![]() |
پارانویا - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: پارانویا (/showthread.php?tid=268160) |
پارانویا - [ιяяesιsтιвLe] - 12-11-2017 از زیر سنگ هم شده پیدایم کن! دارم کم کم این فیلم را باور می کنم و این سیاهی لشکر عظیم عجیب خوب بازی می کنند. در خیابان ها کافه ها کوچه ها هی جا عوض می کنند و همین که سر برگردانم صحنه ی بعدی را آماده کرده اند از لابلای فصل های نمایش بیرونم بکش برفی بر پیراهنم نشانده اند که آب نمی شود از کلماتی چون خورشید هم استفاده کردم نشد! و این آدم برفیِ درون که هی اسکلت صدایش می کنند عمق زمستان است در من. اصلا از عمق تاریک صحنه پیدایم کن! از پروژکتورهای روز و شب از سکانس های تکراری زمین، خسته ام! دریا را تا می کنم می گذارم زیر سرم زل می زنم به مقوای سیاه چسبیده به آسمان و با نوار جیرجیرک به خواب می روم نوار را که برگردانند خروس می خواند. * از توی کمد هم شده پیدایم کن! می ترسم چاقویی در پهلویم فرو کنند یا گلوله ای در سرم شلیک و بعد بگویند: "خُب، نقشت این بود"! "گروس عبدالملکیان" |