![]() |
او رفت.... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58) +---- موضوع: او رفت.... (/showthread.php?tid=32800) |
RE: او رفت.... - *Nafas* - 16-04-2013 بازنده منم که در را باز می گذارم شاید که بازگردی ؛ دزد هم که بیاید چیز مهمی برای بردن نمی یابد ! مهم من بودم که تو بردی … RE: ترجيح ميدهم شكستي صادقانه باشم تا موفقيتي پرننگ - *Nafas* - 16-04-2013 عشق این روزها شباهت زیادی به آدامس داره : اول شیرین ، بعد دوست داشتی ، سپس تکراری و خسته کننده و در آخر دور انداختنی … RE: او رفت.... - love 2012 - 16-04-2013 از دیدن بعضی صحنه ها
نه حق داری داد بزنی نه حق داری گله کنی ! . چون دیگه به تو “هیچ ربطی” نداره . بادیدن بعضی صحنه ها فقط خرد می شی ! یه صحنه مثلِ این . . . اگه پسر باشی موهات می ریزه اگه دختر باشی قطره قطره ی اشکات RE: او رفت.... - ...Sara SHZ... - 16-04-2013 يـه وقتايی کـه دلت گرفته، بغض داری، آروم نـيستی، دلت براش تـنگ شده حوصلـه هيچکسو نداری بـه يــاد لحظه ای بيفت که اون همـه ی بی قراری های تو رو ديد، اما چشماشو بست و رفت. RE: او رفت.... - aCrimoniouSs - 16-04-2013 √ مخاطبـــــ خاص ِ [زندگے] ِ مــــن... با تمام ِ وجود مے گویم: این روز ها عَجیب دل تنگــــ ِ توام دل تنگــــِ اجابتـــــ [چشمانتــــ] دل تنگــــ ِ رنگـــ [ نِگاهتــــــ] دل تنگــــ ِ بوے [عَطرتــــــــ] تو که نیستے ... انگار زندگے بودن را کــم می آورد و بهانه گــیر نبودن استــ تو کـه[ نیستے ] دلتنگے هایت مــرا از پا در می آورند RE: او رفت.... - *Nafas* - 16-04-2013 تقصیر تو نیست ، حتما اشتباه از متصدی آرزوها بوده که تو نصیب دیگری شدی … RE: او رفت.... - pink devil - 22-04-2013 در خاطری که ” تویـــی ” دیگران فراموشند ،
بگذار در گوشت بگویم ” میـــخواهــمــــــــت” … این خلاصه ی ، تمام حرفای عاشقــــانه دنـــیاست …!!! RE: او رفت.... - maryam.ekh - 23-04-2013 مي گويـــند پرخاشگــر شده ام! نه! فقط هر كــس كه لحظه اي ياد تو را از ذهــنم بگيرد حتــي با يكـــ عطسه ي معمولــي نمي توانـــم سر به تنش بگــذارم...! مي گوينــد خوابــــ ندارم... نه! فقط منتظر توام ... مي ترســم چشم روي هم بگذارم و بيــآيي... چيزيــم نيستـــ! موسيقــي آرام گوش مي دهــم! اصلا اتفــاق عجيبي نيفتــآده... فقط انگــآر دارد بلايي سرــم مي آيــد...! RE: او رفت.... - parnia tajik - 23-04-2013 خودم را می نویسم یک خانه مملو از هیچ با سه صندلی یکی برای خودم، یکی برای کسی که رفت! و یکی هم برای کسیکه یکروز میآید!! RE: او رفت.... - *Nafas* - 23-04-2013 سینمای ذهنم هر شب همان فیلم همیشگی را پخش میکند … خاطرات بودنت را … |