انجمن های تخصصی  فلش خور
چرا خداوند جسم ندارد - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: چرا خداوند جسم ندارد (/showthread.php?tid=201365)



چرا خداوند جسم ندارد - ~Bad girl~ - 25-12-2014

برای اینکه جسمیت محتاج به محل و جا است و خداوند هیچ احتیاجی ندارد .

شخصی از امام علی (ع) پرسید : ” اَین کان ربنا قبل أن یخلق السموات و الارض ؟ یعنی : خداوند پیش از خلق آسمان ها و زمین کجا بود ؟

حضرت پاسخ داد : ” اَین ، سئوال عن مکان ، و کان الله و لا مکان ” یعنی : ” کجا ” سئوال از مکان است و خداوند پیش از آنکه مکان خلق شود وجود داشت.

حضرت علی (ع) که به فرموده رسول خدا (ص) دروازه شهر علم رسول الله است و خودش فرموده است که اگر پرده ها و حجاب ها از جلو چشمانم برداشته شود زره ای برعلمم افزوده نمی شود ، اینگونه مکان داشتن را از خداوند نفی می کند.

از اینجا دانسته می شود حضرت باری تعالی (جل جلاله ) جسم ندارد که پیش از خلق مکان وجود داشته است و گرنه جسم بدون داشتن مکان اصلا ممکن نیست .

و نیز اینکه در قرآن می فرماید : ” وهو معکم اینما کنتم والله بماتعملون بصیر” یعنی : هرجا که شما باشید خداوند نیز با شما است و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است .

آیا اگر خداوند جسم باشد هرگز می تواند در یک زمان همه جا حضور فیزیکی داشته باشد ؟؟

شیعیان معتقدند خداوند یکتا و یگانه است و شریک و مانندی ندارد. او است که خالق همه جهانیان می باشد و او است که به همه جانداران روزی می رساند و او است که جهان و جهانیان را تدبیر می کند. اسم خداوند هم نزدشیعیان الله (ج) می باشد.

تا اینجا عقاید شیعیان با اهل سنت هیچ تفاوتی ندارد . لکن عقیده شیعیان با اهل سنت در بعضی از صفات خداوند تفاوت پیدا می کند . شیعیان به ۸ صفت ثبوتی و ۷ صفت سلبی در مورد خداوند معتقدند . منظور از صفات ثبوتی صفت هایی است که در خداوند موجود است و خدای تعالی آن صفت ها را دارد مانند حیاة (زنده بودن) ، علم و قدرت . اما صفات سلبی آن دسته صفت هایی است که در خداوند موجود نیست و خداوند منزه است از اینکه دارای آن صفات باشد مثل جسم داشتن ، مرکب بودن از اعضاء و در معرض تغییر و تحول بودن.

شیعیان برای ساده شدن فهم و یادگرفتن سریع صفات خداوند ، آن ها را به شعر درآورده و به کودکان خود و افراد عامی آن را با آن شعر آموزش می دهند .

صفات ثبوتی : قادر و عالم حی مرید و متکلم

پس ، قدیم ازلی دان متکلم صادق

و در مورد صفات سلبی نیز این شعر را می گویند :

نه مرکب بود و جسم نه مرئی نه محل

لاشریک است و معانی تو غنی دان خالق

چنین معنائی در مورد خداوند متعال از چند جهت محال است:

۱٫ این معنا مستلزم جسمیت و مادیت است و ساحت مقدس الهی از ماده و لوازم آن منزه است. در توضیح اینکه «مستلزم جسمیت و مادیت است» باید گفت داشتن جزء و قابلیت جداشدن آن جزء از خصوصیت ماده و مادیات است و اصولاً امور مجرد ـ حتی غیر خداوند هم ـ فاقد اجزاء مادی و جسمانی هستند به علاوه داشتن جزء به معنای ترکب است که خود نقص و نیاز بوده به ساحت الهی راه ندارد ضمن اینکه هنگامی که جزئی از یک مرکب جدا می‎شود آن مرکب سابق از بین می‎رود به این معنا که مرکب چند جزی سابق اکنون یک جزء کمتر داشته و موجودی دیگر است کما اینکه در همه مجردات جسمیت و مادیت راه ندارد و فرض فرزند برای آنها هم بی‎معناست.

۲٫ چون ذات باری تعالی در خالقیت، ربوبیت و الوهیت مطلق است بنابراین هر چه غیر او فرض شود نیازمند به او و تحت قیومیت الهی خواهند بود با این وصف چگونه ممکن است آن شیء که از او زائیده می‎شود مثل و شبیه و فرزند او باشد و به عبارت دیگر موجود مستقل و بی‎نیازی نخواهد بود پس با این اوصاف دیگر فرزند واجب نخواهد بود بلکه مخلوق اوست.

۳٫ اگر زائیدن و استیلاد در مورد حق تعالی ممکن باشد مستلزم آن است که فعل تدریجی برای حضرتش صحیح باشد در حالی که فعل تدریجی از ویژگی‎های امور مادی است. در حالی که آنچه به اراده و مشیت خداوند واقع می‎شود، بدون تدریج و به اصطلاح به صورت دفعی است. کما اینکه در سایر مجردات هم تدریج بی‎معناست چنانکه در آیه کریمه متعددی از قرآن به این معنا که خداوند فرزند ندارد اشاره شده است از آن جمله آیه ۱۷۱ سوره نساء که می‎فرماید: (سُبْحانَهُ أَنْ یَکُونَ لَهُ وَلَدٌ) خداوند منزه است از اینکه فرزند داشته باشد و نیز سوره توحید را می‎توان نام برد؛ یادآور می‎شویم که نفی مادیت و جسمانیت از ساحت الهی ـ چنانکه اکثر قریب به اتفاق مسلمانان به آن معتقدند ـ دلائل مختلفی دارد که از جمله بهترین الائل بر سلب جسمیت و مادیت خداوند عبارت است از آن که: جسم و امر مادی ـ به هر معنایی که گرفته شود ـ دارای ابعاد سه‎گانه، یعنی طول و عرض و ارتفاع است و از این رو،‌قطعاً از اجزای مقداری ترکیب شده است. بنابراین هر جسمی مرکب است و خداوند از هرگونه ترکیب مبرا است چرا که هر موجود مرکبی نیازمند اجزاء است و با فقدان یک جزء ناقص می‎شود و نیاز و نقص در خداوند راه ندارد. بنابراین خداوند جسم و مادی نیست بلکه مجرد است و هیچ یک از احکام جسم بر حضرتش جاری نمی‎شود.
منابع:

۱٫ تفسیر المیزان، علامه طباطبائی ذیل آیات ۱۷۱، ج ۳، صفحة ۴۸۵ ـ ۴۹۲، سوره نساء، ۳۰، سوره توبه، ج ۹، صفحة ۳۲۶ و سوره توحید، ج ۲۰، صفحة ۲۷۳٫

۲٫ تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و همکاران، ذیل آیات ۱۷۱ سوره نساء و سوره توحید.