![]() |
بهترین سوغات - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41) +--- موضوع: بهترین سوغات (/showthread.php?tid=142473) |
بهترین سوغات - キム尺刀ム乙 - 24-07-2014 جمعیت زیادی در خیابان های مکه در حال تردد بودند . عذه ای برای زیارت به طرف خانه خدا می رفتند . عده ای دنبال خرید کالای مورد نظرشان بودند. عده ای هم با دوستان خود قدم می زدند . من به همراه جمعی از دوستانم زیارت کرده بودیم و داشتیم به هتل بر می گشتیم . با ایم که همه لباس احرام پوشیده بودیم اما ریش من و چفیه ای که به گرده داشتم مرا از سایر دوستانم متمایز می کرد . مشغول صحبت بودیم که یکی جلویم را گرفت و با کلمات دست و پا شکسته پرسید : شما ایرانی هستید ؟ گفتم : بله . گفت : بسیجی ؟!!! گفتم : بله ، امرتان را بفرمائید . مرد لبخندی زد . یک دستش را روی شانه ام گذاشت و گفت : من از مسلمانان کشور المان هستم . وقتی عازم عربستان بودم چند نفر از دوستانم برای بدرقه امده بودند . به آنان گفتم از من سوغاتی چه می خواهید ؟ گفتند وقتی به عربستان رفتی برو پیش زائران ایرانی . در میان آنها عده ای بسیجی و رزمنده هستند . آن ها را پیدا کن و از خاطرات جنگ و شهدای شان سوال کن . همین خاطرات بهترین سوغاتی برای ماست . من علاقه ی او را که دیدم ، سرذوق آمدم و خاطره هایی ناب از دوران جنگ برایش تعریف کردم و بعد نشانی قرار گاه راهیان نور خوزستان را به اودادم . یک سال بعد مطلع شدم که 50 نفر از مسلمانان آلمان ، کاروانی را تشکیل دادند و به خوزستان سفر کردند . آنها مناطق جنگی را با حالتی خاص زیارت می کردند و خاک شلمچه را به عنوان تبرک برای سایر دوستان خود به آلمان بردند . راوی : علی زمانی |