![]() |
از خدا خواستم.... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: از خدا خواستم.... (/showthread.php?tid=186609) |
از خدا خواستم.... - ._NeGiX_. - 24-10-2014 از خدا خواستم تا دردهايم را از من بگيرد، خدا گفت: رها کردن کار توست. تو بايد از آنها دست بکشی. از خدا خواستم تا شکيبايیام بخشد، خدا گفت: شکيبايی زاده رنج و سختی است. شکيبايی بخشيدنی نيست، به دست آوردنی است. از خدا خواستم تا خوشی و سعادتم بخشد، خدا گفت: من به تو نعمت و برکت دادم، حال با توست که سعادت را فراچنگ آوری. از خدا خواستم تا از رنجهايم بکاهد، خدا گفت: رنج و سختی، تو را از دنيا دورتر و دورتر، و به من نزديکتر و نزديکتر میکند. از خدا خواستم تا روحم را تعالی بخشد، خدا گفت: بايسته آن است که تو خود سر برآوری و ببالی اما من تو را هرس خواهم کرد تا سودمند و پر ثمر شوی. من هر چيزی را که به گمانم در زندگی لذت میآفريند از خدا خواستم و باز گفت: من به تو زندگی خواهم داد، تا تو خود از هر چيزی لذتی به کف آری. از خدا خواستم ياریام دهد تا ديگران را دوست بدارم، همانگونه که آنها مرا دوست دارند. و خدا گفت: آه، سرانجام چيزی خواستی تا من اجابت کنم! |