انجمن های تخصصی  فلش خور
ترسیدیم ..#@ - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: داستان و رمان (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=67)
+---- موضوع: ترسیدیم ..#@ (/showthread.php?tid=270514)



ترسیدیم ..#@ - مـ༻؏☆جـےـیــّ◉ـב - 12-08-2018

سه برادر ، مردی را نزد حضرت علی علیه السلام آوردند و گفتند اين مرد پدرمان را کشته است.



امام علی (علیه السلام) به آن مرد فرمودند: چرا او را کشتی؟



آن مرد عرض کرد: من چوپان شتر و بز و ... هستم. يکی از شترهايم شروع به خوردن درختی از باغ پدر اينها کرد پدرشان شتر را با سنگ زد و شتر مُرد، و من هم همان سنگ را برداشتم و با آن به پدرشان زدم و او مُرد.



امام علی (علیه السلام) فرمودند: حد را بر تو اجرا مي کنم. آن مرد گفت: سه روز به من مهلت بدهيد.

پدرم مُرده و برای من و برادر کوچکم گنجی به جا گذاشته پس اگر مرا بکشيد آن گنج تباه مي شود، و برادرم هم بعد از من تباه مي شود.



اميرالمومنین (علیه السلام) فرمودند: چه کسی ضمانت تو را مي کند؟



آن مرد به مردم نگاه کرد و گفت اين شخص.



اميرالمومنين (علیه السلام) فرمودند: ای ابوذر آيا ضمانت اين مرد را مي کنی؟



ابوذر عرض کرد: بله اميرالمومنين



فرمود: تو او را نمي شناسی و اگر فرار کند حد را بر تو اجرا مي کنم!



ابوذر عرض کرد: من ضمانتش را مي نمایم يا اميرالمومنين.



آن مرد رفت . و روز اول و دوم و سوم سپری شد...و همه مردم نگران ابوذر بودند که بر او حد اجرا نشود...سرانجام آن مرد اندکی قبل از اذان مغرب آمد و در حاليکه خيلی خسته بود، به نزد اميرالمومنين (علیه السلام) آمد وعرض کرد: گنج را به برادرم دادم و اکنون تسلیم فرمان شما هستم تا بر من حد را جاری کنی. امام علی (علیه السلام) فرمودند: چه چيزی باعث شد تا برگردی درحاليکه مي توانستی فرار کنی؟



آن مرد گفت: ترسيدم که "وفای به عهد" از بين مردم برود.



اميرالمومنين(علیه السلام) از ابوذر سوال کرد: چرا او را ضمانت کردی؟



ابوذر گفت: ترسيدم که "خیر رسانی و خوبی" از بین مردم برود.



پسران مقتول متأثر شدند و گفتند: ما از قصاص او گذشتيم... اميرالمومنين (علیه السلام) فرمود: چرا؟



گفتند: مي ترسيم که *"بخشش و گذشت"*از بين مردم برود.



و اما من اين پيام را برای شما فرستادم تا "دعوت به خير" از ميان مردم نرود.