انجمن های تخصصی  فلش خور
قهــــــــــرمانـــــــان یـــــــــونان باستــــــــــــــان - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: تاریخ (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=34)
+--- موضوع: قهــــــــــرمانـــــــان یـــــــــونان باستــــــــــــــان (/showthread.php?tid=181013)



قهــــــــــرمانـــــــان یـــــــــونان باستــــــــــــــان - armin van buuren - 05-10-2014

آشيل:


پسر«پله»پادشاه«پته» ومادرش«رب النوع ته تيس»بود.درجريان جنگ تروا،وي با «آگاممنون» يکي از اساطير اختلاف پيدا کردوي پسر آپولو را اشتباها کشت ونيز«هکتور» پهلوان افسانه اي يونان را به قتل رسانيد.











آفردويت:


رب النوع عشق و دختر«زئوس»و«ديون» بود و آرس خداي جنگ را دوست داشت ونيز عاشق«آدونيس»بود که «پرسه فون» رب النوع ديگر نيز عاشق او بود و او را در ميان خود قسمت کردند.خشم آفردويت سبيار خطرناک و مدهش بود.











آکاکاليس:


يکي از دختران«مينيوس» و معشوقه«هرمس»و«آپولو»بود و از آن دو چهار پسر يافت به نامهاي سيدون،ناکوس،ميلتوس و آمفي تميسيکي از فرزندان او را به نام ميلتوس به فرمان آپولو ماده گرگهاي جنگل شير دادند.











آکالانتيس :


يکي از دختر پادشاه مقدونيه بود که دائم باهم برسر اينکه چه کسي بهتر آواز مي خواند دعوا داشتند واز خدايان قضاوت مي خواستند و سرانجام نيز خدايان اورا به صورت«مرغ سقا»در آوردند وخواهران اونيز هريک به پرنده اي مبدل تبديل شدند.











آکاماس:


پسر «ته سه» و «فدره»بود.در جريان جنگ تروا بادختري به نام«لائوديسه»ازدواج کرد وسپس قبرس را آباد کرد وچون به خود مغرور شد،خدايان از او در خشم شدند و روزي از اسب به زير افتاد و شمشير خودش در شکمش رفت و اورا کشت.











آکه لوس:


نام خداي رودخانه اي به همين نام در يونان است وبه خاطر دختري به نام«دژانير» با هرکول قهرمان معروف اساطيري در افتاد و هنگام جنگ به صورت گاوي در آمد ولي هرکول يک شاخ اورا کند ودر عوض دريافت آن شاخ،ازدژانير صرف نظر کرد.











آکون تيوس:


وي از اساطير درجه دوم است.عاشق دختري به نام«سيدي پي يه»شد وپدر دختر، او را به مرد ديگري داد ولي هر بار هنگام عروسي با او بيمار شد و ازدواج صورت نگرفت تا سرانجام به توصيه خدايان پدر«سيدي پي يه»او را به عقد آکون تيوس در آوردند