انجمن های تخصصی  فلش خور
دوران شیرخوارگی فخر کائنات ، امام حسین (ع) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: دوران شیرخوارگی فخر کائنات ، امام حسین (ع) (/showthread.php?tid=207393)



دوران شیرخوارگی فخر کائنات ، امام حسین (ع) - ✘v!☻lent girl✘ - 24-01-2015

دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دوران شیرخوارگی فخر کائنات ، امام حسین (ع) 1
 
دوران شیرخوارگی فخر کائنات ، امام حسین (ع)
منابع حدیثى و تاریخى، سال ولادت امام حسین علیه  السلام را مختلف گزارش كرده ‏اند ؛ لیكن بنا بر اكثر منابع و مشهورترین روایات، سال ولادت امام حسین علیه  السلام سال چهارم هجرى است.
مطالب السَّۆول در این باره می نویسد:
امام حسین علیه  السلام در سال چهارم هجرى به دنیا آمد ... عمر ایشان، 56 سال و چند ماه بود. شش سال و چند ماه از این مدّت را با جدّش پیامبر خدا بود و پس از وفات پیامبر صلی الله علیه وآله آمد ، سى سال با پدرش امیر مۆمنان على علیه  السلام زیست و پس از وفات پدرش، ده سال با برادرش امام حسن علیه  السلام بود و پس از وفات برادرش نیز ده سال تا هنگام شهادتش ماند.[1]
ماه ولادت امام حسین (ع)
منابع حدیثى و تاریخى، ماه ولادت امام حسین علیه  السلام را مختلف گزارش كرده ‏اند:
سوم ماه شعبان، پنجم ماه شعبان، آخر ماه ربیع اوّل، سیزدهم ماه رمضان، پنجم ماه جمادى اوّل و پانزدهم ماه جمادى ثانى.
علّامه مجلسى (ره)، با توجه به قراینی از جمله روایت امام صادق علیه  السلام ، سوم ماه شعبان را مشهورتر مى‏داند.[2]
مصباح المتهجّد پس از ذكر دعاى روز سوم شعبان می نویسد: حسین بن على بن سفیان بَزوفَرى مى‏ گوید: شنیدم امام صادق علیه السلام این دعا را در این روز م ى‏خوانْد و فرمود: «این، از دعاهاى روز سوم شعبان، روز تولّد حسین علیه السلام است».[3]
لحظه ولادت امام حسین (ع)
امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: اسماء بنت عمیس[4] برایم ... نقل كرد: پس از یك سال، حسین علیه  السلام متولّد شد و پیامبر صلی الله علیه وآله آمد و فرمود: «اى اسماء! پسرم را به من بده».
او را در پارچه سفیدى به ایشان دادم. پیامبر صلی الله علیه وآله آمد در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت و او را در دامنش نهاد و گریست. از علت گریه پرسیدم. فرمود: «بر این پسرم مى‏گِریم».
گفتم: او الآن متولّد شده است، اى پیامبر خدا!
فرمود: «پس از من، گروه ستمكار، او را مى‏ كُشند. خداوند، شفاعتم را به آنان نرساند!» ؛ سپس فرمود: «اى اسماء! این را به فاطمه مگو، كه او را تازه به دنیا آورده است».[5]
نام‏گذارى‏
بر پایه شمارى از روایات، نام‏گذارى امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، توسّط پیامبر صلى الله علیه و آله و با وحى الهى صورت گرفت. این نام‏ها، نام فرزندان حضرت هارون (جانشین موسى نبی) است؛ همان «شَبَّر» و «شَبیر» كه در زبان عربى، به «حسن» و «حسین» ترجمه مى ‏شوند که این نام تا پیش از این در میان اعراب جاهلى وجود نداشته است.[6]
كنیه امام حسین علیه السلام ، ابوعبد اللّه و كنیه خاصّ او ابوعلى است. القاب آن حضرت ، بسیار است‏ که سیدالشهداء از مشهورترین آنهاست.
شبیه‏ترینِ مردم به پیامبر خدا
محمّد بن ضحّاك بن عثمان حزامى می گوید: پیكر حسین علیه السلام، شبیه پیكر پیامبر صلى الله علیه و آله بود.[7]
 
دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دوران شیرخوارگی فخر کائنات ، امام حسین (ع) 1
 
شبیه‏ ترینِ مردم به فاطمه
ابن شهرآشوب به نقل از محمّد بن حنفیّه، از امام حسن علیه السلام می نویسد: حسین بن على علیه السلام، شبیه‏ ترینِ مردم به فاطمه علیهاالسلام است و من، شبیه‏ ترینِ مردم به خدیجه كبرا هستم.[8]
 
امام در دوران شیرخوارگى‏
درباره تغذیه امام حسین علیه السلام در دوران شیرخوارگی اخبار و گزارشهایی وجود دارد که در نگاه اول عجیب و شاید پذیرش آن قدری مشکل باشد که در این بخش به توضیحی دراین باره می پردازیم.
ابتدا باید دانست که احادیث این باب، به چهار دسته تقسیم مى‏شوند:
1. احادیثى كه بر تغذیه امام حسین علیه السلام از انگشت ابهام پیامبر صلى الله علیه و آله دلالت دارند. مانند این روایت:
امام صادق علیه السلام فرمود: حسین علیه السلام، نه از فاطمه علیهاالسلام و نه از هیچ زن دیگرى شیر نخورد؛ بلكه او را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله مى ‏آوردند و ایشان انگشت شست خود را در دهان او مى‏ گذارد و حسین علیه السلام به اندازه‏اى مى ‏مكید كه دو سه روزش را كفایت مى‏ كرد. از این رو، گوشت حسین علیه السلام از گوشت و خون پیامبر رویید.[9]
2. احادیثى كه دلالت دارند پیامبر صلى الله علیه و آله، امام حسین علیه السلام را از زبان خود، تغذیه كرده است.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است: پیامبر صلى الله علیه و آله هر روز نزد حسین علیه السلام مى ‏آمد و زبانش را در دهان او مى‏ نهاد و حسین علیه السلام آن را مى ‏مكید تا سیر مى‏ شد.[10]
3. حدیثى كه مى‏ گوید استفاده امام حسین علیه السلام از انگشت پیامبر صلى الله علیه و آله ، به دلیل خشك شدن شیر مادرش فاطمه علیهاالسلام بوده است.
ابن شهرآشوب می نویسد: فاطمه علیهاالسلام هنگامى كه حسین علیه السلام را به دنیا آورد، بیمار شد و شیرش خشك گردید. پیامبر صلى الله علیه و آله زن شیردهى را جستجو كرد؛ امّا نیافت. پس خود نزد حسین علیه السلام مى ‏آمد و انگشت شَستش را در دهان او مى ‏نهاد و حسین علیه السلام آن را مى‏ مكید.[11]
 
4. حدیثى كه مى‏ گوید امام حسن و امام حسین علیهماالسلام، در شرایطى كه مردم با كمبود آب مواجه بودند، از زبان پیامبر صلى الله علیه و آله سیراب شدند.
ابن شهرآشوب به نقل از ربیع بن خَیثَم می نویسد: مسلمانان، دچار بى ‏آبى شدیدى شدند. فاطمه علیهاالسلام، حسن و حسین علیهماالسلام را نزد پیامبر صلى الله علیه و آله آورد و گفت: اى پیامبر خدا! این دو، كوچك اند و تاب تشنگى ندارند. پیامبر صلى الله علیه و آله ، حسن علیه السلام را فرا خواند و زبانش را در اختیار او نهاد و حسن علیه السلام ، آن را مكید تا سیراب شد. سپس حسین علیه السلام را خواند و زبانش را در اختیار او نهاد و حسین علیه السلام ، آن را مكید تا سیراب شد.[12]
 
با تأمّل در مضمون این احادیث، معلوم مى ‏شود كه مدلول آنها، قابل جمع است، بدین سان كه اقدام پیامبر صلى الله علیه و آله به دلیل خشك شدن شیر دخترش فاطمه علیهاالسلام بوده و ایشان، گاه با انگشت ابهام خود و گاه با زبان مباركش، فرزند دلبند خود را تغذیه كرده است. همچنین جدا از این كار، در شرایطى كه مسلمانان با مشكل كم ‏آبى مواجه بوده‏ اند، نوادگان خود را از زبان خویش، سیراب نموده است و این گونه معجزات و كرامات، از نظر امکان وقوع، از شخصى مانند خاتم انبیا صلى الله علیه و آله بعید نیست، هر چند از نظر وقوع، به دلیلى قاطِع، نیاز است.
اگر گفته شود: «چرا چنین حادثه مهم و خارق‏العاده ‏اى كه طبعا براى نقل آن، انگیزه فراوان است، در منابع تاریخى و حدیثىِ غیر پیروان اهل بیت علیهم السلام نیامده؟»، خواهیم گفت: اوّلًا این جریان، موضوعى خصوصى در خاندان پیامبر صلى الله علیه و آله بوده و تنها اهل بیتِ پیامبر علیهم السلام از آن، خبر داشته‏ اند. ثانیا بسیارى از حوادث صدر اسلام، تنها از طریق اهل بیت علیهم السلام به ما رسیده است و نقل نشدن، دلیل عدم وقوع نیست.[13]