انجمن های تخصصی  فلش خور
جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 (/showthread.php?tid=142759)



جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 - pesare bad - 24-07-2014

یکی از فانتزیام اینه که آنجلینا جولی براد پیتم طلاق بده بعد بیاد با من ازدواج کنه,بعد باهم با
نیسان ابیم با یه گونی پسته پشته ماشین راه بی افتیم بریم عباس با سلنا رو هم سوار کنیم بعد بریم واسه همیشه تو افق زندگی کنیم.

یکی از فانتزیام اینه که صدای کلاغ در بیارم بعد همه بهم بخندن بع ناراحت شم پرواز کنم برم.
منAngry@
کلاغSad**)
گنجشگک اشی مشی:!!!!
بقیه حظار:?!?!?!?!

یکی از فانتزیام اینه که الان بروسلی زنده بود میرفتم میزدم تو گوشش ببینم اخلاق ورزشکاری داره یا نه ولی مطمئنم بعدش تو افق محوم میکرد.

فانتزی من اینه: ایران بره جام جهانی ، بعد با آرژانتین هم گروه بشه ، بعد لیونل مسی در کمال ناباوری 30 تا توپ بزنه به تیر دروازه و هیچ کدوم گل نشه ، بعد در دقیقه 92 دروازبان ایران دروازه رو با ضربه سر باز کنه و ایران ببره!!!!!!! در این حد پیچیده ام من !!!!!!!!!

از فانتزیام: تو دانشکده بعد از گرفتن جزوه از دختره, بهش بگم میتونم شمارتو داشته باشم؟ اونم با کمال پررویی بگه نه! منم بگم: پس فکر کردی خوش خطی, دارم جزوتو میگیرم؟! جزوه رو بدم بهش و اونم همینجوری دهنش باز بمونه و چشاش گاوی بشه و منو ببینه که دارم تو افق..

یکی از فانتزیام اینه که برگردم به سن 7 سالگی و کلاس اول ابتدایی و قشنگ بشینم درسامو بخونم به اول دبیرستان هم که رسیدم یه رشته درست و حسابی انتخاب کنم و بعد نفر اول کنکور بشم و این حسینی بای بیاد ازم مصاحبه کنه ...
خدایی لایک نکنی ناراحت میشم!

من یکی ازفانتزیام اینه که انقدر پول داشته باشم که سره هر چهارراه وقتی یه دختر کوچولو میگه: اقا، اقا گل میخری؟ دستمو تو جیبم کنمو یه تراول بهش بدم و بگم بقیش ماله خودت، بعدش وقتی چراغ سبز شد برم تو افق محو بشم.

یکی از فانتزی هام اینه که یه دفعه یه فانتزی بنویسم بعد یکی از کارگردان های هالیود (بر حسب اتفاق پارسی هم بدونه) بیاد بگه من از این فانتزی شما خیلی خوشم اومده میخوام اونو یه فیلم کنم و این داستان شمارو ۲ملیون دلار خریدارم !
منم با غرور کامل قبول کنم و اونم ۲میلیون دلار رو بده به من و فیلمش فروش بالایی کنه بعدش همه ی کارگردان های دیگه هم برای داستان فیلم هاشون بیان سراغ من ولی دیگه حیف دیر شده چون من با اون دو میلیون دلار یه پراید ، ۳۰ کیلو پسته ، یه گوشی از اونایی که راحت از جیب درمیاد و یه بلیط به افق خریدم و رفتم تو ویلای افقم زندگی میکنم و جواب هیچ کسم نمیدم حتی شما دوست عزیز …

یکی از فانتزیام اینه که توی خیابون کنار یه کارتن خواب و گدایی بزنم کنار پارک کنم از ماشین پیاده شم ، طرف که اومد دستشو دراز کرد سوییچ رو بندازم تو دستش بگم : بیاااا ماله تو ! کارتن خوابه هم با تعجب و شوک زدگی بگه : آقا پس خودتون چی ؟؟؟ منم همینطور که دارم میرم رومو برگردونم و بگم : دلم میخواد تا افق قدم بزنم و بعد از چند لحظه دوباره برگردم تا یه لبخندی نرمی بزنم و برم که محو بشم ببینم کارتن خوابه زودتر از من تو خیابون محو شده باشه !!!

یکی از فانتزیام اینه که وختی تو راهرو دارم راه میرم بخورم به یه دختره کل وسایلش بریزه زمین منم از کنارش رد بشم و بگم اووووی مگه کوری ؟
همش که نباید بریم براش جمع کنیم بعد عاشقش بشیم بریم بگیریمش !!! والا …

یکی از فانتزیهام اینه که با خودم فکر کنم وقتی دزد اومد خونمون چجوری بگیرمش!!!!:دی

باید قوه تخیلت خیلی قوی باشه ها:::الآن بازیکن رئال مادریدهستم!!!اونم مدافع مرکزی! Arbeloa توپ رو پاس میده به من.Messi خیز برمیداره بیاد توپو ازم بگیره(چون فک میکنه آماتورم)در نهایت خونسردی یه لایی کف پابهش میندازم.تعادلش بهم میخوره.ب زمین میخوره (یواشکی زمینو گازمیگیره)Iniesta میاد انقدسریع پاعوض میکنم که ازون ستاره ها دور سرش بچرخه سریع ردش میکنم.Xavi و Fabregas رو بایه یه پادو پا میفرستم تو باقالیا.ای بابا اینC.Ronaldoهم دیوونم کرده هی میگه پاس بده آدم حسابش نمیکنم.خب حالا بایه دریبل زیدانی Poyol رو جا میذارم(بقیه دفاع Ronaldoروگرفتن)تک به تک باvaldesبایه سر توپ جا میذارمش.(فردوسی پورم هی میگه چقد خوبه این صادق!!)توپ رو رو خط نگه میدارم همه بلندمیشن ولی من توپو میزنم بیرون و بهMessiاشاره میکنم که رو زمینه و داره زمینو گاز میگیره.دست یکی رو روی شونم حس کنم آروم برمیگردمRonaldoیکی میخابونه زیر گوشم که دیگه ازین غلطا نکنم.بعدم با اوردنگی منو از تیم میندازن بیرون.(کثافتا)

یکی از فانتزیام اینه که یه پست بذارم هیچکس لایکش نکنه عباس دلش برام بسوزه عاشقم شه بیاد خواستگاریم ازدواج کنیم و به خوبی و خوشی زندگی کنیم اسم بچمونم بذاریم اس جوک !یعنی میشه؟!

یکی از فانتزیام اینه که یکی از شلوارهای قدیمیمو برای شستن ببرم توی حموم بعد همینجور که دارم جیباشو چک میکنم که چیزی توش نباشه بصورت ناباورانه ای از قسمت فوقانی جیب پشت شلوار یه مغز پسته از قدیم ( دوره کیلویی ۱۰۰۰۰ تومان ) بیافته و غلتان غلتان روی زمین و در حال حرکت بگیرم و بردارمش و قبل اینکه کسی بخواد منو بعنوان محتکر لو بده مثل یه حبه بندازمش بالا و همینجور مِلَچ مُلوچ کنان در افق محو بشم

یکی از فانتزیام اینه دیگه هیشکی حرفی از پراید و پسته و افق نبینه و نخونه و ننویسه 
قبول دارید خیلی دیگه لوس شده و شورش رو دراوردیم

ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﻓﺎﻧﺘﺰﯾﺎﻡ ﺍﯾﻨﻪ ﮐﻪ 
با مخاطب خاث سوار ماشین شیم بعد همینطور که با سرعت داریم میریم سمت شمال
یهو سپیده زنگ بزنه بگه ببین رامین من تو ماشینت یه بمب گذاشتم اگه ترمز کنی یا سرعتتو کم کنی با اون دختره ایکبیری (مخاطب خاث) میرین رو هوا بعد من با عصابنیت بگم نــکــبــت منو از بمب میترسونی؟ برو از خدا بترس ! من فقط نگران جونِ مخاطب خاثمم !
بعد موبایلو پرت کنم بیرو بعد با مُـشت بکوبم رو فرمون داد بزنم لـعنتییی (لامـصب خـَـعلی جذبه داره این حرکت)
بعد به مخاطب خاث بگم تو بپر پایین بعد اون بـگه نــه من بدون تو هیچ جایی نمیرم
بعد منم با عصابنیت بگم زِر نزن نِـفـله مگه میخوام برم پیک نیک تو خودتو نجات بده
بعد بپره پایین منم پامو بزارم رو گاز ولش کنم برم تو دلم بگم آخییییییش از شر این یکی‌ هم راحت شدم
بعد یه سیگار روشن کنم برم تو مه‌ جاده محو به شم

یکی از فانتزیام اینه که دوس دخترمو همینطوری بی دلیل با ضربات پی در پی مشت بزنم جوری که بـه فنا بره بعد این آهنگ مجید خراطها که میگه وای عزیزم رو صورتت جای انگشتای منه رو بذارم بعد تا صُب تو بغل هم های های گریه کنیم …

یکی از فانتزیام اینه که :
یک روز با یک ماشین مدل بالا ( خیلی هم بالا نبود نبود….خوب منم درک دارم….وضع اقتصادیو که میبینید ) از روی پلی کنار دریای طوفانی رد بشم، یکهو ببینم یک دختری داره توی دریا غرق میشه…مردمم همه جمع شدن فقط دارن نگاه میکنن…بعد بزنم روی فرمان ماشین و بگم: لعنتی ( انصافا خیلی کلاس داره) بعد گوشیمو از ماشین پرت کنم بیرون (چیه…گوشی خودمه، دلم میخواد گوشیمم پرت کنم بیرون ) بعد از روی پل با ماشینم بپرم پایین کنار ساحل…ماشین از کنترل خارج بشه ۷-۸ تا ملق بزنه…بعد من با سر و صورت خونی از ماشین پیاده بشم دوربین شکاریمو در بیارم ببینم دختره حدودا چند سالشه…اصلا ارزشسو داره یا نه ( البته توصیه بنده اینه که قبله پرش از روی پل باید این کارو کرد ولی خوب مخ آدم اون موقع کار نمیکنه که ) اگه دختره ارزششو داشت سپس رو به مردم داد بزنم هیچکی این خانمو نمیشناسه؟؟؟….اگه کسی میشناخت، ازش بپرسم دختره مجرده یا متاهل…والا جلوی ضرر رو هر وقت بگیری منفعته…..اگه دختره مجرد بود داد بزنم یعنی یک مرد بین شما ها پیدا نمیشه….بدوم سمت دریا یهو متوجه شم کوسه ها دارن دختره رو میخورن…والا من از بچگی از کوسه میترسیدم….رو من حساب نکنید…

یکی از فانتزیام اینه ، یه روز یه کیف پرنده اختراع بشه که خودش دنبال سرت راه بیفته و تو بتونی 10 تا کتابو ، لب تابو ، تب لتو ، تمام خرتو پرتاتو بزاری توش و نخوای همش اینا رو کول کنی !!!!!!!!

یکی از فانتزیام اینه که دکترای کامپیوتر بگیرم بعدش شرکت intel بهم زنگ بزنه بگه عاقا بلن شو بیا برای ما cpu درست کن ... بعدش من بگم که کارمندای عادیتون ماهی 4 میلیون اودلار میگیرن من 8 میلیون اودلار میخام بعدش بگن شما بیا ما 10 میلیون اوشلوق میدیم بعدش من برم هم با intel هم با amd قرارداد ببندم برم cpu درست کنم بعدش cpu هارو بفرستم برای کامپیوترای تو افق......ک شماها استفاده کنین
یعنی میشه عایا؟؟ 



RE: جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 - ✔✘ζoΘdY✘✔ - 24-07-2014

ممنــــــون قشنــــگ بـــــود


RE: جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 - m016 - 24-07-2014

عالی Winkبود


RE: جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 - *ARTEMIS * - 26-07-2014

خیلی باحال بودن ... Big Grin


RE: جوک با موضوع [یکی از فانتزیام اینه که....] - سری 16 - الیکا0 - 26-07-2014

باحال بودن