرم را فراموش نخواهم کرد که گفت: اوه عزیزم، من دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
عاشق بیسکویتهای خیلی برشته هستم. همان شب، کمی بعد که رفتم پدرم را برای شب بخیر ببوسم، از او پرسیدم که آیا واقعاً دوست داشت که بیسکویتهایش سوخته باشد؟ او مرا در آغوش کشید و گفت: مامان تو امروز روز سختی را در سرکار گذرانده و خیلی دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید. خسته است. بعلاوه، بیسکویت کمی سوخته هرگز کسی را نمیکشد! دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
زندگی مملو از چیزهای ناقص و انسانهایی است که پر از کم و کاستی هستند. در طول این سالها فهمیدهام که یکی از مهمترین راهحلها برای ایجاد روابط سالم، مداوم و پایدار؛ درک و پذیرش عیبهای همدیگر و شاد بودن از داشتن تفاوت با دیگران است و امروز دعای من برای تو این است که یاد بگیری که قسمتهای خوب، بد و ناخوشایند زندگی خود را بپذیری و با انسانها رابطهای داشته باشی که در آن، بیسکویت سوخته موجب قهر و دلخوری نشود. ![]() RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 29-03-2016 امروز با شاخه گلی سرخ ودستانی لرزان به دیدارت می آیم
این اشک های من از سردلتنگی است
دلتنگی برای بوسه زدن بر دستهای مهربانت
کاش بودی…
امروز دلم آتش گرفت ودوباره جای خالیت را حس کردم
می دانم جای تو خوب است
وفرشته های آسمان امروز را برایت جشن می گیرند
آخر میدانم که بهشت زیر پای توست….
کاش فقط امروز نگاهت را داشتم
خدایا کاش فقط یک بار دیگر
آغوشش را داشتم
چَـند سالـــه دارم آهنــگهـــای مختلـــفو امتحــان میکنــم
ولــــــــــــی هنـــــوز هیــــچ آهنگــــی
مــــــــثِ لالایی تــــو آرومـــم نمیکنــد
مــــــــ♥ــــــــادر
ﺩﺧﺘﺮﯼ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﺵ دعوا ﺩﺍﺷﺖ. ﺍﻭ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻋﺼﺒﺎﻧﯽﺷﺪ ﻭ ﺍﺯ
ﺧﺎﻧﻪ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﻓﺖ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﻃﯽ ﺭﺍﻩ ﻃﻮﻻﻧﯽ، ﻫﻨﮕﺎﻣﯽﮐﻪ ﺍﺯ ﯾﮏ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﮐﯿﮏ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ، ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﮐﺮﺩ. ﺍﻣﺎ ﺟﯿﺐ ﺩﺧﺘﺮ خالی ﻭ ﺣﺘﯽ ﯾﮏ سکه ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺖ. ﺻﺎﺣﺐ ﻓﺮﻭﺷﮕﺎﻩ ﯾﮏ ﺯﻥﺳﺎﻟﺨﻮﺭﺩﻩ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺩﺭﻣﻘﺎﺑﻞ ﮐﯿﮑﻬﺎ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯽﮐﻨﺪ، ﺍﺯ ﻭﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﮔﺮﺳﻨﻪ ﺍﯼ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ، ﺍﻣﺎ ﭘﻮﻝﻧﺪﺍﺭﻡ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻋﯿﺐﻧﺪﺍﺭﺩ، ﻣﻬﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻫﺴﺘﯽ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﮐﯿﮏ ﻭ ﯾﮏ ﻓﻨﺠﺎﻥ ﺷﯿﺮ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺧﺘﺮ ﺁﻭﺭﺩ. ﺩﺧﺘﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺳﭙﺎﺳﮕزﺍﺭﺷﺪ. ﺍﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﮐﻤﯽ ﮐﯿﮏﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺑﺮ ﮔﻮﻧﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺭﻭﯼ ﮐﯿﮏ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺍﺯﺩﺧﺘﺮ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻪﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﭘﺎﮎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ. ﻣﻦ ﻓﻘﻂﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ. ﺑﺎ ﻭﺟﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻦ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺷﻨﺎﺳﯿﺪ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﯿﮏ ﺩﺍﺩﯾﺪ. ﻣﻦ ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺩﻋﻮﺍ ﮐﺮﺩﻡ ﺍﻣﺎﻣﺎﺩﺭﻡ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺭﺍﻧﺪﻩﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮔﻔﺖ: ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺎﺯ ﻧﮕﺮﺩ. ﭘﯿﺮﺯﻥ ﺑﺎ ﺷﻨﯿﺪﻥ ﺳﺨﻨﺎﻥ ﺩﺧﺘﺮﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﭼﻄﻮﺭ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﯽ؟ ﻓﮑﺮ ﺑﮑﻨﯽ، ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﯾﮏ ﮐﯿﮏ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺩﺍﺩﻡ، ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﺑﺴﯿﺎﺭﺍﺯ ﻣﻦ ﺗﺸﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ. ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻮ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﺗﺸﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﻭ دﻋﻮﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﯽ؟ ﺩﺧﺘﺮ ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮد، ﺳﭙﺲ ﺑﺎ ﻋﺠﻠﻪ ﮐﯿﮏ ﺭﺍﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﺧﺎﻧﻪﺩﻭﯾﺪ. ﻫﻨﮕﺎﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺳﯿﺪ، ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺩﺭب خانه ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﻣﯽ ﮐﺸﺪ. ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺎ ﺩﯾﺪﻥ ﺩﺧﺘﺮ ﺑﯽ ﺩﺭﻧﮓ ﺧﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﮔﻔﺖ: ﻋﺰﯾﺰﻡ، ﻋﺠﻠﻪﮐﻦ ﻏﺬﺍ ﺩﺭﺳﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﻡ ، ﺍﮔﺮ ﺩﯾﺮ ﮐﻨﯽ، ﻏﺬﺍ ﺳﺮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ! ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﻗﻊ، ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﺩﺧﺘﺮﺑﺎﺭ ﺩﯾﮕﺮ ﺟﺎﺭﯼ ﺷﺪ.. دیشب خوابت رو دیدم مادر، خواب خیلی شیرینی بود رفته بودی دکتر ٬ تو دستت کلی آزمایش و عکس و ... بود می گفتی این دکتر خیلی تو کارش ماهره ما هم با التماس و نگرانی می پرسیدیم چی شد ؟؟ دکتر چی بهت گفت؟ گفتی بهم گفته نگران نباش مداوا میشی خوشحال بودی من از خوشحالی زدم زیر گریه ،با صدای بلند هق هق می کردم همگی چه حال خوبی داشتیم تو خواب •._.••´¯``•.¸¸.•` روز مادر مبارک `•.¸¸.•´´¯`••._.• RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 15-04-2016 سایه ها و ستاره ها اینو شنیدم ک حیفه بعضی از آدما سنشون بره بالا آیا شمام پدرومادر بزرگاتون همینجوری دوست دارین ؟ دوستان این دو ستاره همیشه کنارمون نیستن قدرشونو بدونیم شاید کارهاشون باعث عصبانیتت بشه ولی ما نباید عصبی بشیم زیرا این دو دلی نازک دارن و خیلی زود رنج، مث بچه ها میمونن ، باید دوستشون داشت. شاید یه سوالو ازت بیس بار بپرسن و یه عادت دیگه هم دارن وقتی یه کاری رو نمی تونی انجام بدی ، بلد نباشی بهت میگن تو لیسانسی مثلا هه ..یا به بلوچی خودمون تو اوشکا سواد داره ه. شاید بهت بر بخوره ولی ،ولی ما نباید خسته بشیم با محبت جواب بدیم..همیشه اونارو بالا سرمون بزاریم من پدر بزرگم و مادر بزرگم خیلی دوست دارم یعنی هر وقت که اونارو می بینم خود ب خود لبخند رو لبام میاد خیلی خوشحال میشم دلم میخاد تمام روز کنارشون باشم و حسی رو ک دارم اون موقع، نمی تونم بیان کنم .. امیدوارم کسایی که پدربزرگ و مادر بزرگ هاشون هنوز هستن اینطوری دوست داشته باشن شاید این دوست داشتن زیاد من برای اینه ک من زیاد نمی تونم ببینمشون چون شرایط های زندگیم جوریه ک دیر دیر بهشون سر میزنم ولی همیشه به فکرشون هستم... دوستان طلب من دوست داشتن نعمت های بزرگ خداوند اگر هم پیشتون هستن بلند شید دستشونو ببوسید و اگر هم از داشتنشون محرومید بلند شید براشون دعا رحمت بکنید . RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - ★MøbîÑą★ - 15-04-2016 Eshgh yani pedar RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - ИĪИĴΛ ИĪƓĤƬ☛ - 05-06-2016
RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - IM JUST TIRED - 24-01-2017 خیلی قشنگ بوددمت گرم RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - Maryam Farrokhy - 24-01-2017 واقعا عالی بود سلامتی همه پدر مادرا RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - محمّد - 11-05-2019 منتقل شد RE: ❤ شاید قشنگ ترین پست ❤....به عشق دو نفر - ♱ ᴠɪᴄᴛᴏʀ ♱ - 14-05-2019 ![]() بهم گفتند " پِدرت " را در یک جُمله توصیف کُن! هرچه فِکر کردم نَتوانِستم. نوشتن خوبی هایت جُمله ای نیست دَفتر هزار برَگ میخواهَد. فقط در یک جُمله گفتم " خُدا را شــُـــــکــر که دارمَـت" ♥♥♥ ![]() به افتخار بهترین بابای دنیا وقتی بچه بودم منو میزاشتی رو دلت و ازم میپرسیدی قلب بابا کیه؟ منم با صدای کودکانه میگفتم: مـــن بازم میپرسیدی جیگر بابا کیه؟ میگفتم: مـــــن و باز میپرسیدی چشم بابا کیه؟ میگفتم: مـــــن اون موقع ها درک نمیکردم قلب بابا بودن و جیگر بابا بودن و چشم بابا بودن یعنی چی!؟ اینو وقتی متوجه شدم که صورتت پر از چروک شده و موهات رنگ سیاهشو داده به سفیدی! بابایی تمام موهاتو دیدم ﮐﻪ ﺑﺨﺎﻃﺮم سفید شد و از زجرکشیدن من آروم آروم شکستی... آره تازه فهمیدم قلب بابا بودن یعنی وقتی تو ناراحتی من دل تو دلم نیست ، جیگر بابا بودن یعنی وقتی مریضی و ناخوشیتو میبینم جیگرم آتیش میگیره و چشم بابا بودن یعنی وقتی نور چشمات کم شدن چشمای منم خیس شدن ![]() جایزه اسکار بهترین صدای دنیا تعلق میگیرد به . . . . . . . . . . صدای کلید انداختن پدر به در خونه... به افتخار همه باباها :) ![]() ![]() ![]() به جُرم اینکه بِهشت زیر پایشان بود دُنیا را برایِ خود جَهنم کردند !
به سَلامتی مادرها … ![]() موضوع انشا : خوش بختی … به نام خدا خوش بختی یعنی قلب مادرت بتپد … پایان !!! ![]() انگار خـــــــدا تو صداشون کدئین تزریق کرده … با آدم که حرف میزنن دردا تسکین پیدا میکنن مامانا رو میگم ((: ![]() دغدغهء روزمره ام ، بودن توست !
نفس کشیدنت .. ایستادنت .. خندیدنت .. “مــــــــــادرم” تو باشی و خدا دنیا برایم بس است .. |