انجمن های تخصصی  فلش خور
" בیالوگ هـاے مانـבگار " - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22)
+--- موضوع: " בیالوگ هـاے مانـבگار " (/showthread.php?tid=269004)

صفحه‌ها: 1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26 27 28 29 30 31 32 33


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - ⓩⓐⓗⓡⓐ - 23-05-2018

بابـ اسفنجے:وقتے من نیستم تو چیڪار میڪنے؟! پاتریڪ:صبر میڪنم تا برگردے


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - Dead Silence - 23-05-2018

+اون شب ، نباید از ماشـین مـیپریدم پاییـن .. باید به خاطر تو مبـارزه میکردم !
چون باید برای نیمه گمشدت مبارزه کنی ..
این چیـزیه که بچه ی 13 سـاله بهش اعتــقاد داره !
- همیشه بیشتر از سنش میفهمید !

Crazy stupid love #


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - ⓩⓐⓗⓡⓐ - 23-05-2018

سانی: چرا اینجوری نگام می کنی؟
فرشته ی مرگ(به حالت میخکوب): دست خودم نیست. وقتی می خندی نمی تونم نگات نکنم!
سریال کره ای گابلین Goblin


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - _wιɴɴer_ - 24-05-2018

"  בیالوگ هـاے مانـבگار " 4

پگاه آهنگرانی : چیشد تصمیم گرفتی راستشو بگی؟؟
صابر ابر: دیروز که تو اون رستوران بینِ راهیه بودیم.
تو یه جوک گفتی.
بعد اون قدر خندیدی که غذا ریخت رو آستینت.
بعد رفتی دستات... آستینتو بشوری،یه دو سه دیقه طول کشید...
من تو همه ی اون دو سه دیقه، به پالتوت!
به کیفت،
به قاشقت که اون جوری کنارِ بشقابت گذاشته بودی،
به عروسک جا سویچی‌ت! 
حتا به هوای نفست که اونجارو پر کرده بود فکر میکردم بعد احساس کردم تو اولین آدمی هستی که انقد بهم نزدیکه...
انقدر راحت زندگی میکنه!
انقدر راحت می خنده!
حرف میزنه ، می خنده، برای همین نمی خاستم
دیگه به این دروغ ادامه بدم .....

#نزدیکتر



RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - ʜɪᴅᴅᴇɴ - 28-05-2018

فارسـت گامـپ: مـن مرد باهـوشی نیستم، ولی میدونم عشق چیـه.. 
|Forrest Gump|
(;


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - pesarebaad - 28-05-2018

ﺭﻭﯾﺎ : ﻣﯽ ﺩﻭﻧﯽ ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﺍﮔﻪ ﺣﺲ
ﻭﺍﻗﻌﯿﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻥ ﻫﻤﻪ ﭼﯽ ﺑﻪ ﻫﻢ ﻣﯿﺮﯾﺰﻩ،
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺣﺮﻑ ﺩﻟﺶ ﺭﻭ ﺭﺍﺣﺖ ﻧﻤﯽ ﺯﻧﻪ ﺧﻮﺏ ﺍﮔﻪ
ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﺩ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺷﺐ ﺍﻭﻝ، ﻫﻤﻮﻥ ﻟﺤﻈﻪ
ﺍﻭﻝ ﺑﯿﺎﺩ ﻭ ﺑﮕﻪ ...
ﺍﺳﺘﺎﺩ: ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﯽ ﺁﺩﻣﺎ ﻭﺍﺳﻪ ﻣﺨﻔﯽ ﮐﺮﺩﻥ
ﺍﺣﺴﺎﺳﺸﻮﻥ ﺩﻟﯿﻞ ﺩﺍﺭﻥ؟
ﺭﻭﯾﺎ : ﺩﻟﯿﻠﺸﻮﻥ ﺍﺯ ﻫﻢ ﺩﻭﺭﺷﻮﻥ ﻣﯽ ﮐﻨﻪ، ﭼﻪ ﺩﻟﯿﻠﯽ
ﺍﺯ ﻋﺸﻖ ﻣﻬﻢ ﺗﺮﻩ!
ﺷﺐ ﻫﺎﯼ ﺭﻭﺷن


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - Miss.saly - 28-05-2018

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
"  בیالوگ هـاے مانـבگار " 4

داشتم به این فکر میکردم توی این شهر به فاصله ی نیم ساعت ... خونه هایی هستش که توالتش از خونه ی ما بزرگتره ... آینه بغلشون بیشتر از کل پس انداز من و توئه ... فوق لیسانسه هامون نگهبان خونه ی اینان... حسودی نمیکنما ، خدا بهشون بیشترم بده نوش جونشون ... یه چیزی این وسط درست نیست ، سرجاش نیست . یه جای کار میلنگه

آینه بغل



RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - ◄Iяαи► - 28-05-2018

رونی کری: هیچوقت با جواهرات یه مرد شوخی نکن رفیق |:
#legend


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - Đęąđ.ğïřł - 11-06-2018

عطا: دیدی این ماشین مسابقه ای ها رو که با سرعت میرن
یهو ترمز میکنن دور خودشون می گردن؟!
معصومه: آره..
عطا: اونجوری دورت بگردم...

?قندون جهیزیه


RE: " בیالوگ هـاے مانـבگار " - Miss.saly - 12-06-2018

هاشم دماوندی: زمان رفوگره خوبیه ، هر بیدی هم به زندگی آدم زده باشه زمان رفوش میکنه

شهرزاد