![]() |
سطری از کتاب - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: سطری از کتاب (/showthread.php?tid=109150) |
RE: سطری از کتاب - Actinium - 01-10-2018 اهریمن و نیروهای بدی، تنها در گستره مینوی هستی می یابند؛ گیتی تنها از آن هرمزد است، اگرچه با زورِ اهریمن آلوده و ناپاک شده؛ که این ناپاکی در عین حال، با این واقعیت تایید می گردد که اهریمن تنها تا آنجا که در ذهن برخی افراد حضور داشته و دارد، در گیتی دارای قلمرو است. با فراخواندن تمامی مردم به انکار اهریمن، می توان او را از این جهان زدود. ایزدان که کل جهان مادی به آنان تعلق دارد، خود اساساً به مثابه کیفیت های انتزاعی هستی دارند و مردمان نیک در زندگی روزانه شان به آن ها واقعیت می بخشند. به نظر می آید که حضور آن ها در این جهان، بر تلاش و کوشش هستنده های گیتوی متکی است. برترین هدف انسان نیک در زندگی اش، یگانه شدن با ایزدان است، هدفی که تنها با پرورش کیفیت ها و نیروهای درونی که ایزدان را در انسان نمایان می کند، دست یافتنی خواهد بود. گرایش های نهانی در آیین زرتشت – شائول شاکد RE: سطری از کتاب - Actinium - 17-10-2018 ![]() در باب حقیقت و دروغ در مفهومی غیراخلاقی - فریدریش نیچه RE: سطری از کتاب - Actinium - 19-11-2018 استاد گفت: هرجا حکومت بخواهد به وسیلۀ فرمانها و مجازاتها حکمرانی کند و نظم و آسایش را برقرار سازد، ملّت سرکشی میکند و از نیروی وجدان بیبهره میگردد؛ لیکن اگر حکومت خود را نمونۀ اوامر و فرمانهای خود بسازد و با قدرت فضیلت خود حکمرانی کند، آنوقت آسایش و نظم خودبهخود در مملکت برقرار میشود، و ملت نیز داره قوّۀ وجدان میگردد و خود «راهِ راست» را مییابد. منتخب مکالمات، کنفوسیوس، ترجمه و تنظیم حسین کاظمزاده ایرانشهر، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، تهران، 1359، ص 213. RE: سطری از کتاب - 13IMAN - 20-11-2018 کوری اثر ژوزه ساراماگوfile:///D:/Book_cover_of_Ensaio_sobre_a_Cegueira.jpg RE: سطری از کتاب - Bisarotahebelataklif - 23-01-2019 دختر پرتغالی - یوستاین گاردر ![]() حالا می فهمم که چرا اشباح اغلب دیوانه وار نفس نفس می زنند. قصد آن ها از این کار ترساندن کسانی نیست که بعد از آن ها آمده اند، بلکه نفس کشیدن در زمانی غیر از زمان خودشان بسیار دشوار است. RE: سطری از کتاب - Actinium - 28-02-2019 او معمولاً فکری ندارد اما در مواردی استثنائی افکار بد به ذهنش خطور می کند: این است یک روح سیاه. فریدریش نیچه، دانش طربناک، کتاب سوم، پاره 203 RE: سطری از کتاب - Mr.Ramin - 01-03-2019 هیچ جا زندگی نیست، هیچ جایی در این شهر یا در این مکان یا در این هستی رخوتناک... یک مرد تا وقتی نوشیدنی و سیگار دارد، می تواند از پس ماجرا بربیاید.. ساندوچ ژامبون-بوکفسکی RE: سطری از کتاب - Actinium - 08-03-2019 ما را عوضی می گیرند: چون ما رشد می کنیم، مرتباً تغییر می کنیم، پوسته های پیر و کهنه را می شکافیم و به دور می اندازیم، هر بهار پوستی نو می اندازیم، بی وقفه جوان تر، بالنده تر، بلندتر و قوی تر می شویم و ریشه های خود را قوی تر در اعماق - اعماق بدی و شرارت - فرو می کنیم، در حالی که آسمان را عاشقانه تر و گسترده تر در آغوش می کشیم و در روشنایی آن را با همه شاخ و برگ های خود حریصانه تر استنشاق می کنیم. همان، همان، همان، پاره 371 RE: سطری از کتاب - Medusa - 08-04-2020 - احساس خوشبختی میکنم! + خوشبختی؟ - آره! چون زندگی رو دوست دارم! چون تو زندگی آفتاب هست، باد هست، لذتِ غذا خوردن هست، لذتِ بوسیدن و گریه کردن هست، لذتِ فرار کردن از سختیا هست... تو زندگی همه چی هست! دوستت دارم. + منم دوستت دارم. از کتابِ "یک مرد" #اوریانا_فالاچی RE: سطری از کتاب - sober - 08-04-2020 میفهمید چقدر سخت است که سکوت کنید و هیچی نگویید، در حالی که ذره ذره وجودتان میخواهد منفجر شود؟ تمام راه فرودگاه تا آنجا را داشتم با خودم تمرین میکردم که چیزی نگویم. اما واقعا داشتم میمردم. ویل سر تکان داد. سرانجام وقتی توانستم حرفی بزنم صدایم بریده بریده و بی رمق بود جملهای که به زبان آوردم تنها حرف خوبی بود که میتوانستم بزنم: دلم برایت تنگ شده بود #جوجو_مویز |