انجمن های تخصصی  فلش خور
در انجمن شاعران مرده - نسخه‌ی قابل چاپ

+- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum)
+-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40)
+--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39)
+--- موضوع: در انجمن شاعران مرده (/showthread.php?tid=284867)



در انجمن شاعران مرده - The moon - 25-05-2020

تا به حال شده است در مقابل گروهی از دانش آموزان پُرهیاهو که برای گذشتن از عرض خیابان ، ما را وادار به ایست و درنگ می کنند ، به یاد دوران درس و مدرسه خود بیفتید . شاید اولین خطی که از لا به لای دفتر خاطراتتان پر رنگ تر می شود ، یک روز نو و اتفاقی به یادماندنی است؛ اما همه ما از واژه مدرسه ، انتظاری فرمولی ، طبقه بندی شده و یک سویه داریم : بچه ها باید درس بخوانند ، تربیت شوند ، خودشان را برای شغلی که ما در نظر گرفته ایم آماده کنند ، از امتحان بیست بگیرند ، منظم و سر به زیر باشند و ... .

بر این باور ، دانش آموزان ، هر روز کیف پر از کتابشان را بر دوش می کشند و مثل آدم کوکی در ساعت معیّنی می روند و باز می گردند . همان اجبار و برنامه تدوین شده در زمان قبل ، دانش آموز امروز را نیز به سوی مدرسه هُل می دهد و آن قدر چارچوب تنگ و روزهای تکراری که فقط جای شنبه و یکشنبه اش عوض می شود ، او را می آزارد که با پایان آخرین امتحان خردادی ، کتاب ها از وسط ، جر می خورند و کیف و دفترها ، در گوشه ای پرت می شوند .

نظام آموزش و پرورش ، قالبی است که آدم های مختلف با استعدادها و توانایی های متفاوت را به شکل یکسانی در می آورد . در بیشتر موارد ، تو نیستی که تصمیم می گیری ، پزشک ، مهندس یا ... شوی ، بلکه مدرسه ، خانواده ، جامعه و ... راه تو را مشخص می کنند؛ اما گاهی عدّه ای با حرکت در خلاف جهت روش سنّتی ، زمینه نوآوری و تحوّل را فراهم می سازند . این اتفاق را در انجمن شاعران مُرده1 می توان دید .

انجمن شاعران مرده ، داستان معلّمی است که در اولین جلسه تدریس نشان می دهد که روشی نو ومتفاوت با شیوه قدیمی و صد ساله مدرسه شبانه روزی بولتون ، دارد .

دیوارهای سنگی و بلند ، مدرسه را از فضای سبز اطرافش جدا کرده است و ساختمان همچون قلعه ای در لا به لای بلندی های دور افتاده ایالت و رمانت امریکا خودنمایی می کند . همه دانش آموزان ، روپوش مدرسه را به تن دارند و در چهره پدران و مادران ، احساس غرور از تحصیل فرزندانشان در این مدرسه مشهور و قدیمی موج می زند .

قوانین و بنیان مدرسه در چارچوب چهار اصل اساسی «سنّت» ، «افتخار» ، «انضباط» و «سرافرازی» بنا شده است و در شروع هر سال تحصیلی ، دانش آموزان دوباره این اصول را معنا می کنند .

در سخنرانی های مدیر مدرسه ، مدام از افتخارات گذشته و حضور چشمگیر دانش آموزان مدرسه در دانشگاه های عالی صحبت می شود .

جان کتینگ ، از فارغ التحصیلان همین مدرسه ، به عنوان معلم جدید زبان و ادبیات انگلیسی معرفی می شود و جوان و تازه کار بودن او به طبع والدین خوش نمی آید و نگاه های پُرسؤالی رد و بدل می شود .

او در اولین جلسه درس زبان انگلیسی ، از دانش آموزان می خواهد او را «ناخدای من» صدا کنند . کیتینگ ، دیدگاه سنتی و کلیشه ای نسبت به شعر را عوض می کند .

وقتی شاگردی ، اولین صفحات کتابی را ـ که تعریفی کهنه و قدیمی از شعر ارائه می دهد ـ می خواند ، او خطاب به آن شاگرد و سایر دانش آموزان می گوید: «آن را پاره کنید ، از این کار نترسید . این کتاب که انجیل نیست !» .

در انجمن شاعران مرده 1

با بهره گیری از نیروی کلمه و شعر ، چهار نفر از دانش آموزان کلاس (تاداندرسن ، نیل پری ، ناکس اورستریت و چارلی والتون) احیاگر انجمن شاعران مرده ای می شوند که قبلاً آقای کیتینگ در زمان تحصیلش عضو آن بوده است . آنها بر خلاف تمام باورها و روش های خشک و قراردادی و اصول خدشه ناپذیر دبیرستان ، در غاری بیرون از دیوارهای سنگی مدرسه و در امان جنگل ، برای شعر خواندن ، دور هم جمع می شوند .

کیتینگ ، به دانش آموزان می آموزد که هیچ چیز غیر ممکن نیست و برای نوآوری باید از بعضی عادت هایمان جدا شویم . او خود در حین صحبت به بالای میز می پرد ، نه این که به قول یکی از بچه ها خود را بلند قدتر احساس کند ، بلکه می خواهد یادآور شود که به دنیای پیرامون ، با دیدی متفاوت بنگرید ، در زندگی تن به خطر دهید و در راهی جدید قدم بگذارید :

جهان از این بالا متفاوت به نظر می رسد . اگر باور نمی کنید خودتون این جا بایستید و امتحان کنید . همه به نوبت . (ص 82) تکلیف شبِ دانش آموزانی که تا قبل از این ، جرئت تصمیم گیری و بیان خواسته هایشان را نداشته اند ، نوشتن یک شعر است . تاداندرسن ، دانش آموز خجالتی و کم حرفی است که از جمع ، دوری می کند ، با حضور در انجمن و کمک معلّم ، کلمات نامفهوم او تبدیل به یک شعر زیبا می شود تا همکلاسی هایش به جای خندیدن به او ، این بار وی را به شدت ستایش کنند . نیل پری ، برای اولین بار برخلاف میل و نظر پدرش تصمیم می گیرد در نمایش بازی کند . ناکس ، یاد می گیرد که در ابراز دوست داشتن ، هراسان و منزوی نباشد . چارلی ، نقدی با امضای انجمن شاعران مرده بر افتخارات دبیرستان بولتون ، در روزنامه ، چاپ می کند و بی باکانه ، تنبیه آن را به جان می خرد .

اینها تنها گوشه ای از نتایج تلاش ، آموزش و نوآوری معلّم جوان است . کیتینگ ، در برابر چهار اصل مدرسه ، چهار نکته اصلی زندگی ، یعنی : عشق ، زیبایی ، حقیقت و عدالت را بیان می کند . او در مقابل سؤالات متعجّبانه مدیر مدرسه ، شیوه تدریسش را با یک جمله بیان می کند: «آموزش و پرورش ، یعنی یادگیری اندیشیدن مستقل» .

در ادامه ، سالن غذاخوری نیز بدل به نماد رهایی از عادت های قدیمی می گردد . بچه ها با دست چپ شروع به غذا خوردن می کنند و هنگامی که با اعتراض و سؤال معلّمان ، رو به رو می شوند فکر خود را بروز می دهند : «پسرها به یکدیگر نگاه کردند. ناکس از طرف جمع توضیح داد : فکر کردیم بد نیست که عادت های قدیمی را ترک کنیم .

ـ آقایان! مگر عادت های قدیمی چه عیبی دارند؟

ناکس ، تذکّر داد : زندگیِ بدون تفکّر و ابتکار رو تثبیت می کنند . ذهن آدم رو هم محدود می کنند ...» . (ص 148)

در اوج داستان که همه ، تحوّلی در درون خود احساس می کنند ، نیل ، پس از بازی در نمایش نامه رؤیای نیمه شب تابستان (اثر شکسپیر) ، با برخورد تند پدرش مواجه می شود و در خانه دست به خودکشی می زند . این حادثه برای مدرسه و آقای کیتینگ ، مسئله می شود . سنگینی ماجرا باید بر دوش کسی حمل شود و بدون سر و صدا تمام شود .

اعضای انجمن ، مجبور به امضای حکمی می شوند که حاوی سوء استفاده آقای کیتینگ از مقام معلّمی است و باعث منع تدریس می شود . اما در این میان ، همان دانش آموز خجالتی و گوشه گیر (تاداندرسن) ، حکم را امضا نمی کند . آقای کیتینگ برای خداحافظی به کلاس می آید . تنها کسی که می تواند مستقیم در چشم های او نگاه کند ، این دانش آموز است . او به هنگام رفتن آموزگار اخراجی ، قطعه شعری را که همان جلسه نخست برای دانش آموزان خوانده بود ، فریاد می زند : «ای ناخدای من!» و سپس به روی میز تحریرش می رود ، همان کاری که آقای کیتینگ در جلسه درس انجام داده بود ، دو نفر دیگر و به پیروی از آنها ، بقیه افراد کلاس این کار را انجام می دهند . این تنها یک بدرقه ساده نیست ، خیزشی است بزرگ علیه دیوارهای سنگی انحصارگرایانه بولتون .

کتاب انجمن شاعران مرده ، را «ن . ه . کلاین بام» بر اساس فیلم نامه ای از تام شولمن ، نوشته است . حمید خادمی آن را به فارسی برگردانده و نشر پنجره آن را منتشر کرده است و در سال 81 ، چاپ دوم از ویرایش دوم کتاب ، توسط همان ناشر ، عرضه شده است .

فیلم سینمایی «انجمن شاعران مرده» را پیتر ویر2 در سال 1989 می سازد . فیلم محصول امریکا و 129 دقیقه است و رابین ویلیامز ، رابرت شون لئونارد ، اتان هاوک ، جاش چالرز و گیل هفسن در آن بازی می کنند .

این فیلم ، برنده جایزه اسکار 1990 ، در رشته بهترین فیلم نامه اصیل می شود و نیز نامزد دریافت جایزه ، در سه رشته دیگر : بهترین فیلم ، بهترین بازیگر نقش اول مرد (رابین ویلیامز در نفش جان کیتینگ ، معلم زبان انگلیسی) ، بهترین کارگردانی .

از نکات قابل توجه فیلم ، بازی استادانه رابین ویلیامز و موسیقی تأثیرگذار موریس ژار است . انجمن شاعران مرده ، از مهم ترین فیلم های پیتر ویر است که هم از لحاظ هنری و هم از لحاظ تجاری ، موفق بوده است . البته او با ساخت فیلم «نمایش ترومن» با بازی درخشان جیم کری ، دوباره در دنیای سینما مطرح شد . فیلم های ساحل پشه (1986) ، آخرین موج (1977) ، کارت سبز (1991) و بی باک (1993) از دیگر آثار این کارگردان است .