![]() |
تــلــخ نوشته. - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: تــلــخ نوشته. (/showthread.php?tid=104145) |
تــلــخ نوشته. - SOLDIER - 28-04-2014 توی قصابی بودم که یه پیرزن اومد تو و یه گوشه وایستاد … یک آقای خوش تیپی هم اومد تو گفت : ابرام اقا قربون دستت پنج کیلو فیله گوساله بکش عجله دارم آقای قصاب شروع کرد به بریدن فیله و جدا کردن اضافه هاش … همینجور که داشت کارشو میکرد رو به پیرزن کرد گفت: چی میخوای ننه ؟ پیرزن اومد جلو یک پونصد تومنی مچاله گذاشت تو ترازو گفت: همینه گوشت بده ننه ! قصاب یه نگاهی به پونصد تومنی کرد گفت: پونصد تومن فَقَط اشغال گوشت میشه ننه … بدم؟!! پیرزن یکم فکر کرد و گفت: بده ننه! قصاب آشغال گوشت های اون جوون رو می کند ومیگذاشت برای پیرزن جوونی که فیله سفارش داده بود همینجور که با موبایلش بازی می کرد گفت: اینارو واسه سگت میخوای مادر؟! پیرزن نگاهی به جوون کرد گفت: سگ؟!! جوون گفت: اره … سگ من این فیله هارو هم با ناز می خوره … سگ شما چجوری اینارو می خوره؟! پیرزن گفت: میخوره دیگه ننه … شکم گشنه سنگم میخوره … جوون گفت: نژادش چیه مادر؟! پیرزنه گفت: بهش میگن توله سگ دوپا ننه …ایناره برای بچه هام میخوام ابگوشت بار بذارم ! جوونه رنگش عوض شد … چند تیکه بزرگ از گوشتای فیله رو برداشت گذاشت رو آشغال گوشتای پیرزن … پیرزن بهش گفت: تو مگه ایناره برای سگت نگرفته بودی؟! جوون با شرمندگی گفت: چرا ! پیرزن گفت: ما غذای سگ نمیخوریم ننه … بعد فیله ها رو گذاشت اونطرف و اشغال گوشتهاش رو برداشت و رفت ! قصابه هم شروع کرد به وراجی که: خوبی به این جماعت نیومده آقا … و از این چرندیات ... و من همینجور مات مونده بودم ... RE: تــلــخ نوشته. - DOLIツ2013/DEC/15 - 29-04-2014 اخي بيچاره ![]() ![]() RE: تــلــخ نوشته. - قرقی - 29-04-2014 تشکر... |