![]() |
زلال گلدان دادا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: زلال گلدان دادا (/showthread.php?tid=249339) |
زلال گلدان دادا - khany - 15-11-2015 گلدان ![]() *** ای گل که به گلدانی وَز جملــه ی گلهـای بهــــارانی دانم تو هم از غربتِ خود در قفسی نالی دلتشنــه تـریـن عــاشـقِ بارانــی در داخلِ زنــدانـی * آن ریشه کـه پیچانـدی وآن تـارِ غمی کــه بر گلو رانـدی از جملـه نشانـه هـای بی زبان دلتنگـی ست از فکـرتِ آدمی چـه هـا خواندی اینگونـه گل افشاندی!؟ * بــر لــذّتـــم افــزودی وجدانِ خود از این جهت آسودی امّـا مـن ِ دنیـا زده ، بیــرونِ تــــو را دیــدم غـافـل ز درونتـم کــه می بودی چون کوکب و داوودی * گلدانِ تـو تـاریک است پاهای تو را چه کس بدینسان بست؟! گلدانِ تــو را بــه تیـشه ی نــور در ایـن وادی آهستــــه و نـرم بـایـــدی بـشکست سرزنده تر و سرمست * وقتی که بهار آید با سایـه ی نــورِ سبـز یار آید در بـستـــرِ آزادیِ گلسِتــانِ احساست گلواژه ای از عشق به بار آید دل بـا تو کنار آید |