طـعم زرد و رنـگ انـبـه ^_^ - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: طـعم زرد و رنـگ انـبـه ^_^ (/showthread.php?tid=267197) |
طـعم زرد و رنـگ انـبـه ^_^ - PhilosophiasScientiae - 28-08-2017 کسی می آید و پاستیل خرسی را قسمت می کند و جین های از مد افتاده پاتن جامه را و بوتیک خیابان ولیعصر را و گلدان گلی را که سه تا از گل هایش پژمرده و مانتو مدرسه سرمه ای شش دکمه ای را و کلاسهای رمان فریدون عموزادهی خلیلی را و نان سنگک سنگ دار اول صبح را و مربای داغ کف دار توت فرنگی را کسی می آید و بلیت فیلم «نبودن خیلی راحتتره» را قسمت میکند و شیرینی های سرویس چای سفره خانه های فشم را و شعر های یک کتاب به چاپ دوم نرسیده را و خمیر دندان کلگیت نعنایی را و شله زرد نذری ظهر عاشورا را کسی از چهارشنبه سوزی و بمب های دستی دست فروش ها می آید و اولین پاستیلی که از بسته بر می دارد با طعم انبه است و ته دیگ برنج را قسمت می کند و هر چه را که نباید! و هر چه را که باید! کسی می آید که شبیه "سروش هیچکس" است و شبیه کسی است که نباید باشد و در عین حال کسی است باید باشد و آمدنش را بارها دستبند زدهاند و کهریزک تا اطلاع ثانوی تعطیل بوده و اوین جا برای «هیچکس» نداشته است! کسی میآید و از همهی طعمها و از همهی رنگها طعم زرد و رنگ انبه را دوست دارد! و وقتی میدان تجریش دورش میچرخد فصل هندوانه گذشته فصل خندوانه اومده کسی میآید کسی بهترتر کسی دیگرتر کسی که اگرچه در ظاهر نه اما در دلش با ماست بی کم و کاست من خواب دیدهام... +نوشته فرنوش |