![]() |
جوک با موضوع [ فک و فامیله ما داریم ] - سری 14 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76) +---- موضوع: جوک با موضوع [ فک و فامیله ما داریم ] - سری 14 (/showthread.php?tid=141233) |
جوک با موضوع [ فک و فامیله ما داریم ] - سری 14 - pesare bad - 23-07-2014 وقت خواب :
بابام : گوشیرو کجا گذاشتی ؟ مامانم : بالا سرت ! بابام : چرا بالا سر خودت نذاشتی ؟ مامانم : چونکه سرطانزاست . . . ! یعنی عشق میچکه ها ! به بابام میگم میخوام برم سمت گیاهخواری ! نظرت چیه ؟!
بابام : آفرین پسرم خیلی هم خوبه مگه تو چیت از بـُز کمتره !! مامانم به داداشم گفت برو خیارو گوجه و بادمجون بگیر .
داداشم رفت و اومد جای بادمجون پنیر گرفت . مامانم گفت : چرا پنیر گرفتی ؟ داداشم : قلم سوم یادم رفت ، گفتم چون کنار خیار و گوجه همیشه پنیر میخوریم شاید پنیر باشه ! حالا مامانم بدتر از داداشم : کاش حدأقل یاد سالاد میافتادی کاهو میگرفتی بابام یه مرغ مینا خریده ، نره ، بهش میگه مرغ سینا
یکی از فامیلامون ( دختر ) یک سال مالزی بود ، بعد دو سال رفت کانادا ، تنهام زندگی میکنه . واسه تعطیلات برگشته ایران . خواست بره کیش با دوستش ، باباش اجازه نداد ! گفت نمیذارم تنها بری مسافرت !
سر شب لپتاپ رو خاموش کردم رفتم نشستم تو پذیرایی در جوار خانواده
۱ دقیقه بعد مامانم : لپتاپت سوخته ؟ من : نه ۳ دقیقه بعد بابام : اینترنتت شارژش تموم شد ؟ من : نه اندکی بعد بابام : چی شده حالت خوب نیست ؟ من : نه چطور ؟ یه ذره بعد مامانم : تو چته ؟ چرا سرت تو لپتاپ نیست ؟ من : خب گفتم یکم بیام پیش شما بشینم ! بابام : مطمئنی طوری نشده ؟ مامانم : خب بگو چرا اینجوری میکنی آخه ؟ هیچی دیگه پا شدم اومدم لپتاپ رو روشن کردم بابام دوآتیشه طرفداره آلمانه . منم اسپانیا . داداشم ایتالیا . این وسط مامانم میگه ” منم طرفداره فرانسه هستم ! ” میگم ” از بازی کدوم بازیکنش خوشت میاد ؟! میگه ” بازیکناشو خوب نمی شناسم ! اما ظرفو ظروفشو خوب می شناسم !
خاطرات عموی مادرم :
یه یاکریم توی بالکن خونمون تخم گذاشته بود یه بار که رفته بود غذا بخوره تخمشو برداشتم جاش تخم مرغ گذاشتم وقتی زن و شوهره برگشتن شوهره گیر داد به خانومش که تو به من خیانت کردی و چپ و راستش کرد و بعد ترکش کرد ! آره پسرم همیشه یادت باشه وقتی زن گرفتی خیانت نکنی چون ممکنه یه زندگی از هم بپاچه ! امروز از برنامه Google Earth پشت بوم خونمون رو پیدا کردم ! نشون مامانم دادم !
حالا یه نقطه سیاه پیدا کرده کف میزنه و با کلی ذوق و شوق میگه این منم دارم لباس پهن میکنم ! حالا بابام اومده مامانم بهش گفت ! لامصب بابام اومده میزنه پس گردنم میگه چرا عکس مامانتو میذاری تو اینترنت ! بابام میگه مربی اسپانیا چرا از مسی استفاده نمیکنه ؟!؟!
مامانم اومده میگه سرویس بهداشتی رو الان جرم گیری کردم و برقش انداختم ، ببینم یه نفر رفته دسشویی قلم پاشو میشکنم !!
سره سفره نشستم دارم با اشتها غذامو کوفت میکنم !
مامانم: اه اه اه ! کمتر بخور خوب ا! شیکمت تا وسط سفره اومده ! چاق شدی ! از ریخت و قیافه افتادی ! داری میترکی ! شیکمو ! خیکی ! خپل ! چاقالو! مامانم چنان فاز منفی داد از فرداش به مدت سه ماه با رنج و مشقت فراوان رژیم گرفتم ، شام نخوردم ، هزار نوع قرص خوردم ، ورزش کردم دهنم صاف شد وزن کم کردم ! امشب سره سفره در حالی که دارم یه سالاد همراه با ماست کم چرب زهره مار میکنم مامانم یه زره نگام کرده میگه : - ایمااااااااان! خوب یه لقمه غذا بخور نمیمیری که ! نگاه کن ! چقد لاغر شدی ! ضعیف شدی ! صورتت استخونی شده ! از ریخت و قیافه افتادی ! عین این معتادا لاغر مردنی شدنی ! دقیقا مثل این عملیا ! قرصی ! آمپولی ! نی قلیون ! نشکنی ؟!!! اه اه اه اه ! فامیلمون زنگ زده میگه میخوام برنامه ورد و پاور پوینت رو نصب کنم ، کدوم دکمه رو بزنم !
بابا و مامانم با هم قهر بودن ، بردمشون سینما تا به این بهونه آشتی شون بدم. توی کافی شاپ سینما نشستیم همونجا آشتی کردن . حالا میگم پا شین بریم فیلم ببینیم . سر اینکه کدوم سالن بریم و چه فیلمی ببینیم با هم دعواشون شد ، برگشتیم خونه
|