![]() |
نقد و بررسی فیلم «امروز» اثر رضا میركریمی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: فیلم و سینما (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=22) +--- موضوع: نقد و بررسی فیلم «امروز» اثر رضا میركریمی (/showthread.php?tid=183085) |
نقد و بررسی فیلم «امروز» اثر رضا میركریمی - First Star - 12-10-2014 ![]() کارگردان : رضا ميركريمي نویسندگان : رضا ميركريمي, شادمهر راستين بازیگران : پرويز پرستويي , سهيلا گلستاني , شبنم مقدمي ,حسام محمودي , مديا ذاكري , مريم توكلي , گيتي قاسمي جوایز: سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش دوم زن برای شبنم مقدمی خلاصه داستان: یونس راننده تاكسیه كهنه كار، در پایان یك روز كاری به زن جوانی كمك میكند تا به بیمارستان برسد. غافل از اینكه در بیمارستان اتفاقات زیادی در انتظار اوست. ![]() امروز برخلاف ادعایش، نه فرمی دارد و نه حتی میتواند نزدیک به آن نوع مینیمالیسمی شود که در امثال شانتال اِکِرمن میبینیم. شروع فیلم با یک راننده تاکسی است . که زنی بیمار و خسته سوار ماشینش میشود . فیلمساز جهان پیرامونِ فیلمِ خود را در بین راهروها و اتاقهای یک بیمارستان قدیمی خلاصه کرده، و کاراکتری را خلق میکند که صرفا تا دقیقه پانزده قصه دارد. او برای کمک به زن، سخن از هویتِ واقعی خویش نمیگوید، و تا آخر در مظنِ انواع توهینهایی است که اهالی بیمارستان، به این به اصطلاح شوهرِ ظالم روا میدارند. این درحالی است که این فرد میتوانست در همان دقیقه پانزده، با معرفی خویش به عنوان یک راننده تاکسی، به همین میزان باز هم به زن کمک کند. او سخنی نمیگوید. نمیگوید زیرا با گفتنش دیگر فیلم تمام میشود و اینجاست که دستِ پنهان کارگردان بیرون آمده، و او را مجبور به سکوت میکند . سکوتی که منشا و دلیلش مشخص نیست . او به شکلی سادومازوخیست گونه، چیزی نمیگوید، و میگذارد دیگران مدام به او توهین کنند. گویا این کاراکتر آن قدر وجه خود را بالا میبینید، که از نظرش افراد اطرافش، آنقدر کوچک و حقیر هستند که ارزشِ یک پاسخ دادن سلام را نیز ندارند! این تکبر و این خودخواهی، زمانی به اوجِ آزار دادنِ بیننده میرسد، که میبینیم از نظرِ کارگردان، این گونه یُبس بودن و عبوس بودن و چیزی نگفتن، نشان از شخصیت والای فرد دارد! آیا این یک تلقی متحجرانه، از جنس سینمای دهه ۶۰ نیست؟ آیا این یک عقب گردِ جدی برای کارگردانی نیست که روزگاری بلد بود قصه بگوید؟ حال او را چه شده که فیلمش از دقیقه ۱۵ به بعد، صرفا در عرض حرکت کرده و به شکلِ ملال آوری درجا میزند. او را چه شده که از همان ابتدا، به شکلی متظاهرانه، برای شخصیتِ عبوسش روضه خوانی میکند! ![]() ![]() منبع : سایت نقد فارسی |