![]() |
سطری از کتاب - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: سطری از کتاب (/showthread.php?tid=109150) |
RE: سطری از کتاب - Medusa - 08-04-2020 مردم این شهر شاعر متولد میشوند، اما شما شعرهایشان را کشتهاید. پهلوانهایشان را اخته کردهاید. حتی امکان مبارزهای هم باقی نگذاشتهاید که حداقل حماسهای بگویند و رجزی بخوانند. شهر را کردهاید عین گورستان. سووشون سیمین دانشور RE: سطری از کتاب - sober - 09-04-2020 خاطرات شما را از درون گرم می كند اما در عين حال شما را پاره پاره می كند. هرچه بيشتر به آنها می چسبيدم آزاردهنده تر ميشد اما هرگز نخواستم تا زمانی كه زنده ام آنها را رها كنم. اين تنها دليلی بود كه برای ادامه ی زندگی داشتم. تنها چيزی كه ثابت می كرد زنده ام. کافکا در کرانه/هاروکی موراکامی RE: سطری از کتاب - Medusa - 09-04-2020 + دروغ مگو! - دروغ به فلانی را میگویی؟ + نه. بدتر از همه به خود دروغ مگو! آدمی که به خود دروغ میگوید و به دروغ خود گوش میدهد، به نقطهای میرسد که فرق واقعیت درون و پیرامونش را تمیز نمیدهد. برادران کارامازوف # داستایوفسکی RE: سطری از کتاب - ρυяρℓє_ѕку - 10-04-2020 ذهن نابالغ وقتی توجیه منطقی پیدا نمیکند، دست به دامن خرافات میشود.
» کتاب شرلوک هولمز علیه دراکولا
RE: سطری از کتاب - sober - 11-04-2020 جایی خوانده بودم، ملاقاتهایی که تقدیر جلوی راه آدم میگذارد بسیار محدودند. عشق خودش خواهد آمد، بی هیاهو، نمیتوان از آن فرار کرد. آرام و آهسته میآید و در گوشهای از قلبت مینشیند. زمانی متوجه آمدنش خواهی شد که بدون آن نفس کشیدن دشوار میشود… تصادف شبانه/پاتریک مودیانو RE: سطری از کتاب - Medusa - 11-04-2020 آنچه هنوز تلخترین پوزخند مرا برمیانگیزد "چیزی شدن" از دیدگاه آنهاست. آنها میخواهند ما را در قالب های فلزی خود جای دهند. آنها با اعداد کوچک به ما حمله میکنند. آنها با صفر مطلقشان به جنگ عمیقترین و جاذبترین رویاها میآیند. بار دیگر شهری که دوست میداشتم/نادر ابراهیمی RE: سطری از کتاب - ρυяρℓє_ѕку - 14-04-2020 تنها یک چیز است که دسترسی به امید را غیرممکن میسازد: ترس از باخت.
» کتاب کیمیاگر
RE: سطری از کتاب - Medusa - 14-04-2020 یکی از نشانه های عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند، بدون اینکه شایستگی اش را داشته باشی. اگر زنی به من بگوید عاشق توام، چون روشنفکری، محترم هستی، برایم هدیه می خری و ظرف ها را خوب می شویی، مرا نا امید کرده. چنین عشقی بیشتر عملی خودپسندانه به نظر می رسد. چقدر دلپذیر است که بشنوی من دیوانه ی توام، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی. حتی اگر دروغگو، حرامزاده و خودبین باشی. آهستگی، میلان کوندرا RE: سطری از کتاب - ρυяρℓє_ѕку - 14-04-2020 هفتهی دیگه تنهاییت تموم میشه ، از انفرادی میآی بیرون ، نظرت چیه ؟ دوست داشتم توی صورتش بخندم : چهطوری تنهایی آدم تمام میشود؟ خنده دارتر از این نشنیده بودم. » کتاب شاگرد قصاب RE: سطری از کتاب - Medusa - 14-04-2020 دنیا رو آدمهایی که مرتکب بدی میشن خراب نمیکنن، دنیا رو کسایی از بین میبرن که بدون کوچکترین واکنشی نظاره میکنن. خیانت اینشتین اریک امانوئل اشمیت |