![]() |
آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... (/showthread.php?tid=32844) |
RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - ჩяσOσкєη ժяєαм - 15-04-2013 لمس کن کلماتی را که برایت می نویسم
تا بخوانی و بفهمی چقدرجایت خالیست . . . تا بدانی نبودنت آزارم می دهد . . . لمس کن نوشته هایی را که لمس ناشدنیست و عریان . . . که از قلبم بر قلم و کاغذ می چکد لمس کن گونه هایم را که خیس اشک است و پُر شیار . . . لمس کن لحظه هایم را. . . تویی که نمیدانی من که هستم٬ لمس کن این با تو نبودن ها را لمس کن . . . RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - pink devil - 15-04-2013 اینـــ" آخَرینـــ" پاکَتــ بود
سیگآریــ نَماندهِــ بَرآیِهِـــ "کِشیدَنـــ". . . تو بِمآنـــ مَنــ «مِنَت» تُورا میکِشَمـــ . . وَ تو [بودَنَت]را "بِکِشـــ" بِهــ رُخِـــ واژِهــ هایِمــ. . RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - *Nafas* - 15-04-2013 دوای این بی خوابی ها تویی که الان خوابی … RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - pink devil - 15-04-2013 √ פֿـدایــا اِلتِمـاسِتـ مـﮯ ڪنَمـ هَمـﮧ בنیاتــ[ اَرزونــے] دیگَــراטּ وَلـﮯ ;
اونـیـڪـﮧ [בنـیـاے مَـنــﮧ] ـمالِ [ دیگَـرے ]نَبـاشـﮧ .. RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - parnia tajik - 15-04-2013 از کـسی کِـه نِمیشنــاسـی گـــاهـی بُتــی میســـازی…… آنقــدر بـُـــزرگـــ کــِــه حتــی از دَستـــ اِبـــراهیـــم هَـــم کـــاری بـَـر نِــمی آیـــد…. RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - pink devil - 15-04-2013 ﻫﺮ ﭼﻘﺪﺭ ﮐﻪ بعضی ﺁﺩﻣﺎ ﺭﻭ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﻣﯿﺸﻨﺎﺳﯽ ﺗﻨﻬﺎﯾﯿﺖ ﺩﻟﭽﺴﺐ ﺗﺮ ﻣﯿﺸﻪ . . . RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - ÐeaÐ GiЯl - 16-04-2013 کمی زود بود، ولی، دعایت گرفت، مادربزرگ... پیر شدم ...! RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - parnia tajik - 16-04-2013 دست هایم برایت شعر می نویسند.... اماتوهرگز نخواهی خواند...... آتش عشق درچشمانم غوطه میزنند... اماتوهرگز نخواهی دید......... نه.توهرگز مرانخواهی فهمید........... ومن با این همه اندوه.... ازکنارت خواهم گذشت...... وبازتو درک نخواهی کرد..... زمانی مرا میفهمی که خیلی دیر است...... زیرا که من دیگر نیستم..... RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - *Nafas* - 16-04-2013 پا به پایم که نیامدی دست در دستم که نگذاشتی سر به سرم هم نگذار که قولش را به بیابان داده ام … RE: آخرين نفس هاي منِ ديوانه... - maryam.ekh - 24-04-2013 باران ميبارد..! دلم برايت تنگ تر ميشود.. راه ميروم... بدون چتر من بغض ميكنم . . آسمان گريه..! |