![]() |
رمان زیبای عشق دردناک(بهتون قول میدم ازش خوشتون میاد) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: رمان زیبای عشق دردناک(بهتون قول میدم ازش خوشتون میاد) (/showthread.php?tid=265053) صفحهها:
1
2
|
RE: رمان زیبای عشق دردناک(بهتون قول میدم ازش خوشتون میاد) - SOGOL.NM - 09-07-2017 [color=#996699]انگار بچه ها صدام رو شنیده بودن لایبا:ببینم چی شده؟دهن واکن ماهم بفهمیم اه!این کیبود زنگ زد؟ نسیمه:آره!همینی که این موشه گفت +شهرام بود زنگ زد گفت بیام بیمارستان نمیدونم چیشده قلب داره تند تند میزنه زود زود میرم شماهارو میرسونم و میرم بیمارستان لایبا:تو بیجا بکنی!بریم ماهم میاییم نسیمه:آره!همینی که این یارو موشه گفت! لایبا:تو خفه شو گربه!اگه نه خفت میکنم! نسیمه:انگاری تو...... +خفه شین الان موقع بحث نیست اگه قراره شما دوتا بحث کنین من خودم میرم __نه نه ماهم میاییم سرعت ماشین رو تندتر کردم و به سمت بیمارستان حرکت کردم به بیمارستان که رسیدیم شهرام جلوی در بیمارستان بود بنظر میرسید که منتظر ما بود از ماشین پیاده شدیم و به سمت شهرام دویدم +شهرام چیشده؟ _.....خب...بریم تو خودت میفهمی! شهرام راه افتاد و منم با بچه ها پشت سرش راه افتادیم وقتی وایساد دیدم مامان حالش خوبه و تو بغل شهناز داشت گریه میکرد شهنازم دلداریش میداد یهویی جیغ زدم:چیشده چرا کسی به من چیزی نمیگه!م..مامان چیشده تورو خدا یکی یه چیزی بگه چرا حرف نمیزنین؟ رفتم پیش شهرام. +شهرام خواهش میکنم یه چیزی بگو چیشده؟ یادم افتاد که یکی اینجا نیست اشکام از چشمام سرازیر شد نمیدونم چرا +شهرام؟بابا کو؟ یه قطره اشک از چشمای زیباش سرازیر شد _بابا تو اتاق عمله ادامه دارد.... خواهش میکنم سپاس بدین بابام در اومد تا اینو نوشتمااااااااا /color] |