انجمن های تخصصی  فلش خور
گفت و گوی خیام و دوست دخترش... - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: مسائل متفرقه (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=18)
+--- انجمن: گفتگوی آزاد (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=19)
+---- انجمن: مطالب طنز و خنده دار (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=76)
+---- موضوع: گفت و گوی خیام و دوست دخترش... (/showthread.php?tid=267710)



گفت و گوی خیام و دوست دخترش... - l...o...v...e...zizi*** - 13-09-2017

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﮐﺠﺎﯾﯽ ﻋﺠﯿﺠﻢ ؟

ﺧﯿﺎﻡ : ﻣﺎﯾﯿﻢ ﻭ ﻣﯽ ﻭ ﻣﻄﺮﺏ ﻭ ﺍﯾﻦ ﮐﻨﺞ ﺧﺮﺍﺏ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺩﻝ ﻭ
ﺟﺎﻡ ﻭ ﺟﺎﻣﻪ ﺩﺭ ﺭﻫﻦ ﺷﺮﺍﺏ

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﻣﺸﺮﻭﺏ ! ؟ ﻣﮕﻪ ﺗﻮ ﻧﮕﻔﺘﯽ ﻣﻦ ﻧﻤﺎﺯ
ﻣﯿﺨﻮﻧﻢ ؟

ﺧﯿﺎﻡ : ﻣﯽ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻭ ﺷﺎﺩ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﯾﯿﻦ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ ﻓﺎﺭﻍ ﺑﻮﺩﻥ ﺯ
ﮐﻔﺮ ﻭ ﺩﯾﻦ، ﺩﯾﻦ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﺑﺎ ﮐﯿﺎ ﻫﺴﺘﯽ ﺣﺎﻻ ؟

ﺧﯿﺎﻡ : ﻓﺼﻞ ﮔﻞ ﻭ ﻃﺮﻑ ﺟﻮﯾﺒﺎﺭ ﻭ ﻟﺐ ﮐﺸﺖ ﺑﺎ ﯾﮏ ﺩﻭ ﺳﻪ
ﺩﻟﺒﺮﯼ ﺣﻮﺭﯼ ﺳﺮﺷﺖ

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﺁﺩﺭﺱ ﺑﺪﻩ ﺑﺒﯿﻨﻢ ! ﺑﯿﺎﻡ ﺑﺰﻧﻢ ﺩﻫﻨﺸﻮﻧﻮ ﺻﺎﻑ
ﮐﻨﻢ !

ﺧﯿﺎﻡ : ﺭﺍﻩ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ ﺟﺰ ﻣﻦ ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﻭ
ﺷﯿﺦ ﻭ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﺳﻮﺍﯼ ﺩﮔﺮ

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﺍﻧﻘﺪ ﻣﺸﺮﻭﺏ ﺑﺨﻮﺭ ﺑﺎ ﺩﻭﺳﺘﺎﺕ ﺗﺎ ﺑﻤﯿﺮﯼ !

ﺧﯿﺎﻡ : ﮔﺮ ﻣﯽ ﻧﺨﻮﺭﯼ ﻃﻌﻨﻪ ﻣﺰﻥ ﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻨﯿﺎﺩ ﻣﮑﻦ ﺗﻮ
ﺣﯿﻠﻪ ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ

ﺩﻭﺱ ﺩﺧﺘﺮﺵ : ﺑﺮﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭﻭ ﺑﻤﯿﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭﺭ

ﺧﯿﺎﻡ ﭼﻮﻥ ﻣُﺮﺩﻩ ﺷﻮﻡ ﺧﺎﮎ ﻣﺮﺍ ﮔﻢ ﺳﺎﺯﯾﺪ ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻣﺮﺍ ﻋﺒﺮﺕ
ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﺯﯾﺪ


RE: گفت و گوی خیام و دوست دخترش... - Actinium - 13-09-2017

در کل جالب بود اما چند تا از ابیات با افکار و فلسفه و اسلوب بیان خیام همخوانی نداشت.

اون بیت که می گه:

ﺭﺍﻩ ﭘﻨﻬﺎﻧﯽ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﻧﺪ ﻫﻤﻪ ﮐﺲ
ﺟﺰ ﻣﻦ ﻭ ﺯﺍﻫﺪ ﻭ ﺷﯿﺦ ﻭ ﺩﻭ ﺳﻪ ﺭﺳﻮﺍﯼ ﺩﮔﺮ

شکل بیانش مال خیام نیست؛ چون خیام از واژه "زاهد" و "شیخ" و بیان کیانه آمیز نسبت بهشون استفاده نمی کرده و این تعبیرها توسط حافظ ابداع شده. این بیت را هم کسی به تقلید از حافظ گفته. و اشاره داره به اون بیت معروف حافظ داره که می گه: "می خور که شیخ و حافظ و مفتی و محتسب/ چون نیک بنگری همه تزویر می کنند".

این بیت هم که می گه:

ﭼﻮﻥ ﻣُﺮﺩﻩ ﺷﻮﻡ ﺧﺎﮎ ﻣﺮﺍ ﮔﻢ ﺳﺎﺯﯾﺪ
ﺍﺣﻮﺍﻝ ﻣﺮﺍ ﻋﺒﺮﺕ ﻣﺮﺩﻡ ﺳﺎﺯﯾﺪ

مصرع دومش خیلی عوامانه و کلیشه ای است و با تفکر فلسفی عمیق خیام همخوانی ندارد. هر چند صادق هدایت در مجموعه خود از این رباعی نمونه آورده، اما تفکر خوش‌باشی و آزاده‌وارِ خیام که دم را غنیمت می شمرد و به زندگی در لحظه و عدم غم خوردن بیهوده امر میکند نمی تواند چنین مفهوم کلیشه ای و نخ نمایی را در رباعی خود جا داده باشد.