انجمن های تخصصی  فلش خور
مشاعره - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+--- موضوع: مشاعره (/showthread.php?tid=570)



RE: مشاعره - black devil - 21-07-2012

درديست غير مردن كانرا دوا نباشد/پس من چگونه گويم كين درد را دوا كن


RE: مشاعره - shahzade - 21-07-2012

نيست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
چه کنم حرف دگر ياد نداد استادم


RE: مشاعره - ali7500 - 21-07-2012

میان انجمن ار لعل او چو ارم یاد
مرا سرکشک چو یاقوت در کنار اید


RE: مشاعره - shahzade - 21-07-2012

دست با دوست در آغوش نه حد من و تست
منم و حسرت بوسیدن خاک پایی
شهریارا چه غم از غربت دنیای تن است
گر برای دل خود ساخته ای دنیایی


RE: مشاعره - serpico - 21-07-2012

یار مرا غار مرا عشق جگر خوار مرا / یار تویی غار تویی خواجه نگه دار مرا Big Grin


RE: مشاعره - shahzade - 21-07-2012

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
بی وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا

چرا کسی اینجا نیستHuh


RE: مشاعره - meloD - 21-07-2012

اين عشق آتشين پر از درد بي اميد ............ در وادي گناه و جنونم كشانده بود


RE: مشاعره - shahzade - 21-07-2012

در سفالين کاسه رندان به خواري منگريد


کاين حريفان خدمت جام جهان‌بين کرده‌اند


RE: مشاعره - meloD - 21-07-2012

دلم جز مهر مهرویان طریقی بر نمی گیرد
ز هر در میدهم پندش ولیکن در نمیگیرد


RE: مشاعره - shahzade - 22-07-2012

در کنار جاده ی رو به بی انتها ها


من در آوازی مقدس


غرق می شوم در شبح سال ها ی کودکی ام


با تو


با تو که به قول آن شاعر اهل هوای جنوب«ایمنم»


آری


با تو که عروس ماهیگیران تنهای ابدیتی


و جای آن همه مروارید آبی خواب آلود را می دانی،


من بی تو بی ترانه می شوم


پس نرو


و بگذار همچون سالهای نوجوانی ام در خواب های خوش بی خبری فرو روم


و به کوچه کودکیهامان همچون جادویی ابدی نگاه کنم


و شعر بخوانم


و به دنبال دختری که هرگز نبوده است در زندگی ام آواره ی خیابان های آغشته به رنگ عصر و طعم باران شوم


و تنهای تنها شروع کنم مسیر عشقم را به ابدیت


و کتابی کشف کنم در ویترین کتاب فروشی محله مان


همچون آن سالها که کشف کرده بودم کتاب شعری از شاعری که اهل هوای نور بود


و زندگی ام را آغازی دیگر بخشید.


و من شدم مسافرخواب و خیال های سفری بی انتها


که اکنون ایستاده ام در کنار جاده ی رو به بی انتها ها...