![]() |
خاطره سری 8 - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: خاطره سری 8 (/showthread.php?tid=229408) |
خاطره سری 8 - hanie directioner - 29-05-2015 180 یبار که منو پدر گرام رفته بودیم سوئد واسه کارای وارداتی تو دفتر نشسته بودیم منتظر بودیم که کارامون درست بشه که برگردیم. بابام داشت روزنامه میخوند که یه خانمی اومد گفت please help me. بابامم حواسش نبود گفت please speak English قیافه ی خانمه O_o هیچی دیگه آبرومون در سطح بین الملل رفت. لایک کنید دیگه |