انجمن های تخصصی  فلش خور
حکابت 1 - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: فرهنگی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=35)
+---- انجمن: اقتصاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=66)
+---- موضوع: حکابت 1 (/showthread.php?tid=25258)



حکابت 1 - torklord - 27-12-2012

ملا نصرالدين هر روز در بازار گدايي مي‌كرد و مردم با نيرنگي٬ حماقت او را دست مي‌انداختند.
دو سكه به او نشان مي‌دادند كه يكي شان طلا بود و يكي از نقره.
اما ملا نصرالدين هميشه سكه ی نقره را انتخاب مي‌كرد.
اين داستان در تمام منطقه پخش شد.
هر روز گروهي زن و مرد مي‌آمدند و دو سكه به او نشان مي دادند و ملا نصرالدين هميشه سكه ی نقره را انتخاب مي‌كرد.
تا اين كه مرد مهرباني از راه رسيد و از اين كه ملا نصرالدين را آن طور دست مي‌انداختند٬ ناراحت شد.
در گوشه ی ميدان به سراغش رفت و گفت:
هر وقت دو سكه به تو نشان دادند٬ سكه ی طلا را بردار.
اين طوري هم پول بيشتري گيرت مي‌آيد و هم ديگر دستت نمي‌اندازند.
ملا نصرالدين پاسخ داد:
ظاهراً حق با شماست٬ اما اگر سكه ی طلا را بردارم٬ ديگر مردم به من پول نمي‌دهند تا ثابت كنند كه من احمق تر از آن‌هايم.
شما نمي‌دانيد تا حالا با اين كلك چقدر پول گير آورده‌ام.
___________
اونایی که حال کردن بدن این سپاسوBig Grin


شرح حكايت 1 (دیدگاه بازاریابی استراتژیک)
ملا نصرالدين با بهره‌گيري از استراتژي تركيبي بازاريابي، قيمت كم‌ تر و ترويج، كسب و كار «گدايي» خود را رونق مي‌بخشد.
او از يك طرف هزينه ی كمتري به مردم تحميل مي‌كند و از طرف ديگر مردم را تشويق مي‌كند كه به او پول بدهند .

«اگر كاري كه مي كني٬ هوشمندانه باشد٬ هيچ اشكالي ندارد كه تو را احمق بدانند.»


RE: حکابت 1 - FARID.SHOMPET - 24-05-2013

این جاش این جا نیست. در بخش ادبیات باید قرار بگیرد.