![]() |
✖♥✖جملات خعلي زيبا✖♥✖ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: اس ام اس های جدید و پیامک (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=73) +--- موضوع: ✖♥✖جملات خعلي زيبا✖♥✖ (/showthread.php?tid=164268) |
✖♥✖جملات خعلي زيبا✖♥✖ - روناك عاشق - 24-08-2014 درد می کشد بغض . . . وقتی اشک هم آرامش نمی کند . . . ! هر چه بغضت بزرگتر بهانه ی ترکیدنش کوچک تر . . . خوش به حالت آسمان ، بغضت که می شکند همه خوشحال میشوند بغض من که می شکند همه می گویند : چته باز ؟! گاهی آنکس که می خندد و می خنداند، میخواهد حواست را از چشمانِ گریانـش پرت کند . . . باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد . آن قدر که اشک ها خشک شوند ، باید این تن اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد . به چیز دیگری فکر کرد . باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد . هر که آید گوید : گریه کن ، تسکین است گریه آرام دل غمگین است چند سالی است که من میگریم در پی تسکینم ولی ای کاش کسی می دانست چند دریا بین ما فاصله است من و آرام دل غمگینم بغض ها را گاهى باید قورت داد ، عاشقانه ها را از پنجره تف کرد و درها را به روى همه بست . . . گاهى هیچکس ارزش دچار شدن را ندارد ! گفتی لب تر کن تا دنیا را به پایت بریزم ! حالا من چشم تر کردم می آیی ؟ گریه شاید زبان ضعف باشد ! شاید کودکانه ، شاید بی غرور اما هر وقت گونه هـایم خیس می شود می فهمم نه ضعیفم ، نه کودکم ، بلکه پر از احساسم . . . هیچوقت دل اونایی رو که گریه شون بی صداست رو نشکنید . . . این آدما هیچ کس رو ندارن که اشکاشونو پاک کنه ! ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﭼﻘﺪﺭ ﺳﺨﺘﻪ ﮐﺴﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺩﻭﺳﺘﺶ ﺩﺍﺭﯼ ! ﺑﺮﻩ ﻭ ﻧﺘﻮﻧﯽ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﮑﻨﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﮔﺮﺩﻩ . . . ﻧﻤﯿﺪﻭﻧﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺷﺐ ﻣﯿﺸﻪ ﺗﻤﺎﻡ ، ﺧﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎ ﻣﯿﺎﺩ ﺗﻮ ﺫﻫﻨﺖ ، ﻋﯿﻦ ﻓﯿﻠﻤﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﺧﺘﻢ ﺑﺸﻪ ﻭ ﺑﯽ ﺻﺪﺍ ﭘﺘﻮﺗﻮ ﮔﺎﺯ ﺑﮕﯿﺮﯼ ﮐﻪ ﮐﺴﯽ ﺩﺭﺩﺗﻮ ﻧﺸﻨﻮﻩ . . . بعضی موقع ها خنده دارترین خاطره ساده ترین بهانه برایِ گریستن میشود . . . ﺩﯾﺮﻭﺯ ﺩﺳﺘﺶ ﺗﻮ ﺩﺳﺘﺖ ﺑﻮﺩ ، ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺑﻐﻀﺶ ﺗﻮ ﮔﻠﻮﺕ . . . یه گوشه ی دنج . . . یه نقطه . . . یه عالمه بغض . . . یک دنیا حرف . . . یک دلشکسته . . . و بی نهایت خاطره … . . کافیست برای جوان مرگ شدن . . . ! پرم از اشک آنقدر که دنیا باید چتر بر سرش بگیرد . . . چگونه تحمل میکنی تنهاییه نگاهم را ؟! بغض گلویم را . . . فریاد بی صدایم را . . . وجدانت عجب طاقتی دارد . . . سکوتم را به باران هدیه کردم / تمام زندگی را گریه کردم نبودی در فراق شانه هایت / به هر خاکی رسیدم تکیه کردم سنگین تر از آنم ک با گریه سبگ شوم . . . ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﻢ . . . ﻭﻟﯽ ﻣﻦ ﺣﺮﻑ ﺁﺧﺮﻡ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﺧﻮﺭﺩﻡ ! آنقدر بغضهایم را قورت دادم و خندیدم ک خدا هم باورش شد چیزی نیست . . . گاهی بی صدا نگاهت میکنم . . . مرا ببخش برای این نگاه های پنهانی ، شاید اگر بغضم فرو نشیند صدایت کنم . . . به تو مینگریستم ، تو میگریستی و می پنداشتی که این هیچ است و هیچ من گریستم ، به دفعات تعداد اشک های آن روزت و تو دیگر نیستی که بنگری اکنون ، نوبت گریه است . . . بعضی اشکها هستند، بیدلیل ، بیبهانه ، یکدفعهای، نصف شبی . . . عجیب ، آدم را آرام می کنند . . . می گویند این اشک های بی بهانه سندشان به نام خداست بازی را من برده ام ، نتیجه را ببین : اشک ، هیچ به نفع من . . . چقد سخته وقتی ازت میپرسه “ ناراحت شدی ؟ ” اشک از چشات بریزه و بگی اشکال نداره . . . کاش کسی باشد تا بغضهایم را قبل از لرزیدن چانه ام بفهمد کاش . . . |