![]() |
آخرین شب یلدا.......... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: آهنگ و موسیقی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=26) +--- موضوع: آخرین شب یلدا.......... (/showthread.php?tid=201219) |
آخرین شب یلدا.......... - Mไ∫∫ ∫MΘKξЯ - 24-12-2014 مهرزاد امیرخانی صبر کردم دور همیای یلدا تموم شه بعد این خاطره رو بنویسم که
کامتون تلخ نشه .
پارسال شب یلدا خونه علی عبدالمالکی بودیم . چند روزی از عمل جراحی مرتضی می گذشت . حالش خوب نبود . نه به خاطر اون سرطان لعنتی . به خاطر عوارض عمل و درد ناحیه بخیه شده که از معده تا ناف بود . تا نزدیکای آخر شب طول کشید تا همه دور هم جمع شیم . دقیق یادم نیست کیا بودن ولی مهدی کرد و علی و معین طیبی بودن . اگه اشتباه نکنم مهدی احمدوند و فرشید ادهمی هم بودن . بگذریم .... شروع کردیم به ساز زدن و خوندن آهنگای مختلف... رسیدیم به جاده یک طرفه . همه با هم آهنگای مرتصی رو می خوندیم که روحیش بهتر شه . از وسطای آهنگ با دست اشاره کرد که می خوام خودم بخونم . گفتم که به خاطر درد ، صداش جون نداشت . شروع کرد .... بی هوا نوازشم کن ... اشک و غصه هامو کم کن . صداشو به سختی می شد شنید . قشنگ یادمه که با معین نشستیم پشت اپن آشپزخونه اینقدر بی صدا گریه کردیم که به حال مرگ افتادیم . فکر می کردم اون بدترین یلدای عمرم باشه ولی امشب .... این شب لعنتی طولانی ... بااااشه این دنیا باید یه جا نشون بده دنیاست . |