به مولا داداش اینا چی میگن مشتی؟
ندیدن مارو ؟
ندیدن چیکارا کردیم؟!
تاریخو نگاه کنن داداش
به مولا بالا سرشونم این دفعه سپی
خودت میدونی داداش من تهران زیاد میام داداش
کانادا ام تو جیبیته داداش
ونکم که ماله خودته داداش
هه هه هه

به مولا که اگه جای من بودن تا حالا صحنه‌رو میکردن 10 دفعه ترک
به مولا که الان توی آسیتنم پُره عقربو ماره و البته پَک
به مولا که اگه شر بشه پایم واسه بچه ها تا پای جون
به مولا که دیگه سرمایه لازم نیست
گرمای لازم میدیم پشتکاره هست

من احساس … گیج
باشه توام خوبی خندیدی
من رو استیجم وسط لندن
اصنم اون پایین سندی نی
داریم میپیچیم ما کندی ..
تو چشات میبینم ترسیدی
هیترا روی من فیریک
میگم سن… یارو …
میگیرم برای اجرا وقت
هتلش مهم نیست
ستاره باشه خب یه جایی باشه که بشه توش کشید الزاماً
یادش بخیر موتور شمعی !
مینشستم رو متور ترک سه
رفاقتا شدن بازخرید ولی درد گرفت قلبت هه
چا*قال به من نگو درس بسه
رپ به من از رگ گردنم نزدیک تره پس یه ورس
بشنویم ما از پشت کار
گشنه های عقده خار
لاشخورای کهنه کار
تو اجتماع مرده ها
به مولا …
به مولا که اگه شر بشه پایم واسه داشیام تا پای جون
به مولا که دیگه سرمایه لازم نیست
گرمای لازم میدیم پشتکاره هست

هنوز از تخت بیرون نزده فکرم روی رپ
یهو ذهن میگه چی میشه اگه پوله نشه
زندگی بالا پایین وقتی ما بالاهاییم
شما بچه کجایین ؟ میخوره بچه بالا باشین
کمتر زحمت از من اگه کشیدی شرمندتم
ثبت اسناد پروندت
دیر سوز چراغ نفتی نمیره رو سمی
بار گذاشتی مغز پخت میشه یه سلاح ِ جنگی
جاودانه ادامه ندیم چی پس
که حالا چهار چیز به وفق ِ مرادت نیست
خداییش قمار نیست گنگی گیر دلاری
پس انداز واسه دست انداز
ببین هدفات ثمر داد
فقط لای سمند بار
لاف میزنی همش باز
یه چیزی بخری یه چیزی ببری باشه منم باتم
طرف ماره طرف باهمه بکس رپ ونکوور
تاریخی ام سربازی نور بدست تو تاریکی ام