![]() |
اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: زباله دان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=37) +--- انجمن: زباله دان موضوع ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=38) +--- موضوع: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید (/showthread.php?tid=150010) |
RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - dark heart - 01-09-2014 اعتراف میکنم یکی از پسرای فامیل کوچیکه ها اومد خونمون خیلی اذیت میکرد و منم چیزی نمیگفتم کسیم خونه نبود گرفتم تا خورد زدمش وای چه حالی کردم RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - P.K.2 - 01-09-2014 کاش منم میتونستم این کارو بکنم ![]() اعتراف میکنم وقتی اینترنتو 48 گیگ تستی شارژکردیم ا سرعت 2 مگ کسی ک تو 4 روز تمومش کرد من بودم :C RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - دختر شاعر - 01-09-2014 اعتراف میکنم پسر خالم برای اذیت کردن من زنگ میزد به ناکجا اباد بعد صدای اپراتور میومد مشترک گرامی کد مورد نظر شما در شبکه موجود نمی باشدلطفا مجددا شماره گیری نفرمایید متشکرم!! بعد من اون موقع بچه بودم و فیلم غول ادیسون رو دیده بودم حالا اون پسر خاله ی .... نقطه ضعفم رو فهمیده بود هی زنگ میزد بعد چشماش رو زاغ میکرد از کاسه درشون میوورد بعد با صدای خشی میگفت غوللل ادیسونننن منم جیغ میزدم مامانننن گریه مامانننن ابراهیم به غول ادیسون زنگ زده الان میاد سرمو میکنه کریه و هق هق بعد اون گودزیلا کوچیکه اسمش محسن بود یه سال ازم بزرگ تر بود هی اون غش غش میخندید اخرم یه بار تلافی شو سرش در اوردم مامانم میگفت ابرام رو اذیت نکن تا ب ادیسون زنگ نزنه لا مذهب انصاف نداشت شبا هم زنگ میزد ولی وقتی خواب بود صبح ساعت 6 اتومات بیدار میشدم اب یخ با چند تا یخ میبردم دو تا یخ میکردم تو لباسش ابرو هم مثل اب پاش میریختم رو صورتش میبینم حش نمیکنه اب رو میریزم بعد با داد و کولی بازی بیدار میشه بند خدا سنگ کوب میکرد وقتی بیدار میشد یخ هارو حس میکرد با حالت ناله و گریه میگفت ای ای یخ بستم منم دل رحم سریع یخارو در میوردم اعتراف میکنم چشمام جوریه ک وقتی مظلومانه به دیگران خیره میشم سریع کار مورد نظر رو میتونم انجام بدم اعتراف میکنم الان ک دارم اینارو مینویسم دارم غش غش میخندم اعتراف میکنم وقتی بغض می کنم گلوم باد میکنه چشام ب رنگ خون میشه لبام قرمز میشه بینیم قرمز میشه گونه هام هم قرمز میشه انگار رفتم تو برف و سردم شده خخخخخ RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - _PαяαиÐ_ - 01-09-2014 اعتراف میکنم..اعتراف میکنم.. اه لعنتی چیزی یادم نمیاد |: ..! سرتاسر حرفامم سوتیه -ــ-..! RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - ★★★melika★★★ - 19-11-2014 من اعتراف میکنم یه بار کامپیوتر داداشم روسوزندم هیچ کسی نفهمیدکارمن بوده RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - girl of chaos - 19-11-2014 اعتراف منکنم یه چن بار یکی از دوستامو زدم ((محکم))بعد سریع پریدم کنار اون فکر کرد یکی دیگه زدتش بعد تامیخورد زدتش! RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - کسی پشت سرم اب نریخت - 19-11-2014 اعتراف میکنم اون انفجار خفیفی که داخل ازمایشگاه رخ داد تضصیر من بود RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - Amir-al - 15-01-2015 اعتراف میکنم سر یه امتحانی 16 نمره از روی برگه ی دوستم تقلب کردم من شدم 20 اون بدبخت شد 18 ههههههه البته بعدا بیست شد اونم خخخخخخ ![]() RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - amirreza1279 - 15-01-2015 اعتراف می کنم بچه که بودم به تفنگ می گفتم کسنگ به تیر می گفتم کیر ![]() ![]() ![]() RE: اتـــــــــاق اعتراف.........بیاین اینجا راحت اعتراف کنید - یسماخوشمله - 15-01-2015 اعترافی ندارم بچه مثبتم بدجوووررررررررررررر اهل خرابکاری نیستممم:29dz: |