داستان انگلیسی April in Moscow آوریل در مسکو ( حتما بخوانید! ) - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67) +---- موضوع: داستان انگلیسی April in Moscow آوریل در مسکو ( حتما بخوانید! ) (/showthread.php?tid=267357) |
داستان انگلیسی April in Moscow آوریل در مسکو ( حتما بخوانید! ) - αԃηєѕ - 30-08-2017 April Fox is a dancer . She works for the British Dance Company in Leeds . Her boss there is Maria Grant . آوریل فاکس یک رقاص است . او برای کمپانی بریتانیایی رقص در لیدز ( شهری در شمال انگلستان ) کار می کند. رئیسش ماریا گرانت است . One Monday morning , April arrives early . Shee sees Maria at the coffee machine . "I've got some good news," says Maria یک صبح دوشنبه ، آوریل زود می رسد . او ماریا را در کنار ماشین قهوه می بیند . ماریا می گوید " من باید خبرهای خوشی بدهم" There is an envelope in her hand . "Really? What is it ?" بسته ای در دست او هست . واقعا ؟ آن چیست ؟ April asks . Maria smiles . "Wait and see,"she says. آوریل می پرسد . ماریا لبخند می زند . منتظر می ماند و نگاه می کند ، " او می گوید PAGE2 [IMG] At ten o'clock the dancers are finishing their first class. در ساعت 10 رقاص ها اولین کلاسشان را تمام می کنند. Suddenly , Maria walks into the room. " Can I have a word with you all, please? "she says . ناگهان ، ماریا داخل اتاق می شود . او (ماریا) می گوید من می توانم پیغامی به شما بدهم ؟ "What's this about? "asks April's friend , Laura. لورا دوست آوریل می پرسد "درباره چیست ؟" "I don't know , "April answers . The music stops. آوریل جواب می دهد " من نمی دانم " . موزیک متوقف می شود. "I have a letter here from Moscow, "says Maria. ماریا می گوید " من یک نامه از مسکو دارم " "The Russians want us to dance there next month." روس ها از ما می خواهند ماه آینده در آنجا برقصیم. ادامه دارد... |