انجمن های تخصصی  فلش خور
داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: دانستنیها و موضوعات علمی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=33)
+--- موضوع: داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر (/showthread.php?tid=24282)



داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر - حمیدبهمئی - 12-12-2012

مرد جوانی نزد پدر خود رفت و به او گفت :
- می خواهم ازدواج کنم . پدر خوشحال شد و پرسید :

- نام دختر چیست ؟ مرد جوان گفت :

- نامش سامانتا است و در محله ما زندگی می کند . پدر ناراحت شد . صورت در هم کشید و گفت :

- من متاسفم به جهت این حرف که می زنم . اما تو نمی توانی با این دختر ازدواج کنی چون او خواهر توست . خواهش می کنم از این موضوع چیزی به مادرت نگو . مرد جوان نام سه دختر دیگر را آورد ولی جواب پدر برای هر کدام از آنها همین بود . با ناراحتی نزد مادر خود رفت و گفت :

- مادر من می خواهم ازدواج کنم اما نام هر دختری را می آورم پدر می گوید که او خواهر توست ! و نباید به تو بگویم . مادرش لبخند زد و گفت :

- نگران نباش پسرم . تو با هریک از این دخترها که خواستی می توانی ازدواج کنی . چون تو پسر او نیستی . . . !
چطوربودShy


RE: داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر - ♥TARANNOM♥ - 12-12-2012

قشنگ بود ولی نباید بزاریش توی دانستنی ها و موضوعات علمی SleepyUndecided


RE: داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر - *Nafas* - 12-12-2012

جلل الخالق
باحال بودUndecided


RE: داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر - ERFAN.1 - 12-12-2012

ارسال کننده TARANNOM1 - امروز 04:31 PM
قشنگ بود ولی نباید بزاریش توی دانستنی ها و موضوعات علمی SleepyUndecidedراست


میگی چه ربطی به علم,فرهنگ داشت؟؟؟؟؟HuhTongue


RE: داستان خیانت دوهمسربه بکدیگر - poorman - 12-12-2012

قشنگ بود ولی برای این انجمن با شرایط سنی کاربرانش مناسب به نظر نمی رسه. - بسته شد!