انجمن های تخصصی  فلش خور
بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+---- انجمن: عاشقانه ها (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=58)
+---- موضوع: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) (/showthread.php?tid=275448)



RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - ⓩⓐⓗⓡⓐ - 10-04-2020

آدم ها را ویرایش می کنم، پاک می کنم، حذف می کنم تا آنجا که مقدور باشد تا آنجا که به معنایم لطمه ای نخورد.
کتاب زندگی هزاران نفر دارد، اما همگانش ضروری نیستند باید گشت و دید کدام کلماتند که اگر نباشند کتاب بی معنا می شود؛
باید جُست و دید کدامین مردمانند که نبودنشان نابودی است.
گاهی همه حرف ها در یکی دو جمله جا می شوند و گاهی همه جهان در یکی دو نفر.
گزیدن افراد از میان شلوغی زمان و غوغای جهان از همه هنرها، سخت تر است.

#عرفان_نظرآهاری‏


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - امیر‌حسین - 10-04-2020

راستش ما آنقدر هم که نشان میدهیم
احمق نیستیم!
آنقدر میفهمیـم
که دروغ یعنی چه ..
آن لبخند چند درصدش تظاهر است!
آغوش گشوده شده به رویمان
چقدر صادقانه است..
ما آنقدر ها هم احمق نیستیم
فقط بستگی دارد
شخص مقابلِ مان چه کسی باشد ..

[زینب هاشم زاده]


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - ⓩⓐⓗⓡⓐ - 10-04-2020

گاهی پیش می آید که دلت یک اتفاق خوب می خواهد.
اتفاقی که از روزمرگی نجاتت دهد.
اتفاقی که حالت را خوب کند.
حتی حاضری در هوای یخ زده ی زمستان پیاده قدم بزنی، به هوای اینکه آفتابی بتابد و تو را گرم کند.
نمی دانی چه می خواهی.
فقط می گویی منتظر یک اتفاق تازه هستی.
به ترنمی دلبسته می شوی و روزی هزاربار با گوش جان آن نوای موسیقی را می شنوی،
اما باز هم نمی دانی که چه می خواهی
آشفته و بی قرار هستی.
من راز این بی قراری ات را می دانم.
دلت یک دوست می خواهد!
کسی را که فقط بشود با او چند کلام حرف زد.
شاید هم گاهی دلت یواشکی چیز بیشتری بخواهد.
شاید هم دلت به سرش زده باز عاشق شود!
.
#شیما_سبحانی


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - امیر‌حسین - 10-04-2020




همیشه اونی که عاشق تره... یکم بیشتر حساسه...
یکم زیادتر بغض می کنه
یکم سریعتر دلش تنگ می شه
همیشه اونی که عاشق تره قلبش یه نمه تندتر میزنه وقتِ بوسه...
یکم کم طاقت تره...
یکمی زودتر می بخشه، می گذره...
همیشه اونی که عاشق تره میگه "یکم بیشتر پیشم بمون"...
"یکم دیگه پیاده بریم"...
"یکم دیرتر جدا بشیم"...
دوست داره یکم بیشتر بمونه...
همیشه اونی که عاشق تره.... یکم زودتر میره اما همیشه بر می گرده
براش سخت تره دیدنت با یکی دیگه
همیشه اونی که عاشق تره....
یکم بازنده تـره... یکم زودتر می شکنه...
یکم بیشتر می شکنه...


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - Đęąđ.ğïřł - 10-04-2020

و دایره‌ ی حضورت
جهان را در آغوش می‌گیرد ...

#احمد_شاملو


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - ⓩⓐⓗⓡⓐ - 11-04-2020

در ابتدای عاشقی، نوعی جنون و دیوانگی تو را گرفتار خود می‌کند.
مانند زلزله تو را می‌لرزاند و سپس آرام می‌شود.
زمانی که آرام گرفتی، باید تصمیم بگیری.
باید تصمیم بگیری که آیا واقعاً ریشه‌های شما چنان به هم گره خورده است که نتوانید با هم نبودن را تصور کنید؟
قسمت واقعی عشق، همین است.
عشق، حبس شدن نفس در سینه با دیدن یا شنیدن معشوق نیست.
هیجان نیست.
آرزوی هر لحظه هم آغوشی نیست.
بیدار نشستن شبانه با رویای بوسه باران کردن تن معشوق نیست.
خشمگین نشوید. اما اینها عشق نیست.
عشق آن احساسی است که وقتی زلزله‌ی عاشقی به پایان رسید، در ما باقی می‌ماند.
هیجان انگیز نیست. میدانم. اما واقعی است!
.
دوران عاشقی همینگوی


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - sober - 11-04-2020

من آدم مهربانی نیستم متأسفانه. با خودم. با در و دیوار. با دیگران. همه چیز که به ظاهر نیست. فلانی لبخند میزند. با نگاهش همراهی ات میکند. دستانت را موقع سختی رها نمیکند. از کنار پرنده ها ارام رد می شود. رویت پتو می اندازد که سرما نخوری. لیوان چایی ات را پر میکند. و ..
اینها مهربانی نیست! مهربانی وظیفه یا انتخاب نیست. شکلی از خودمان است. مثل چشم ها و ابرو ها. ابروهایت را بتراش. چه می شود؟ مهربانی اصیل، باید مثل یک تکه لباس روی تنت عیوبت را بپوشاند. نه مثل غم نازک و حریری باشد و نه مثل شادی بی‌رنگ. فقط مهربانی را نمیگویم. توی کتاب چنین گفت زرتشت نوشته بود :«اگر قرار است بد باشی، بدترین شکل ممکنِ خودت باش». اما از آدمیزاد چه میماند، جز همین همان ویژگی خوب یا بدی که یا به دستش می آورد و یا نه؟ هیچ چیز!

#حدیث_احمدی


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - شـــقآیــق - 11-04-2020

بلندترين فرياد دنيا اشکى است که بی صدا از گوشه ی چشم جارى مى شود Smile


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - Medusa - 11-04-2020

دوستت دارم.
یادم آمد همه‌ی این سال‌ها که برای تو نوشتم، این‌را نگفتم.
من «دوستت دارم»ِ خودم را به دانه‌ی کوچکی در گندم‌زار تشبیه می‌کنم که گنجشکی آن‌را برداشته و با همتی به لانه می‌برد تا شادی و روشنی ‌بسازد. حالِ آن گنجشک را می‌توانی تصور کنی؟
جمله‌ی کوچکی گفته‌ام و اراده‌ی بزرگی کرده‌ام. تو پرنده‌ی کوچک گیرای این دانه‌ی گندمی باش که به یاد تو پرواز کرده و از پس همه‌ی دنیا، تو را مقصود و‌ مقصدش قرار داده است.

-وبلاگ تلخون


RE: بغض قلم ❥ .. (نسخه هشتم) - شـــقآیــق - 11-04-2020

بَرای کَسی کِه بَراتون تَب نِمی‌کنه، نَمیٓرید‏گَند نَزنیٓد به بِهداشت رَوانی‌تون!?