انجمن های تخصصی  فلش خور
وقوع حادثه شوم برای تازه داماد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: خبرها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=42)
+---- انجمن: حوادث (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=77)
+---- موضوع: وقوع حادثه شوم برای تازه داماد (/showthread.php?tid=141950)



وقوع حادثه شوم برای تازه داماد - L²evi - 23-07-2014

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.



تازه‌داماد زماني كه به دنبال عروس خانم به آرايشگاه مي‌رفت، تصور نمي‌كرد به خاطر يك اشتباه شب عروسي را در بازداشتگاه صبح كند.





 تازه‌داماد زماني كه به دنبال عروس خانم به آرايشگاه مي‌رفت، تصور نمي‌كرد به خاطر يك اشتباه شب عروسي را در بازداشتگاه صبح كند.
امير ماشين گل زده را از گلفروشي گرفت و راهي آرايشگاه عروس شد. صداي ضبط را بلند كرده بود و در حال و هواي خودش بود كه ناگهان پيرزني را مقابل خود ديد. سريع پايش را روي پدال فشرد اما خيلي دير شده بود و وقتي به خودش آمد پيرزن غرق در خون روي زمين افتاده بود.
با كمك راننده خودروهاي عبوري پيرزن را سوار ماشين كرد و به بيمارستان رساند. وقتي شنيد پيرزن جانش را از دست داده، شوكه شد كه سردي دستبند را بر دستانش احساس كرد. همه ميهمانان منتظر او در تالار بودند و امير در بازداشتگاه حسرت يك لحظه اشتباه خود را مي‌خورد.
بيش از يك سال است امير در زندان به سر مي‌برد و خانواده پيرزن به هيچ عنوان حاضر به گذشت نيستند. مرد جوان كه 21 سال بيشتر ندارد، با مرخصي از زندان به ستاد ديه كشور آمد تا شايد با كمك خيرين و اين ستاد بتواند از زندان آزاد شود.
امير در حالي كه تمام آرزوهايش را بر باد رفته مي‌داند، گفت: همه چيز در عرض چند ثانيه رخ داد. سرعتم كم بود اما پيرزن در يك لحظه مقابلم قرار گرفت. سريع ترمز كردم اما دير شده بود. روال زندگي‌ام خيلي زود به سمت سياهي رفت. يك سال از اين حادثه مي‌گذرد و روزها را در زندان سپري مي‌كنم اما افسوس كه هيچ سودي ندارد و زندگي‌ام را باختم.
مهر


RE: وقوع حادثه شوم برای تازه داماد - nazi.exo - 31-12-2014

چه خانواده.هایی پیدا میشن.خانواده پیرزنه باید رضایت میدادن.حالا اون پیر بوده.چه.زود چه دیر میمرده.نباید بخاطره ی آدمه پیر زندگی ی جوونه 21 ساله رو خراب کنن.من.اگه.بودم.رضایت.میدادم.که اون.بیچاره.حتی س روزم تو زندان نمونه.زندگیش خراب شه.حالا هر.چقدر هم اون.پیرزن برای خانوادش عزیز بوده.قبول ولی اون عمرشو کرده.نباید زندگی جونارو خراب.کنن