لبخند به زور رسما ، توجمعا با یه صورتک

تو سیاهیا فقط پی نور گشتم ولی

بازم رو به راهه خوب اصلاً

چه شبایی که تا روز رسما جون کندم

تا غول تر شم تا به هدفم برسم

ولی وقتی رسیدم چیزی تغیر نکرد

فقط باعث شد که پوچ تر شم

ولی ربه راههه

همه چی از بیرون قشنگ و رو به راهس داش

رو به راهه ، بیا ببرمت توی داستان

اوکی خوبه باشه آره

رو به راهه با وجود طعنه های خونواده

با عشق ادامه دادم ولی مشکل پولِ کاره

تا چشم وا میکنم میبینم بازم خالی تره جیب

وقت انرژی انگیزم رفت لا بیت همه چیم از درس

ولی ته دلم در کل خالی میشه وقتی کامنتی میبینم

که خیلی ساده بهم مخاطب فحش داده آره

اینجا عقل جلو عشق رو میگیره

میگه مگه تهش چی میشه

وقتی هنوزم موقع پخشا رسانه میپیچه

همه کمین تا از اینکه هستم منو بیشتر بزنن زمین

پس سریع هند گرفتم گارد

ریسکی نمیکنم قایم پشت ماسک آرتیستیم میشم

رفیقا غربال تر اَ قبلنو نمیکنم هرکاری درکل

میدونی هربار قدم برداشتم به سمت پیشرفت

ده قدم دورم خالی تر شد من

میدونم پشت تعریف فقط میخاد روباهه پنیر

توو مشامم بوی گند غولای مسیر

یه مشت لاشخور شیک پوش متمدن

از بیرون قشنگ از داخل متعفن

منم حقیقتا یه جاهایی پشت پا زدم

همرنگ جماعت آشغال تا رسوا نشم

پر دشمنی شده توویِ کوله بار من

ولی بازم با این حال رو به راهه من

رو به راهه

همه چی از بیرون قشنگو رو به راس داش

رو به راهه ، بیا ببرمت توی داستان

رو به راهه ، رو به راهه ، بیا ببرمت تووی داستان