![]() |
داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم..... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم..... (/showthread.php?tid=106992) |
داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم..... - TARA* - 09-05-2014 پشت چراغ قرمز تو ماشین داشتم با تلفن حرف میزدم و برای طرفم شاخ و شونه میکشیدم که نابودت میکنم ! به زمینو زمان میکوبمت تا بفهمی با کی در افتادی! زور ندیدی که اینجوری پول مردم رو بالا میکشی و... خلاصه فریاد میزدم که دیدم یه دختر بچه یه دسته گل دستش بود و چون قدش به پنجره ی ماشین نمی رسید هی می پرید بالا و میگفت آقا گل ! آقا این گل رو بگیرید... منم در کمال قدرت و صلابت و در عین حال عصبانیت داشتم داد میزدم و هی هیچی نمیگفتم به این بچه ی مزاحم! اما دخترک سمج اینقد بالا پایین پرید که دیگه کاسه ی صبرم لبریز شد و سرمو آوردم از پنجره بیرون و با فریاد گفتم: بچه برو پی کارت ! من گـــل نمیخـــرم ! چرا اینقد پر رویی! شماها کی میخواین یاد بگیرین مزاحم دیگران نشین و ... دخترک ترسید و کمی عقب رفت! رنگش پریده بود ! وقتی چشماشو دیدم ناخودآگاه ساکت شدم! نفهمیدم چرا یک دفعه زبونم بند اومد! البته جواب این سوالو چند ثانیه بعد فهمیدم! ساکت که شدم و دست از قدرت نمایی که برداشتم، اومد جلو و با ترس گفت: آقا! من گل نمیفروشم! آدامس میفروشم! دوستم که اونورخیابونه گل میفروشه! این گل رو برای شما ازش گرفتم که اینقد ناراحت نباشین! اگه عصبانی بشین قلبتون درد میگیره و مثل بابای من میبرنتون بیمارستان، دخترتون گناه داره ... دیگه نمیشنیدم! خدایا! چه کردی با من! این فرشته ی کوچولو چی میگه؟! حالا علت سکوت ناگهانیمو فهمیده بودم! کشیده ای که دخترک با نگاه مهربونش بهم زده بود، توان بیان رو ازم گرفته بود! و حالا با حرفاش داشت خورده های غرور بی ارزشمو زیر پاهاش له میکرد! یه صدایی در درونم ملتمسانه میگفت: رحم کن کوچولو! آدم از همه ی قدرتش که برای زدن یک نفر استفاده نمیکنه! ... اما دریغ از توان و نای سخن گفتن! تا اومدم چیزی بگم، فرشته ی کوچولو، بی ادعا و سبکبال ازم دور شد! اون حتی بهم آدامس هم نفروخت! هنوز رد سیلی پر قدرتی که بهم زد روی قلبمه! چه قدرتمند بود! همیشه مواظب باشید با کی درگیر میشید! ممکنه خیلی قوی باشه و بد جور کتک بخورید که حتی نتونید دیگه به این سادگیا روبراه بشین ... خوشت اومد سپاسم بده ![]() RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - سووگند - 09-05-2014 قشنگ بود مرسی RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - ~H!P HØp §tâR~ - 09-05-2014 دمت داغ عالی بود RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - تروشکا15 - 14-05-2014 جالب بود RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - نگین15 - 14-05-2014 خیلی قشنگ بود بازم بزار ![]() ![]() RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - L²evi - 15-05-2014 بازم بذار سپاس .خوشم اومد RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - ḲℑℳℐÅ - 15-05-2014 خیلی قشنگ بود میسی RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - " Arrow" - 15-05-2014 ممنون... RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - نهال 1214 - 15-05-2014 جالب بود ![]() RE: داستان:از یک دخترک سیلی محکمی خوردم......بیا بخون شاید دیدت عوض شد.......... - پری خانم - 16-05-2014 خیلی قشنگ بود ![]() ![]() |