![]() |
هوخشتره - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34) +--- موضوع: هوخشتره (/showthread.php?tid=13858) |
کیخسرو شاه ( هُوخشَترَه ) - .ali. - 30-03-2012 نخستین پادشاهی است که یک سلطنت سراسری را در ایران باستان تشکیل داد و ایران را به عنوان یک قدرت مهم جهان آن زمان مطرح کرد. هُوخشَترَه را باید بنیانگذار واقعی دولت ماد و معمار حقیقی امپراتوری ایرانیان باستان دانست. نام هُوخشتره پادشاه ماد را یونانیان به صورت (کیاکسار که لاتین کیخسرو است) ( که او را صورت افسانهای هُوَخشَترَه پادشاه ماد میپندارند ) نوشته اند که در پارسی تلفظ فرانسوی آن یعنی سیاگزار Cyaxares را نیز زیاد نوشته و بکار بردهاند. به احتمال قوی، معنی نام او « خوش نشانه » است در معنی کسی که میتواند خوب نشانه گیری کند. ریشه نام او از فعل هَخش (Haxsh) در پارسی باستان آمده که به معنی نشانهگیری کردن است. اجزاء این نام عبارت اند از هُوَ (خوب)+هَخش (نشانهگیری)+تَر (اضافه دستوری) هُوخشتره ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و با نَبوپُلیسَر شاه بابل متحد شد. برای استوارسازی این اتحاد، دختر هُوخشتره به نام آمیتیس به همسری پسر نبوپُلیسر یعنی بُخت النصر دوم درآمد. آمیتیس از زندگی در جلگه میانرودان دلگیر شد و برای کوه های بلند هَگمَتانَه دلتنگی بسیار کرد. از این رو بُخت النصر به عنوان هدیه برای همسرش دستور ساختن باغ های معلق بابل را داد تا بلندای دیوارهای آن برای امتیس حکم کوهساران مادِستان را داشته باشد. هُوخشتره، در جوانی، شکست پدرش، خَشتَریتَه را در برابر آشوری ها را دیده بود و از آن درس عبرتی آموخته بود. او فهمید که برای مقابله در برابر آشوریان، میبایست نیروی نظامی مجهزی تشکیل دهد. زیرا سربازانی که رؤسای زمین دار جمع آوری می کنند، هرگز از عهدهٔ سپاه منظم بر نمی آیند. از این رو، بر آن شد که سپاهی رزمی، مانند آشور، ایجاد کند. این نیرو، مجهز به تیر و کمان و شمشیر و سواره نظام ماهر بود. هُوخشتره، تصمیم به بیرون راندن سَکاها ( تُرک ها ) گرفت. او، فرماندهٔ سکاها و سردارانش را به یک میهمانی دعوت کرد و همهٔ آنان را یکجا تارومار کرد. سپس، لشگریان سکاها را از سرزمین ایران بیرون راند. چون از جهت سکاها، آسودگی خاطر فراهم شد، هُوخشتره، تصمیم به نابودی امپراتوری آشور گرفت. هُوخشتره، با این نیروی نظامی، به سوی آشور حرکت کرده، و پایتخت آن یعنی شهر آشور را محاصره و فتح کرد. هُوخشتره در سال ۶۱۴ پیش از میلاد از کوه های زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادی های آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نَبوپُلیسَر در شهر آشور به دیدار هُوخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پیش از میلاد شاه آشور در نینوا بود. هُوخشتره و نبوپلیسر توانستند با همیاری، پایتخت دوم آن یعنی شهر نینوا را در ۶۱۲ پ.م فتح کنند. سین شار ایشکون، چون در برابر مادها و بابل، تاب مقاومت نیاورد، خود و خانواده اش را در آتش سوزاند، سپس، شهر نینوا ( کربلا امروزی )، با خاک یکسان شد. هُوخشتره و نبوپلیسر توانستند امپراتوری آشور را درهم شکسته و دنیا از جنایات دولت ستمگر و خون خوار آشور، رهایی یافت. ناحوم نبی پیامبر یهود, این رویداد را چنان گزارش کرده که گویی شاهد آن بوده است. پس از این پیروزی، مادها میانرودان شمالی، ارمنستان و بخش هایی از آسیای کوچک و بخش شرقی رود هالیس (قزل ایرماق امروزی) را نیز ضمیمه امپراتوری خود کردند. در این شرایط رود هالیس به عنوان مرز بین امپراتوری قدرتمند ماد و سرزمین لیدیه ( ترکیه ) شد. جنگ معروف بین مادها و لیدی ها که با نام نبرد هالیس معروف است، در ۲۸ ماه مه ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح، به دلیل خورشید گرفتگی ناگهانی پایان یافت. نبرد بین مادها و سکاها را هرودوت اینگونه نقل میکند: بین لیدی و مادها جنگ به پا شد و تا پنج سال طول کشید. که در این سالها گاهی مادها لیدی ها را عقب میراندند و گاهی لیدی ها مادها را به عقب میراندندو همچنین در شب نیز میجنگیدند. با این حال به جنگ با نتیجه برابر خود ادامه دادند. در ششمین سال نبردی در گرفت که تا جنگ شروع شد روز شب شد. و این تغییر روز را تالس میلسی برای لیدی ها پیشگویی کرده بود و این همین سال را مشخص کرده بود. مادها و لیدی ها وقتی دیدند که روز شب شد دست از جنگ برداشتند و هر دو مشتاق بودند که صلح برپا شود. و کسانی که بین آنها صلح به پا کردند سینسیس کیکیلیانی و لابینتوس بابلی بودند. اینها کسانی بودند که هر دو را تشویق به سوگند خوردن کردند و مبادله ازدواجی را به پا کردند تا آلایتس دختر خود آرینس را به ایشتوویگو ( آستیاگ یا آژیدهاگ ) پسر هُوخشتره بدهد چون بدون یک رابطه قوی صلح پایدار نخواهد ماند. هُوخشتره پس از این که جنگ با پیروزی پسرش آستیاگ به پایان رسید از دنیا رفت. آستیاگ پدربزرگ مادری شاهنشاه کوروش بزرگ، و پدر شاهدُخت ماندانا (مادر کوروش بزرگ) بود. RE: کیخسرو شاه ( هُوخشَترَه ) - ☭Nicola☭ - 30-03-2012 سلسه ماد به وجود این پادشاه بزرگ قدرتمند شد وبر آشوری ها غلبه کرد . ممنون از مقاله مفیدتون RE: کیخسرو شاه ( هُوخشَترَه ) - .ali. - 30-03-2012 اگر بگم هوخشتره پس از کوروش و داریوش بزرگ و خسروپرویز , بزرگترین و مقتدرترین پادشاه تاریخ دردوره باستان بود اغراق نکردم هوخشتره - امیررضا* - 07-08-2012 هووخشتره ارتش ماد را تجدید سازمان و نوسازی کرد و با نَبوپَلَّسَر شاه بابل متحد شد. برای استوارسازی این اتحاد، دختر هووخشتره به نام امیتیس به همسری پسر نبوپلسر یعنی بختالنصر دوم درآمد. امتیس از زندگی در جلگه میانرودان دلگیر شد و برای کوههای بلند میهنش دلتنگی بسیار کرد. از این رو بُختالنصر دوم به عنوان هدیه برای همسرش دستور ساختن باغهای معلق بابل را داد تا بلندای دیوارهای آن برای امتیس حکم کوهساران را داشته باشد. تشکیل سپاه منظم هووخشتره، در جوانی، شکست پدرش، خشتریته را در برابر آشوریها دیده بود و از آن درس عبرتی آموخته بود. او فهمید که برای مقابله در برابر آشوریان، میبایست نیروی نظامی مجهزی تشکیل دهد. زیرا سربازانی که رؤسای زمین دار جمع آوری میکنند، هرگز از عهدهٔ سپاه منظم بر نمیآیند. از این رو، بر آن شد که سپاهی رزمی، مانند آشور، بنا کند. این نیرو، مجهز به تیر و کمان و شمشیر و سواره نظام ماهر بود. بیرون راندن مهاجمان هووخشتره، تصمیم به بیرون راندن سکاها گرفت. او، فرماندهٔ سکاها و سردارانش را به یک میهمانی دعوت کرد و همهٔ آنان را یکجا مسموم کرد. سپس، لشکریان سکاها را از سرزمین ایران بیرون راند. كياخسار خبر هرودوت همان هوخشتره است همانكه در اساتير كي خسرو است حمله به امپراتوری آشور و لشکرکشیها چون از جهت سکاها، آسودگی خاطر فراهم شد، هووخشتره، تصمیم به نابودی امپراتوری آشور گرفت. هووخشتره، با این نیروی نظامی، به سوی آشور حرکت کرده، و پایتخت آن یعنی شهر آشور را محاصره و فتح کرد. هوخشتره در سال ۶۱۴ پ م از کوههای زاگرس گذشت و ضمن تسخیر آبادیهای آشوری سر راه، شهر آشور پایتخت دولت آشور را در محاصره گرفت. پس از سقوط شهر آشور، پادشاه بابل نبوپلسر در شهر آشور به دیدار هووخشتره آمد و در آنجا پیمان دوستی ایران و بابل تجدید شد. در سال ۶۱۳ پ. م. شاه آشور در نینوا بود. هووخشتره و نبوپلسر توانستند با همیاری، پایتخت دوم آن یعنی شهر نینوا را در ۶۱۲ پ.م فتح کنند. ساراگوس، چون در برابر مادها و بابل، تاب مقاومت نیاورد، خود و خانواده اش را در آتش، سوزاند، سپس، شهر نینوا، با خاک یکسان شد. هووخشتره و نبوپلسر توانستند امپراتوری آشور را درهمشکسته و دنیا از جنایات دولت ستمگر آشور، رهایی یافت. پس از این پیروزی، مادها میانرودان شمالی، ارمنستان و بخشهایی از آسیای کوچک و بخش شرقی رود هالیس (قزل ایرماق امروزی) را نیز ضمیمه امپراتوری خود کردند. در این شرایط رود هالیس به عنوان مرز بین امپراتوری قدرتمند ماد و سرزمین لیدیه شد. جنگ معروف بین مادها و لیدیها که با نام نبرد هالیس معروف است، در ۲۸ ماه مه ۵۸۵ پیش از میلاد مسیح، به دلیل خورشیدگرفتگی ناگهانی پایان یافت. نبرد بین ماد و سکا را هرودت اینگونه نقل میکند: بین لیدی و مادها جنگ به پا شد و تا پنج سال طول کشید. که در این سالها گاهی مادها لیدیها را عقب میراندند و گاهی لیدیها مادها را به عقب میراندند و همچنین در شب نیز میجنگیدند. با این حال به جنگ با نتیجه برابر خود ادامه دادند. در ششمین سال نبردی در گرفت که تا جنگ شروع شد روز شب شد. و این تغییر روز را تالس میلسی برای لیدیها پیشگویی کرده بود و این همین سال را مشخص کرده بود. مادها و لیدیها وقتی دیدند که روز شب شد دست از جنگ برداشتند و هر دو مشتاق بودند که صلح برپا شود. و کسانی که بین آنها صلح به پا کردند سینسیس کیکیلیانی و لابینتوس بابلی بودند.اینها کسانی بودند که هر دو را تشویق به سوگند خوردن کردند و مبادله ازدواجی را به پا کردند تا آلایتس دختر خود آرینس را به ایشتوویگو پسر هووخشتره بدهد چون بدون یک رابطه قوی صلح پایدار نخواهد ماند. (Histories, 1.73-74, trans. Macaulay) هووخشتره پس از این که جنگ با پیروزی پسرش ایشتوویگو به پایان رسید از دنیا رفت. ایشتوویگو پدربزرگ مادری شاهنشاه کوروش بزرگ، و پدر شاهدُخت ماندانا (مادر کوروش بزرگ) بود. |