منو و تو آخر شب با همه جنگ بودیم با همه قهر با همه بد 

با همه بد باید برم آدم بشم میشه نری … میشه نری … میشه نری …

دیگه نه … دیگه نه  … دیره ولی

دیره ولی … دیره ولی…  میگه میشه نری

میگه میشه نری میشه نری

میگن .. مثل الکله میگذره میپره

پس چرا عین الکولم پره

نه اینا ضرب و المثله دیگه روم حساب باز نکن برو قرض الحسنه

زنگ میزنه به من روز پر فوحش میکنی قطع روم تلفنو

شاید بد بودی که رفت آرتا هیچوقت ولی نشکوند دل تور و

تو چرا پشیمونی تو که با همه بودی

خودمم از تو دیدم با چفت چشام همه جوری

جفت چشام همینجوری

من حرفی نه نه نزدی

از پیشمم رفتی نه فهمیدی بری رد میدی عوضی حق میدم 

منم برگردی از اول این تصمیم تقدیره تصمیم منم نی

نه نرو ولی نه نرو …

دیگه دستامم بره تو نیست ما که از همه خوردیم

آخه مسئله تو نیستی تو حول کولی حول پوکی 

حالا باشه بدنتو میدی اول ظهر میری تا هفت هشت ظهر

منم هشت صبح ولی برعکس تو با قهوه قفل میزنم رو عکس کهنه

تو تو فکر برنامه تو شب جمعه ندی قول بم سر تو آرتا بده شده زدش سرفه

لبش قفل اینا سر توه … سر توه … سرتوه … سر توه

منو و تو آخر شب با همه جنگ بودیم با همه قهر با همه بد 

میشه نریی … میشه نری … میشه نری … میشه نری

دیگه نه … دیگه نه  … دیگه نه … دیگه نه