![]() |
شعر مرغ.فوق طنز - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: شعر مرغ.فوق طنز (/showthread.php?tid=19154) |
شعر مرغ.فوق طنز - m.r.s - 30-09-2012 مرغ آهنگ جدایی ساز کرد ماه پیش از سفره ام پرواز کرد قلبم از این ضربه بد جوری شکست قایق احساس من در گل نشست چون که با هم خاطراتی داشتیم سال های پر نشاطی داشتیم جیگرش را خورده بودم بار ها ظهر ها ، عصرانه ها ،افطار ها شنسلش حالی به این تن داده بود عشق ته چینش به دل افتاده بود سوپ هایش مرهم بیماری ام سال ها می ساخت با ناداری ام یا خودش یا جوجه اش هر روز بود جای او در جا یخی محفوظ بود میهمان با دیدنش جان می گرفت هر کسی آن را به دندان می گرفت باب طبع همسر و اولاد بود گربه هم با استخوانش شاد بود واقعا این خوشگل تو دل برو چیز مشتی بود حتی بی پلو چند باری از سر سوز و گداز گفته بود با خدای چاره ساز ای خدا این وصل را هجران نکن مرغ را از سفره ام پران مکن سالیانی بر سر این سفره بود هر کجایش زیور این سفره بود تا که قاطی کرد و شد چیزی خرفت عشق را مانند ما شوخی گرفت این اواخر یک کمی بدپوز شد لوس شد ، بی مزه شد ، چلغوز شد ناز کرد اما خریدارش شدم بازهم مشتاق دیدارش شدم ماه پیش از پیش چشمم پر گشود دست من اما به پایش بند بود بیوفایی کرد و بالا تر پرید آن چنان بالا که کلاَ ور پرید رفت و از او سنگدانی هم نماند اسکلت یا استخوانی هم نماند ![]() ![]() ![]() ![]() سپاس و نظر فراموش نشه. |