![]() |
تلنگر،بخونین وبفهمین... - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: تلنگر،بخونین وبفهمین... (/showthread.php?tid=22477) |
تلنگر،بخونین وبفهمین... - خانوم گل - 15-11-2012 پشت میز ریاستم لم داده بودم پیرمرد مدتی بود منتظر موافقت من با درخواستش بود چهره آرامش مجبورم کرد خیلی معطلش نکنم موافقتنامه رو با غرور امضاء کردم و از اون جایی که حدس می زدم خوندن و نوشتن ندونه به جوهر روی میز اشاره کردم و بهش فهموندم که اثر انگشتش روی نامه لازمه با متانت خاصی قلم زیباشو از جیبش بیرون آورد و با خط خوشی نامش رو نوشت و امضاء کرد کمی خودمو جمع و جور کردم و مجذوب خط خوشش بودم که نامش توجهمو جلب کرد معلم کلاس اول دبستانم بود… RE: تلنگر،بخونین وبفهمین... - پرنوش - 15-11-2012 چه قدر احساسی ![]() ![]() RE: تلنگر،بخونین وبفهمین... - ^BaR○○n^ - 16-11-2012 ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() ![]() |