انجمن های تخصصی  فلش خور
دو قهرمان جوان در قرآن! - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: مذهبی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=41)
+--- موضوع: دو قهرمان جوان در قرآن! (/showthread.php?tid=229736)



دو قهرمان جوان در قرآن! - ابراهیم هادی - 31-05-2015

دو قهرمان جوان در قرآن!


دو قهرمان جوان در قرآن! 1

[b]"جوان قرآنی" و "جوانان قرآن" رابطه ی تنگاتنگی دارند. یعنی اگر بخواهیم بدانیم یک دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
جوان قرآنی، چگونه آدمی است، باید ببینیم جوانان قرآن یعنی همان ها که قرآن جوانیشان را به خوبی و شایستگی توصیف کرده است، که هستند و چگونه بوده اند
[/b].
اصولاً معیارهایی که قرآن برای بندگی، برای شایستگی و برای خلیفة اللّهی می دهد، به پیری و جوانی کاری ندارد؛ به زن و مردی هم مربوط نمی شود؛ چون خمیرمایه ی انسانیت، نه زن است و نه مرد؛ و نه پیر است و نه جوان.
اما به هر حال دوران جوانی یعنی نقطه ی عطف عمر یک انسان، حال و هوایی دارد و ویژگی هایی دارد که نمی شود آسان از کنارش گذشت و هیچ الگوی مطمئنی برایش معرفی نکرد.
خوب ها و بدهای این دوران را باید آنقدر خوب شناخت، که بتوان از پس دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
حسرت های بعدش برآمد!
اگر شما هم در حال سپری کردن همین دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
روزهای طلایی هستید، با من هم عقیده اید که جوان در مسیر طوفان هاست؛ در معرض دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
امتحان های بزرگ و انتخاب های حساس.
خیلی از قهرمانانی که قرآن از ریز و درشت زندگیشان می گوید و از لابه لای صحنه های حوادثشان به ما درس می دهد، به تصریح خود قرآن، جوان بوده اند.
سری می زنیم به دو جوانِ قرآن برای جستجوی تصویری از "جوان قرآنی".

جوانِ احسن القصص؛ آزمونِ پاکدامنی
حضرت یوسف پیامبر(علیه السلام) به آستانه ی جوانی که رسید، باید سر جلسه ی یکی از سخت ترین آزمون های الهی می نشست: آزمون دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
پاکدامنی و البته در کنارش امتحان توکل.
حضرت یوسف(علیه السلام) دست خالی نبود؛ درست به مرز جوانی که رسید، هدیه ای از حکمت و علم از خدا گرفت؛ "وَ لَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ آتَیْناهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنینَ" (14، قصص) اما مطابق همان هدیه و به بزرگی همان چیزی که در چنته داشت، باید امتحان می داد.
عنایتی که در کودکی به او شده بود و صبری که بر بلاهای فراوان کرده بود، جوانی یوسف را این گونه رقم زد.
امتحانِ فوق العاده دشوارِ پاکدامنی، برای یوسفِ جوان سخت بود و اگر خدا کمک نمی کرد، شاید سخت تر هم می شد! "وهَمَّ بِها لَوْ لا أَنْ رَأى‏ بُرْهانَ رَبِّه‏" (و یوسف نیز، اگر برهان پروردگار را نمى ‏دید، چنین قصدى مى ‏نمود) درست در همین نقاط حساس، دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
آزمون توکل هم در جریان است؛ گویی خدا می خواهد بسنجد که جوان، چقدر روی قدرت ایمان خودش حساب کرده و چقدر به پناه حصار امن الهی؟
یوسف جوان، چند لحظه لذت گناه را با سال ها زندان مصر معامله کرد تا پای پاکی و پاکدامنی اش، تا آخر ایستاده باشد. "قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی كَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِینَ" [یوسف‏] گفت: «پروردگارا، زندان براى من دوست ‏داشتنى‏تر است از آنچه مرا به آن مى ‏خوانند، و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانى، به سوى آنان خواهم گرایید و از [جمله‏] نادانان خواهم شد»
و یوسفِ جوان، قبولی در این امتحان مهم را با یک جمله ی کوتاه به دست آورد: "قالَ مَعاذَ اللَّه‏"
ایستادگی تا آخر. این هنر دیگرِ جوان قهرمان احسن القصص بود. تنگنای سختِ حضرت یوسف(علیه السلام)، ادامه داشت تا آنجا که تهدید به زندان شد.
خدا می داند زندان مصر چه جور جایی بوده و چه بلاهایی در انتظار زندانیانش؟! یوسف جوان، چند لحظه دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
لذت گناه را با سال ها زندان مصر معامله کرد تا پای پاکی و پاکدامنی اش، تا آخر ایستاده باشد. "قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَیَّ مِمَّا یَدْعُونَنِی إِلَیْهِ وَإِلاَّ تَصْرِفْ عَنِّی كَیْدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیْهِنَّ وَأَكُن مِّنَ الْجَاهِلِینَ" [یوسف‏] گفت: «پروردگارا، زندان براى من دوست ‏داشتنى‏تر است از آنچه مرا به آن مى ‏خوانند، و اگر نیرنگ آنان را از من بازنگردانى، به سوى آنان خواهم گرایید و از [جمله‏] نادانان خواهم شد.» (33، یوسف)
حضرت یوسف(علیه السلام) اگرچه پیامبر بود، اما بشر بود، جوان بود مثل خیلی های ما. شاید جوانی که قرآن می پسندد، باید تا آخر، پای پاکی هایش بایستد حتی اگر یوسف نباشد، حتی اگر نوع آزمونش با آزمونِ حضرت یوسف(علیه السلام) فرق داشته باشد. داستان یوسف جوان به ما می گوید که جوان قرآنی باید به تمام معنا به خدا تکیه کند نه به زور بازو و نه حتی به زور ایمانش.
دو قهرمان جوان در قرآن! 1

جوانی در طوفان حوادث
عنوان این قسمت را می توانید دو جور بخوانید و هر دو درست است. جوانی می تواند دو معنا داشته باشد: جوانی═ یک جوان، جوانی═ دوران جوانی.
شاید خیلی از ما جوانان اتفاقات این دوران خاص از زندگی را بزرگ و سرنوشت ساز بدانیم که البته کم و زیاد همین گونه هم هست، اما با این حوادث چه باید کرد؟
گاهی سخت می گذرد، گاهی فضا تنگ می شود، گاهی خواسته ها و آرزوها خیلی دور از ما می ایستند و دست نایافتنی می شوند. قهرمانان ِجوانِ قرآن با حوادث زندگی چه می کنند؟
حضرت موسی(علیه السلام) جوانی است که یک جوانیِ طوفانی دارد با هزار و یک حادثه ی سخت.
قرآن جوانیِ او را با عبارتی مشابه حضرت یوسف پیامبر(علیه السلام) آغاز می کند. "وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَى آتَیْنَاهُ حُكْمًا وَعِلْمًا وَكَذَلِكَ نَجْزِی الْمُحْسِنِینَ".
موسای کلیم، جوانیِ پر فراز و نشیبی را آغاز کرد که البته هنوز به شرافت کلیم اللهی نرسیده بود. حوادث عجیب و غریب، از کودکی با زندگی موسای نبی(علیه السلام) آمیخته بود.
ولادت پر اضطراب، گهواره ای سوار بر موج های خروشان، نجات از آب به دست دشمنی سرسخت، مخفیانه در آغوش مادر بودن و قد کشیدن در خانه ی کسی که خودش نمی داند که به خون این بچه تشنه است!
در دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
دعوای حق و باطل، طرف حق را می گیرد و ناگهان قاتل می شود! شرایط سختی است. انجام وظیفه، گاهی هزینه های سنگینی دارد. او قصد کشتن نداشت اما حادثه چنین رقم خورد.
عنایتی که در کودکی به او شده بود و صبری که بر بلاهای فراوان کرده بود، جوانی یوسف را این گونه رقم زد
نقطه ی عطف منش موسی در چنین بحرانی، پناه بردن به حریم کبریایی خدا و باقی ماندن در خط اوست.
- اعتراف به اشتباه و دل سپردن به خدای غفار: "قَالَ رَبِّ إِنِّی ظَلَمْتُ نَفْسِی فَاغْفِرْ لِی فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِیمُ" گفت: پروردگارا من به خود ستم كردم مرا ببخش و خدا او را بخشید.
- قدرشناسی نعمت ها و قول مردانه: "قَالَ رَبِّ بِمَا أَنْعَمْتَ عَلَیَّ فَلَنْ أَكُونَ ظَهِیرًا لِّلْمُجْرِمِینَ" گفت: پروردگارا! به شكرانه نعمتى كه به من دادى من هرگز پشتیبان مجرمان نخواهم بود.
- ارتباط تنگاتنگ با حضرت خالق و طلب هدایت در همه ی قدم های زندگی: "فَخَرَجَ مِنْهَا خَائِفًا یَتَرَقَّبُ قَالَ رَبِّ نَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ  وَلَمَّا تَوَجَّهَ تِلْقَاء مَدْیَنَ قَالَ عَسَى رَبِّی أَن یَهْدِیَنِی سَوَاء السَّبِیلِ" از شهر خارج شد در حالى كه ترسان بود و هر لحظه در انتظار حادثه‏اى‏، گفت: پروردگار من مرا از این قوم ظالم رهایى بخش‏؛ هنگامى كه متوجه جانب مدین شد گفت امیدوارم كه پروردگارم مرا به راه راست هدایت كند.
آنچه گفتیم، نکات کوتاهی بود از زندگی دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
الگوهای جوانی که قرآن معرفی می کند. قطعاً می شود با این نکات، جوانیِ زیباتر و پاک تری داشت.
بودند جوانانی که با تأسی به الگوهای جوان قرآن، یک جوان تمام عیار قرآنی شدند و چه بسا الگوها را هم پشت سر گذاشتند. مثل جوان برومندی که "اشبه الناس خَلقاً و خُلقاً و منطقاً برسول الله(صلی الله و علیه و آله)" بود: حضرت علی اکبر علیه السلام.