![]() |
داستان بامزه صندوق دار و بچه های زرنگ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: داستان بامزه صندوق دار و بچه های زرنگ (/showthread.php?tid=172975) |
داستان بامزه صندوق دار و بچه های زرنگ - ຖēŞค๑໓ - 11-09-2014 به نام خدا سلام خوبین؟ : : سه تا رفیق با هم میرن رستوران ولی بدون یه قرون پول … هر کدومشون یه جایی میشینن و یه دل سیر غذا میخورن … خلاصه اولی میره پای صندوق و میگه : ممنون غذای خوبی بود این بقیه پول مارو بدین بریم … صندوقدار : کدوم بقیه آقا ؟ شما که پولی پرداخت نکردی ؟!؟!؟! میگه یعنی چی آقا خودت گفتی الان خرد ندارم بعد از صرف غذا بهتون میدم !!! خلاصه از اون اصرار از این انکار که دومی پا میشه و رو به صندوقدار میگه : آقا راست میگن دیگه ، منم شاهدم وقتی من میزمو حساب کردم ایشون هم حضور داشتن و یادمه که بهش گفتین بقیه پولتونو بعدا میدم … صندوقداره از کوره درمیره و میگه : شما چی میگی آقا ؟؟؟ شما هم حساب نکردی !!!!! بحث داشت بالا میگرفت که دیدن سومی نشسته وسط سالن و هی میزنه توی سرش ؛ ملت جمع شدن دورش و گفتن چی شده ؟ گفت : با این اوضاع حتما میخواد بگه منم پول ندادم...… RE: داستان بامزه صندوق دار و بچه های زرنگ - saba 3 - 13-09-2014 هع شاید بنده خدا یه چی دیگه میخواسته بگههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه مرسی مارال جووننننننن ممنون |