![]() |
سوتی های خوردنی - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: زباله دان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=37) +--- انجمن: زباله دان موضوع ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=38) +--- موضوع: سوتی های خوردنی (/showthread.php?tid=206195) |
سوتی های خوردنی - دختر اریایی - 17-01-2015 ازتون میخام اینجا سوتی های افتضاح و بمب خنده ای که دادین ویا دوستاتون و .. دادن بزارین تا همه به سوتی هامون بخندیم ![]() توی تاکسی نشسته بودم خانمی که کنارم نشسته بود گفت اقا هر جا ممنون باشید پیاده میشم!!!! ملت قاطی کردن به خدا!!1 بابام اعصابش خورد بود هی غر میزد.ابجیم کفری شد گفت بر پدرمون لعنت.... منم نفهمیدم چی گفته در جوابش گفتم صد بار..... یه دفعه دوتاییمون فهمیدیم چی گفتیم ![]() هیچی دیگه بابام داغ کرده بود قشن دوتا نیمرو میشد باهاش درست کرد!!! ![]() RE: سوتی های خوردنی - دختر اریایی - 18-01-2015 یه روز که از طرف مدرسه مارو برده بودن اردوی مشهد صبح ساعت شیش بود منم خواب بودم بعد دیدم یکی داره عین وحشی ها در میزنه فکر کردم بچه های خودمونن منم شروع کردم به بلند بلند فحش دادن گفتم چه خبرته اشغال؟؟بیشعور!!نفهم!عوضی و ... بعد دیدیم در زدن ادامه داره بلند شدم رفتم درو باز کنم که ببینم چکار داره؟ واااااای چشتون روز بد نبینه دیدم ناظممونه !!!! من از خجالت زبونم بند اومده بود نمیدونستم چی بگم؟ ناظممون گف میخاستم ببینم اگه هنوز واسه خودتون چایی دم نکردین من واستون دم کنم منم با پررویی گفتم نه من خودم دم کردم بعدش درو بستم هیچی دیگه از اون موقع تاحالا هر وقت تو مدرسه بهش سلام میکنم بهم محل نمیده...!! این داستان کاملا واقعی بود RE: سوتی های خوردنی - || Mιѕѕ α.η.т || - 09-08-2015 کم محتوا .. بسته شُد .. |