چنان عشقش پریشان کرد ما را (سیف فرغانی) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: چنان عشقش پریشان کرد ما را (سیف فرغانی) (/showthread.php?tid=203607) |
چنان عشقش پریشان کرد ما را (سیف فرغانی) - Navisa. - 05-01-2015 چنان عشقش پریشان کرد ما را که دیگر جمع نتوان کرد ما را سپاه صبر ما بشکست چون او به غمزه تیر باران کرد ما را حدیث عاشقی با او بگفتیم بخندید او و گریان کرد ما را چو بر بط برکناری خفته بودیم بزد چنگی و نالان کرد ما را لب چون غنچه را بلبل نوا کرد چو گل بشکفت و خندان کرد ما را به شمشیری که از تن سر نبرد بکشت و زنده چون جان کرد ما را غمش چون قطب ساکن گشت در دل ولی چون چرخ گردان کرد ما را کنون انفاس ما آب حیات است که از غمهای خود نان کرد ما را بسان ذرهٔ بیتاب بودیم کنون خورشید تابان کرد ما را «مرا هرگز نبینی تا نمیری» بگفت و کار آسان کرد ما را چو بر درد فراقش صبر کردیم به وصل خویش درمان کرد ما را بسان سیف فرغانی بر این در گدا بودیم سلطان کرد ما را نسیم حضرت لطفش صباوار به یکدم چون گلستان کرد ما را چو نفس خویش را گردن شکستیم سر خود در گریبان کرد ما را کنون او ما و ما اوییم در عشق دگر زین بیش چتوان کرد ما را منبع:ganjoor.net |