![]() |
|
وعـده ی پــوچ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18) +--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19) +--- موضوع: وعـده ی پــوچ (/showthread.php?tid=25874) |
وعـده ی پــوچ - FrOzen あHeArt - 05-01-2013 پادشاهی در یک شب سرد زمستان از قصر خارج شد. هنگام بازگشت سرباز پیری را دید که با لباسی اندک در سرما نگهبانی می داد. از او پرسید : آیا سردت نیست؟ نگهبان پیر گفت : چرا ای پادشاه اما لباس گرم ندارم و مجبورم تحمل کنم. پادشاه گفت : من الان داخل قصر می روم و می گویم یکی از لباس های گرم مرا را برایت بیاورند. نگهبان ذوق زده شد و از پادشاه تشکر کرد. اما پادشاه به محض ورود به داخل قصر وعده اش را فراموش کرد. صبح روز بعد جسد سرمازده پیرمرد را در حوالی قصر پیدا کردند، در حالی که در کنارش با خطی ناخوانا نوشته بود : ای پادشاه من هر شب با همین لباس کم سرما را تحمل می کردم اما وعده ی لباس گرم تو مرا از پای درآورد ... -- گاهی با یک قطره، لیوانی لبریز می شود گاهی با یک کلام قلبی آسوده و آرام می گردد گاهی با یک کلمه، يك انسان نابود می شود گاهی با یک بی مهری دلی می شکند و.... مراقب بعضی یک ها باشیم که در عین ناچیزی، همه چیزند خوش حال می شم سپاس بدی RE: وعـده ی پــوچ - nazanin_nr - 13-02-2013 خیلی قشنگ بود میسی گلم RE: وعـده ی پــوچ - ایکیوسان - 13-02-2013 بیچاره سربازه |