![]() |
#داستانی بسیار زیبا# - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: #داستانی بسیار زیبا# (/showthread.php?tid=140067) |
#داستانی بسیار زیبا# - ❤R@TA❤ - 21-07-2014 مدیر: پسر شما اخراجه! پدر: آخه چرا؟ من به عنوان پدرش حق دارم دلیلش رو بدونم! مدیر: شرم آوره! پدر: محض رضای خدا به من بگین چی شده؟ اون بچه تازه مادرش رو از دست داده. آخه چی شده؟ مدیر: بچه ی شما به معلمش گفته: عاشقتم عشقم! واقعاً از یه بچه کلاس دومی بعیده..... پدر پرید وسط حرفای مدیر و با لحن تندی گفت: سعید الان کجاست؟ مدیر: پشت درِ دفتر! پدر سریع از جایش بلند شد و از دفتر خارج شد سعید آنجا نبود چشم چرخاند روی ردیف صندلی ها کیف پسرش را شناخت! روی کیف روی یه کاغذ با خط کودکانه ای دست نوشته ی سعید به چشم میخورد...... چشم هاش خیلی شبیه مامان بود. منو ببخش بابا RE: #داستانی بسیار زیبا# - Mïņ̃†êR - 29-07-2014 اسپمها پاک شد منتقل شد داستان RE: #داستانی بسیار زیبا# - خخخخ - 29-07-2014 فوق العاده بود:'( |