انجمن های تخصصی  فلش خور
سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله (/showthread.php?tid=235193)

صفحه‌ها: 1 2


سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - Hanie...... - 30-06-2015

خانمه به شوهرش پیامک میده:
سلام عزیزم، اگه موافقی بریم خونه مامانم عدد “۱”
و اگه میخوای بریم خونه مامانت
سینوس ۲۳به توان ۷ تقسیم بر ۲/۷۶۳ ضربدر ۶۵۷
رادیکال ۵ به توان ۲ تانژانت ۷۸۶ مبنای ۲۱” رو پیامک کن !
جواب شوهر جالبه!
۰/۰۵۷۳۸۷۷۷۳۲۵














یارو ﻣﯿﺮﻩ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ
ﻧﺎﻫﺎﺭ ﺑﻬﺶ ﻛﺮﻓﺲ ﻣﯿﺪﻥ
ﺷﺎﻡ ﺍﺳﻔﻨﺎﺝ
ﻓﺮﺩﺍﺵ ﺻﺒﺤﺎﻧﻪ ﻫﻢ
ﺑﻬﺶ ﻧﻮﻥ ﻭ ﺳﺒﺰﻯ ﻣﯿﺪﻥ !!
ﻣﯿﮕﻪ : ﻧﺎﻫﺎﺭ ﭼﯿﺰﻯ ﺩﺭﺳﺖ ﻧﻜﻨﯿﺪ ﺧﻮﺩﻡ ﻣﯿﺮﻡ ﻣﯿﭽﺮﻡ


 













دست بهم بزنی جیغ میزنم
.
.
.
چیزی نیست جزوه درسیمه یه ذره غریبی میکنه !!


 

















 

الان که خوب فکر میکنم میبینم دیگه جوک هاتون خوشحالم نمیکنه ، عادى شده برام
شماره حساب میدم واسم پول بریزید
شاید خوشحال شدم !


 









هی فلانی
اگه برای به دست آوردنِ کسی داری میدوی آروم بُدو … آروم تر !!
شاید یکی هم برای بدست آوردنِ تو ؛ داره میدوه
منم که سرِ جام یه مدتیه ایستادم ؛ اَصن هیچ کی
رَدَم نشده از این محدوده ؛ حالا موندم وایسم یا بدووم


 









 

تصمیم داشتم یه عصر آخر هفته همتونو دعوت کنم کافی شاپ
بعد باخودم گفتم به یه چیزی دعوتتون کنم که براتون یه سودی داشته باشه
شام و کافی شاپ که فقط چاقتون میکنه و برای سلامتی ضرر داره
پس تصمیم گرفتم شما را به ایمان و تقوا و دوری از گناه دعوت میکنم
پس اتقوا الله …


 













ﺗﻮ ﺧﻮﻧﻪ ﻯ ﺷﻤﺎﻡ ﻳﻪ ﻛﻴﻒ ﻗﺪﻳﻤﻰ ﻭ ﺩﺍﻏﻮﻥ ﻫﺴﺖ
ﻛﻪ ﻫﻤﻪ ﻯ ﻣﺪﺍﺭﻙ ﻣﻬﻢ ﻭ ﺳﻨﺪﺍ ﺭﻭ ﺗﻮﺵ ﻣﻴﺬﺍﺭﻳﻦ؟!
ﻻﻣﺼﺐ ﺗﺠﺰﯾﻪ ﻧﺎﭘﺬﯾﺮﻩ !!!


 









 

زندگی انقدر پر استرس هست که :
“ز گهواره تا گور ناخن بجو” صحیح‌تره


 













 

ﻣﻦ ﺗﻮ ﺑﭽﮕﯽ ﺑﯿﺸﺘﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺍﺯ ﮔﻢ ﺷﺪﻥ ﺑﺘﺮﺳﻢ
ﺍﺯ ﭘﯿﺪﺍﺷﺪﻥ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﺪﻡ
ﭼﻮﻥ ﻭﻗﺘﯽ ﭘﯿﺪﺍﻡ ﻣﯿﮑﺮﺩﻥ ﻃﻮﺭﯼ ﻣﯿﺰﺩﻧﻢ ﮐﻪ …!
ﺁﻗﺎ ﻭﻟﺶ ﮐﻦ ﺑﻐﺾ ﺭﺍﻩ ﮔﻠﻮﻣﻮ ﺑﺴﺖ !!!


 







 

ﺗﻮ ﺧﺎﺭﺝ :
ﻋﺰﯾﺰﻡ ﻣﯿﺘﻮﻧﻢ ﭼﻨﺪﻟﺤﻈﻪ ﺑﯿﺎﻡ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﺖ ؟
ﺗﻮ ﺍﯾﺮﺍﻥ :
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﯾﻪ ﻟﮕﺪ ﺑﻪ ﺩﺭ ﻣﯿﺰﻧﻦ ﻣﯿﮕﻦ :
ﮐﺮﻩ ﺧﺮ … ﭼﻪ ﻏﻠﻄﯽ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯼ ﺩﺭﻭ ﺑﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﯼ !؟؟


 









دقت کردین زن و شوهرا وقتی با هم خوبن به هم میگن
دیونه
غلط کردی
بیشور
خل و چل
وقتی باهم بد میشن :
شما خودت فرمودی
نخیر آقای محترم
هر طور میلتونه خانم
مملکت نیست که دیوونه خونس


 









ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺩﺍﺷﺖ ﻗﻄﻌﺎﺕ ﺩﺍﺧﻞ ﮐﯿﺲ ﺭﻭ ﻧﺸﻮﻥ ﻣﯽ ﺩﺍﺩ
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﮔﻔﺖ :
ﺍﺳﺘﺎﺩ ! ﻭﯾﻨﺪﻭﺯﺵ ﮐﺠﺎﺳﺖ ؟!!!
ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﻣﺮﺩ …


 









ﺁﻳﺎ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺘﻴﺪ ﺟﻨﻴﻔﺮ ﻟﻮﭘﺰ ﺍﺻﺎﻟﺖ ﺍﻳﺮﺍﻧﻲ ﺩﺍﺭﺩ
ﻭ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺍﻭ ” ﺟﻌﻔﺮ ﻟﭙﻪ ﭘﺰ ” ﺑﻮﺩﻩ !؟


.
.
.
.
این توش جک نداشت
پوچ بود
شانسه دیگه


 









 

یکی داشت توی خیابون راه می رفت
با خودش گفت به به چه روز خوبی
چه هوای عالی ای چه دنیای قشنگی
به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی گرفتنش!!!


 









پسره استایلش مثل فرغونیه که ازطبقه 12أم افتاده
سربازیشو باعقل ناقصش معافیت گرفته ، اونوقت واسه بی شوهری جک میگه!!!
خب کلنگ، موجود ناشناخته ی جنگل های ماداگاسکار، بیل بدون دسته …
اگر قراره تو شوهر باشی که دختره وبا بگیره زندگیش قشنگتره!
والاااا


 









 

اس ام اس دادن پسرا:
سلام عشقم زیبای من!
دلم واست تنگ شده بود
بدون که جسم و روحه من فقط مال خودته عشقم
.
.
.
send to:
مریم،راضیه،نگار،سحر،پارمیدا،پروانه،شیدا،مهسا،شادی،مینا،نرگس..!


 









یارو... خواب دیدم با خانمم رفتیم پاساژ
هی اون میخره هی من کارت میکشم
.
.
.
یهو از خواب پریدم دو سه بار موجودی گرفتم …
آخرش بانک گفت:
بخدا خواب دیدی
تو اصن زن نداری
بگیر بکپ…!


 







تو این فیلم خارجیا میخوان بچه رو شاد کنن یه دونه شکلات در میارن میدن بهش!
حالا عموی ما می خواست ما رو شاد کنه پلکاشو برمی گردوند ما عین سگ می ترسیدیم


 







مورد داشتیم یارو رفته فروشگاه لوازم یدکی گفته:
چماق زیر صندلی نیسان سمت راننده دارید؟؟
میگن فروشنده خودشو تو انبار مخفی کرده
نور بهش میخوره جیغ میکشه!!!!


 













ما در ایران افتخار داشتن بزرگترین فروشگاه متحرک جهان( متروى تهران) رو داریم
اما دیده شده برخى افراد سود جو ازش به عنوان وسیله نقلیه استفاده میکنند.


 









ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺭﻓﺘﻪ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ
ﻣﻮﻗﻊ ﺭﻓﺘﻦ ﮐﺎﺭﺕ ﮐﺸﯿﺪﻩ ﺻﺎﺣﺐ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ
ﮔﻔﺘﻪ ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺸﯿﺪﯾﻦ !؟
ﮔﻔﺘﻪ تقریبا ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ .. !
ﺻﺎﺣﺐ ﺳﻔﺮﻩ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﺎﻻﯼ ﺩﺭﺧﺖ ﻻﯼ ﺷﺎﺥ ﻭ ﺑﺮﮒ ﻗﺎﯾﻢ ﺷﺪﻩ
ﻫﺮ ﮐﺎﺭﯼ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﻧﻤﯿﺎﺩ!
ﺑﺎ ﺳﻨﮓ ﻫﻢ ﺯﺩﻥ ﻧﯿﻮﻓﺘﺎﺩﻩ میگه من کلاغم!!


 







ﺻﻨﺪﻭﻕ ﻋﻘﺐ ﻣﺎﺷﯿﻦ ﻫﺎ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭﻫﺎﯼ ﻣﺨﺘﻠﻒ:
ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ: ﺟﻌﺒﻪ ﮐﻤﮏ ﻫﺎﯼ ﺍﻭﻟﯿﻪ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ
ﺁﻟﻤﺎﻥ: ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ، ﮐﭙﺴﻮﻝ ﺿﺪ ﺁﺗﺶ، ﺯﻧﺠﯿﺮ ﭼﺮﺥ
ﺍﻧﮕﻠﯿﺲ: ﺟﻌﺒﻪ ﺍﺑﺰﺍﺭ، ﭼﺮﺍﻍ ﺧﻄﺮ
ﺍﯾﺮﺍﻥ: ﻗﻠﯿﻮﻥ، ﺯﻏﺎﻝ، ﻣﻨﻘﻞ، ﺑﺎﺩﺑﺰﻥ، ﯾﻪ ﭼﻤﺎﻕ ﻫﻢ ﻭﺍﺳﻪ ﺩﻋﻮﺍ…
ﯾﻪ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﻭﺭﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﺩﺍﺭﯾﻢ


 









به مامانم میگم چرا تو خونه همش دمپایی پات میکنی ؟
میگه: یه کابوی هیچوقت از اسلحه اش دور نمیمونه
منم قانع شدم ، چون مسلح بود!!!


 













 

روزی شخصی نزد بزرگی رفت
و گفت سوالی دارم که نمیتوانم جلوی جمع بگویم.
بزرگ حاضران را بیرون کرد و شخص سوالش را پرسید.
ولی چون همه رفته بودند بیرون
کسی نمیدونه چه سوالی کرد و چه جوابی شنید!!
شرمندتون شدم ببخشید!!


 









میدونین افریقایی ها
به جوراب مشکی چی میگن؟
.
.
.
میگن جوراب رنگ پا


.

.
نگید میدونستیم که دلخور میشم!!
تا اکتشافی دیگر، خدا یارو نگهدارتان


 









همکارم تعریف میکنه
میگه توی مترو یه پیرزنه رو دیدم میگفت من ۵ تا بچه داشتم !
.
.
دو تاشون اسیر شدن و سه تاشونم مفقود الاثر
.
.
همکارم میگفت همه ی خانوما تحت تاثیر قرار گرفته بودیم که چه شیرزنه صبوریه !
.
.
بعد پیرزنه ادامه میده که
دو تا دختر داشتم که ازدواج کردن اسیر شدن
سه تام پسر داشتم که ازدواج کردن شدن مفقودالاثر !!!

























اگه خوشت اومد سپاس میدی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - tabas - 30-06-2015

فوق العاده بود


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - negin23 - 13-07-2015

عااااااااااااااالی تر از عاااااالی


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - Parisa_Hemati - 15-07-2015

فقط خندیدم 4fvf grou


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - V I D A - 21-07-2015

پادشهی رفت به عزم شکار 

با حرم و خیل به دریا کنار


خیمه شه را لب رودی زدند

جشن گرفتند و سرودی زدند


بود در آن رود یکی گرداب

کز سخطش داشت نهنگ اجتناب


ماهی از آن ورطه گذشتی چو برق

تا نشود در دل آن ورطه غرق


بسکه از آن لجه به خود داشت بیم

از طرف او نوزیدی نسیم


قوی بدان سوی نمی کرد روی

تا نرود در گلوی او فروی


شه چو کمی خیره در آن لجه کشت

طرفه خیالی به دماغش گذشت


پادشهان را همه این است حال

سهل شمارند امور محال


با سر و جان همه بازی کنند

تا همه جا دست درازی کنند


جام طلایی به کف شاه بود

پرت به گرداب کذایی نمود


گفت که هر لشکری شاه دوست

آورد این جام به کف آن اوست


هیچ کس از ترس جوابی نداد

نبض همه از حرکت ایستاد


غیر جوانی که زجان شست دست

جست به گرداب چو ماهی زشست


آب فروبرد جوان را به زیر

ماند چو در در صدف آبگیر


بعد که نومید شدندی ز وی

کام اجل خورده خود کرد قی


از دل آن آب جنایت شعار

جست برون چون گهر آبدار


پای جوان بر لب ساحل رسید

چند نفس پشت هم از دل کشید


جام به کف رفت به نزدیک شاه

خیره در او چشم تمام سپاه


گفت شها عمر تو پاینده باد

دولت و وقت تو فزاینده باد


جام بقای تو نگردد تهی

باد روان تو پر از فرهی


روی زمین مسکن و ماوای تو

بر دل دریا نرسد پای تو


جای ملک بر زبر خاک به

خاک از این آب غضبناک به


کانچه من امروز بدیدم در آب

دشمن شه نیز نبیند به خواب


هیبت این آب مرا پیر کرد

مرگ من از وحشت خود دیر کرد


دید چو در جای مهیب اندرم

مرگ بترسید و نیامد بر


دید که آنجا که منم جای نیست

جا که اجل هم بنهد پای نیست


آب نه ، گرداب نه ، دام بلا

دیو در او شیر نر و اژدها


پای من ای شه نرسیده بر او

آب مرا برد چو آهن فرو


بود سر راه من سرنگون

سنگ عظیمی چو که بیستون


آب مرا جانب آن سنگ برد

وین سر بی ترسم بر سنگ خورد


جست برویم ز کمرگاه سنگ

سیل عظیم دگری چون نهنگ


ماند تنم بین دو کورا ن آب

دانه صفت در وسط آسیاب


گشته گرفتار میان دو موج

گه به حضیضم برد و گه به اوج


با هم اگر چند بدند آن دو چند

لیگ در آزردن من یک تنند


بود میانشان سر من گیرودار

همچو دوصیاد سر یک شکار


سیلی خوردی زدو جانب سرم

وه که چه محکم بد سیلی خورم


روی پر از آب و پر از آب زیر

هیچ نه پا گیرم و نه دست گیر


هیچ نه یک شاخ و نه یک برگ بود

دست رسی نیز نه برمرگ بود


آب هم الفت ز پیم می گسیخت

دم به دم از زیر پیم می گریخت


هیچ نمی ماند مرا زیر پا

سر به زمین بودم پا در هوا


جای نه تا بند شود پای من

بود گریزنده زمن جای من


آب گهی لوله شدی همچو دود

چند نی از سطح نمودی صعود


باز همان لوله دویدی به زیر

پهن شدی زیر تنم چون حصیر


رفتن و باز آمدنش کار بود

دائما این کار به تکرار بود


من شده گردنده به خود دوک وار

در سرم افتاده ز گردش دوار


فرفره سان چرخ زنان دور خود

شایق جان دادن فی الفور خود


گاه به زیر آمدم و گه به رو

قرقر می کرد مرا در گلو


این سفر آبم چو فروتر کشید

سنگ دگر شد سر راهم پدید


شاخه مرجانی از آن رسته بود

جان من ای شاه بدان بسته بود


جام هم از بخت خداوندگار

گشته چو من میوه آن شاخسار


دست زدم شاخه گرفتم به چنگ

پای نهادم به سر تخته سنگ


غیر سیاهی و تباهی دگر

هیچ نمی آمدم اندر نظر


جوشش بالا شده آن جا خموش

لیک خموشیش بتر از خروش


کاش که افتاده نبود از برش

جوشش آن قسمت بالاترش


زان که در آن جایگه پر زموج

گه به حضیض آمدم و گه به اوج


گفتی دارم به سر کوه جای

دره ژرفی است مرا زیر پای


مختصرک لرزشی اندر قدم

راهبرم بود به قعر عدم


هیچ نه پایان و نه پایاب بود

آب همه آب همه آب بود


ناگه دیدم که برآورده سر

جانوری یله از دور و بر


جمله به من ناب نشان می دهند

وز پی بلعم همه جان می هند


شعله چشمان شرربارشان

بود حکایت گر افکارشان


آب تکان خورد و نهنگی دمان

بر سر من تاخت گشاده دهان


دیدم اگر مکث کنم روی سنگ

می روم الساعه به کام نهنگ


جای فرارم نه و آرام نه

دست زجان شستم و از جام نه


جام چو جان نیک نگه داشتم

شاخه مرجان را بگذاشتم


پیش که بر من رسد آن جانور

کرد خدایم به عطوفت نظر


موجی از آن قسمت بالا رسید

باز مرا جانب بالا کشید


موج دگر کرد ز دریا مدد

رستم از آن کشمکش جزرومد


بحر مرا مرده چو انکار کرد

از سر خود رفع چو مردار کرد


شکر که دولت دهن مرگ بست

جان من و جام ملک هر دو رست


شاه بر او رفعت شاهانه راند

دخترخود را به بر خویش خواند


گفت که آن جام پر از می کند

با کف خود پیشکش وی کند


مرد جوان جام زدختر گرفت

عمر به سر آمده از سر گرفت


لیک قضا کار دگر گونه کرد

جام بشاشت را وارونه کرد


باده نبود آنچه جوان سر کشید

شربت مرگ از کف دختر چشید


شاه چو زین منظره خشنود بود

امر ملوکانه مکرر نمود


بار دگر جام به دریا فکند

دیده برآن مرد توانا فکند


گفت اگر باز جنون آوری

جام زگرداب برون آوری


جام دگر هدیه جانت کنم

دختر خود نیز از آنت کنم


مرد وفا پیشه که از دیرگاه

داشت به دل آرزوی دخت شاه


لیک به کس جرات گفتن نداشت

چاره بجز راز نهفتن نداشت


چون زشه این وعده دلکش شنید

جامه زتن کند و سوی شط دوید


دختر شه دید چو جان بازیش

سوی گران مرگ سبک بازیش


کرد یقین کاین همه از بهر اوست

جان جوان در خطر از مهر اوست


گفت به شه کای پدر مهربان

رحم بکن بر پدر این جوان


دست و دلش کوفته و خسته است

تازه زگرداب بلا جسته است


جام در آوردن از این آبگیر

طعمه گرفتن بود از کام شیر


ترسمش از بس شده زار و زبون

خوب از این آب نیاید برون


شاه نفرمود به دخترجواب

بود جوان آب نشین چون حباب


بر لب سلطان نگذشته جواب

از سر دلداده گذر کرد آب


عشق کند جام صبوری تهی

آه من العشق و حالاته


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - ☮ VENOM VΛDΞR ☮ - 21-07-2015

من خوشم نیومد
 راستش بی مزه بود


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - 尺ξžά - 25-07-2015

خوبه افرين


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - Hanie...... - 04-08-2015

(21-07-2015، 14:40)lloc نوشته است: دیدن لینک ها برای شما امکان پذیر نیست. لطفا ثبت نام کنید یا وارد حساب خود شوید تا بتوانید لینک ها را ببینید.
 
من خوشم نیومد
 راستش بی مزه بود

بهترشو میزارم!


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - !...@dors - 26-08-2015

عااالی .... ممنون


RE: سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله - Sa Har Naz - 26-08-2015

ممنون(^__^) سری جدید جوک های لاین و وایبر...........خییییییییلی باحاله 1