|آموزش زبان های اروپایی| - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: تحصیلات دانش آموزی و دانشجویی (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=64) +--- موضوع: |آموزش زبان های اروپایی| (/showthread.php?tid=291668) |
RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 04-02-2021 (شما کجا کار می کنید؟) (معادل بهتر این است: mein Computer funktioniert nicht) die Arbeit , -en (کار، شغل، حرفه) Mein Bruder sucht Arbeit. (برادر من به دنبال کار است.) از واژه Arbeit معمولا برای اشاره کلی به کار استفاده می شود نه عنوان شغلی. arbeitslos (بیکار) Es gibt bei uns viele Leute, die schon lange arbeitslos sind. (در اطراف ما افراد زیادی هستند، که مدت زیادیست بیکارند.) der Arbeitsplatz , -ä, e (محل کار) An meinem Arbeitsplatz fehlt ein Drucker. (در محل کار من یک چاپگر کم است.) der Arm , -e (دست، بازو) Mein Arm tut weh. (دست من درد می کند.) Arm به معنای دست از شانه تا مچ است. برای قسمت پایین دست از واژه Hand استفاده می شود. der Arzt , -Ä, e (دکتر، پزشک) Morgen habe ich einen Termin bei meiner Ärztin. (فردا من یک قرار با دکترم [خانم دکترم] دارم.) احتمالا به خاطر دارید که با اضافه کردن پسوند in- به بیشتر شغل ها شکل مونث آنها را می ساختیم. Arzt در این مورد یک استثنای کوچک دارد و حالت مونث آن به صورت Ärztin ساخته می شود. auch (هم، همچنین) Ich bin auch Spanier. (من هم اسپانیایی هستم.) در زبان آلمانی واژه های متفاوتی معنای مشابه “هم” در فارسی را دارند. برای مثلا واژه noch هم می تواند با معنای مشابهی استفاده شود. البته فعلا نگران اینکه کجا از کدامیک استفاده کنیم نباشید. اما همیشه از auch به عنوان هم استفاده نکنید! auf (حرف اضافه) Die Kinder spielen auf der Straße. (بچه ها توی خیابان بازی می کنند.) Auf Wiedersehen. (تا دیدار بعد [خداحافظ]) Wie heißt das auf Deutsch? (این به آلمانی چه نامیده می شود؟) auf یک حرف اضافه است پس آن را معادل سازی نمی کنیم. ساختارهایی که باید یادبگیرید در هر سه مثال آورده شده. در مثال اول “auf der Straße” به معنای توی خیابان بازی کردن است. این حرف اضافه تاکیدی بر محل دقیق بازی ندارد، فقط به خیابان اشاره می کند. در مثال دوم Auf Wiedersehen یک اصطلاح است. درگیر ساختار گرامری آن نشوید و آن را کلی حفظ کنید. در مثال سه یک ساختار کلی را یاد می گیرید. “heißt auf Deutsch” یا “heißt auf + یک زبان” یعنی معنای آن به در این زبان چیست. die Aufgabe , -n (تکلیف، مشق، وظیفه) Das ist eine schwere Aufgabe. (یک تکلیف سختی است.) با واژه Aufgabe در مدرسه و دانشگاه زیاد سر و کار خواهید داشت. Aufgabe یعنی تکلیفی که برای شما مشخص می شود و باید انجام دهید. aufhören (تمام شدن، پایان یافتن، متوقف کردن) Der Kurs hört in einer Woche auf. (کلاس تا یک هفته دیگر تمام می شود.) Hier hört die Bahnhofstraße auf. (اینجا خیابان بانهوف تمام می شود.) فعل aufhören یک فعل عبارتی و تفکیک پذیر است. توجه داشته باشید که این فعل هیچ رابطه با hören به معنای شنیدن ندارد. aufhören را میتوانید برای تمام شدن تقریبا هرچیزی استفاده کنید. auf sein (باز بودن، قفل نبودن) Du brauchst den Schlüssel nicht. Die Wohnung ist auf. (تو به کلید نیازی نداری، [در] آپارتمان باز است.) ما از برای ساختار auf sein معادلی در فارسی ندارد. پس اصلا رایج نیست که بگوییم “خانه باز است.” معمولا جمله به صورت “در خانه باز است.” ساخته می شود. در آلمانی نیازی به اشاره به در نیست. auf بودن یک چیز یعنی باز بودنش. این در مورد چیزهایی مثل صندوقچه هم درست است. aufstehen (بیدار شدن) Ich muss immer um vier Uhr aufstehen. (من باید همیشه ساعت 4 بیدار شوم.) Soll ich aufstehen? (باید من بیدار شوم؟ [از تخت بلند شوم]) aufstehen در واقع به معنای بیدار شدن تنها نیست. aufstehen یعنی بلند شدن از تخت. پس اگر بیدار شده باشید ولی در تخت مانده باشید این فعل مصداق پیدا نمی کند. der Aufzug , -ü, e (آسانسور) In diesem Haus gibt es keinen Aufzug. (در این خانه آسانسور نداریم.) das Auge , -n (چشم) Er hat blaue Augen. (او چشم های آبی دارد.) aus (حرف اضافه) Er kommt aus Brasilien. (او از برزیل می آید. [او اهل برزیل است.]) aus یک حرف اضافه است پس آن را معادل سازی نمی کنیم. در اینجا باید تنها یک ساختار ساده را یادبگیرید: “kommen aus + یک شهر یا کشور” به معنای اهل آن شهر یا کشور بودن است. der Ausflug (سفر، گشت و گذار) Morgen machen wir einen Ausflug nach Heidelberg. (فردا ما به هایدل برگ سفر می کنیم.) ausfüllen (پر کردن فرم) Füllen Sie bitte dieses Formular aus. (لطفا این فرم را پر کنید.) der Ausgang (خروج، درب خروج) Wo ist der Ausgang? ([در] خروج کجاست؟) از واژه Ausgang معمولا برای نشان دادن خروج در محل های عمومی استفاده می شود. مثلا اگر به دنبال خروج در فرودگاه هستید به تابلویی توجه کنید که بر روی آن Ausgang نوشته شده است. die Auskunft , -ü, e (اطلاعات، راهنمایی، کیوسک اطلاعات) Können Sie mir eine Auskunft geben? (آیا می توانید به من اطلاعات بدهید؟ [آیا میتوانید مرا در مورد یک چیز راهنمایی کنید]) Auskunft معمولا به بخش اطلاعات اشاره می کند. تقریبا همه مکان های عمومی در آلمان یک بخش اطلاعات دارند که با Auskunft مشخص شده. از این بخش می توانید برای گرفتن راهنمایی کمک بگیرید. RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 06-02-2021 25 قید نگارشی پرکاربرد در زبان آلمانی auch_همچنین so_پس، این چنین، به این ترتیب dann_سپس da_آنجا noch_هنوز also_پس، بنابراین nur_فقط schon_از قبل، پیش از این mehr_بیشتر jetzt_حالا، الان immer _همیشه sehr_خیلی hier_اینجا doch_ولی، اما، هنوز wieder_دوباره eigentlich_واقعا oben_بالا، روی nun, nu_حالا heute_امروز weit_بسیار، به طور گسترده eben_همین حالا erst_اولین natürlich_طبیعتا vielleicht_شاید dort_آنجا RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 08-02-2021 حروف ربط همپایه در عبارتی که از طریق حروف ربط همپایه به جمله قبلی متصل شده، هیچ تغییری در ساختار جمله اتفاق نمی افتد و از قاعد عمومی پیروی می کند. در این جمله حرف ربط در جایگاه اول جمله دوم قرار می گیرد و بقیه بخش های جمله به صورت قبلی تکرار می شوند. برخی از حروف ربط همپایه عبارتند از: aber, denn, oder, und به مثال زیر توجه کنید: Kerstin ist glücklich, denn sie hat Urlaub. (کرستین خوشحال است، چون او تعطیلات دارد.) حروف ربط وابسته در عبارتی که از طریق حرف ربط وابسته به جمله قبلی وصل شده، فعل جمله صرف شده جمله دوم در انتهای عبارت قرار خواهد گرفت. برخی از حروف ربط وابسته عبارتند از: bevor, da, dass, falls, weil, wenn به مثال زیر توجه کنید: Sie macht Urlaub an der Nordsee, weil sie das Meer liebt. (او برای تعطیلات به دریای شمال می رود، چون او این دریا را دوست دارد.) قیدهای ربط در عبارت هایی که از طریق قیدهای ربط به جمله قبلی وصل شده اند، فعل صرف شده جمله قبل از فاعل اورده میشود. برخی از قیدهای ربط عبارتند از: dann, schließlich, trotzdem, zuvor Sie will den Sonnenuntergang sehen, deshalb ist sie jetzt am Strand. (او دوست دارد غروب را ببنید، به همین خاطر حالا کنار ساحل است.) حروف ربط همپایه: ساختار یک جمله:حرف ربط+فاعل+فعل صرف شده+ادامه جمله... حروف ربط وابسته: ساختار یک جمله: حرف ربط+فاعل+ادامه جمله+فعل صرف شده قید های ربط: ساختار یک جمله: قید ربط+فعل صرف شده+فاعل+ادامه جمله RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 10-02-2021 خب،یک مروری بر رنگ ها داشته باشیم و بعد بریم سراغ اشکال: سفید_weiß آبی_ blau قرمز_rot بنفش_violett نارنجی_orange زرد_gelb قهوه ای_braun خاکستری_grau سیاه_schwarz سبز_grün فیروزه ای_ türkis طلایی_gold نقره ای_silber خب،اگر دقت کنید میبینید که برخی کلمات رنگی شباهتی به اینگلیسی دارند،برای مثال قهوه ای. خب بریم سراغ اشکال: مربع_das Viereck دایره_der Kreis مثلث_das Dreieck مخروط_der Kegel مستطیل_das Rechteck مکعب_der Würfel بیضی_das Oval هشت ضلعی_das Achteck کره_die Kugel استوانه_der Zylinder RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 14-02-2021 سلام اصطلحات عاشقانه در زبان آلمانی(: دوستت دارم~ Ich liebe Dich تو عزیز منی~Du bist mein Schatz از تو خیلی خوشم میاد~Ich habe Dich lieb تو خیلی زیبایی~Du siehst wunderschön aus تو همه چیز منی~Du bist mein Ein und Alles دلم برات تنگ شده~Ich vermisse Dich so sehr قلب من مال توست~ Mein Herz gehört Dir من با همه وجودم تو را دوست دارم~Ich liebe Dich mit ganzem Herzen آیا منو دوست داری؟~Liebst Du mich? آیا با من ازدواج میکنی؟~Willst Du mich heiraten? . . . . . . . :-| امیدوارم روزی از این جملات برای سوپرایز کردن دوست دختر/پسر خود استفاده کنید. :-| RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 16-02-2021 ورزش و تفریح: ورزش کردن- Sport treiben گلف بازی کردن-Golf spielen فوتبال بازی کردن-Fußball spielen والیبال بازی کردن-Volleyball spielen تنیس بازی کردن-Tennis spielen بسکتبال بازی کردن-Basketball spielen هاکی بازی کردن-Eishockey spielen اسب سواری کردن-reiten قایقرانی کردن-segeln باغبانی کردن-im Garten arbeiten پیاده روی کردن-wandern توجه: -کلمه "کردن" در برخی کلمات به صورت آلمانی حذف شده ولی معنی کامل را میدهد. -در زبان آلمانی نام ورزش ها شباهت زیادی با اینگلیسی و آمریکایی سنتی دارد اما تلفظ یکی نیست. RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 18-02-2021 ورزش و تفریح:بخش دوم موج سواری کردن-Windsurfing gehen اسکی روی آب کردن-Wasserski fahren ماهی گیری کردن-angeln ژیمناستیک رفتن-turnen کوه نوردی کردن-bergsteigen gehen غواصی کردن-tauchen وزنه برداری کردن-Body-building machen کشتی گیری کردن-ringen به موسیقی گوش دادن-Musik hören بازی کامپیوتری بازی کردن-Videospiele spielen عکاسی کردن-fotografieren نقاشی کردن-zeichnen سینما رفتن-ins Kino gehen تلویزیون نگاه کردن-fernsehen RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 23-02-2021 سلام دوستان. فقط سه جلسه تا پایان مانده کلمات سوالی: چه کسی، کی_wer چه چیزی، چی_was چرا_warum چه وقتی، کی_wann چه جایی، کجا_wo چگونه، چطور_wie چه کسی را_(acc.) wen به چه کسی_(dat.) wem چطور، چرا_wieso از کجا_woher به کجا_wohin کدام_welche/-r/-s RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 26-02-2021 جهات به زبان آلمانی: طرف راست-rechts طرف چپ-links مستقیم-geradeaus شمال-der Norden جنوب-der Süden شرق-der Osten غرب-der Westen لباس ها و پوشاک در زبان آلمانی: ژاکت die Jacke (n) حلقه der Ring (e) لباس زنانه das Kleid (er) گردن بند die Halskette (n) بلوز die Bluse (n) دست بند das Armband (ä, er) پیراهن das Hemd (en) گوشواره der Ohrring (e) تیشرت das T-Shirt (s) دستکش der Handschuh (e) دامن der Rock (ö, e) شلوار جین die Jeans ژاکت der Pullover (-) ساعت مچی die Armbanduhr (en) پولیور der Pulli (s) عینک die Brille کروات die Krawatte (n) کت و شلوار مردانه der Anzug (ü, e) جوراب die Socke (n) کت و شلوار زنانه das Kostüm (e) کفش der Schuh (e) ژاکت ورزشی das Sakko (s) چکمه der Stiefel (-) کیسه، جیب die Tasche (n) سندل die Sandale (n) لباس زیر die Unterwäsche کیف زنانه die Handtasche (n) شلوار die Hose (n) کمربرند der Gürtel (-) بارانی der Regenmantel (ä) روسری، شال der Schal (s) کت der Mantel (ä) لباس شنا der Badeanzug (ü, e) RE: |آموزش زبان های اروپایی| - SɪʟᴠᴇʀMɪɴᴅ - 27-02-2021 سلام دوستان
آموزش زبان آلمانی به پایان رسید یکی از کاربران گرامی درخواست آموزش زبان اسپانیایی داشتند به آموزش،زبان،اسپانیایی خوش آمدید! درباره زبان اسپانیایی: اسپانیایی یا اِسپانیول (به اسپانیایی: español) یا کاستیایی (castellano) زبانی رومی است که از شبهجزیره ایبری در اروپا ریشه گرفته و امروزه با داشتن نزدیک به ۵۰۰ میلیون گویشور بومی، ببشتر در اسپانیا و قاره آمریکا، یک زبان جهانی است. اسپانیایی از نظر شمار گویشوران بومی دومین زبان جهان، پس از چینی ماندارین، و از نظر شمار کل گویشوران چهارمین زبان جهان، پس از انگلیسی، چینی ماندارین و هندی، است.اسپانیایی عضو گروه زبانهای ایبرو-رومی از خانواده زبانهای هندواروپایی است. این زبان پس از فروپاشی امپراتوری روم غربی در سده پنجم میلادی از چندین گویش لاتین عامیانه در ایبری شکل گرفت. کهنترین متون لاتین با ردپایی از اسپانیایی در شمال ایبری در سده نهم پدید آمدهاند و نخستین استفاده منظم نوشتاری از این زبان در تولدو، یک شهر برجسته در پادشاهی کاستیا، در سده سیزدهم رخ داد. از سال ۱۴۹۲، زبان اسپانیایی به نایبالسلطنههای امپراتوری اسپانیا، به ویژه به قاره آمریکا و همچنین سرزمینهایی در آفریقا، اقیانوسیه و فیلیپین منتقل شد.ماریو پی، زبانشناس ایتالیایی-آمریکایی، طی پژوهشی در سال ۱۹۴۹ با بررسی مقایسه واجشناسی، تصریف، نحو، واژگان و آهنگ زبانهای رومی و لاتین دریافت که اسپانیایی از نزدیکترین زبانهای رومی به لاتین است (۲۰٪ تفاوت) و در میان این زبانها فقط ساردینیایی (۸٪ تفاوت) و ایتالیایی (۱۲٪ تفاوت) به لاتین نزدیکترند. حدود ۷۵٪ از واژگان اسپانیایی نوین از لاتین میآیند که این شامل وامواژههای لاتین از یونانی باستان نیز میشود. اسپانیایی از آغاز با عربی در تماس بودهاست و به دلیل رخدادهای دوره اندلس، حدود ۸٪ از واژگان آن دارای ریشه عربی هستند. اسپانیایی همچنین از زبانهای باسکی، ایبریایی، سلتیبری، ویزیگوتی و سایر زبانهای همسایه ایبرو-رومی تأثیر پذیرفتهاست.علاوه بر این، اسپانیایی واژگانی از زبانهای دیگر، به ویژه سایر زبانهای رومی (فرانسوی، ایتالیایی، رومی اندلسی، پرتغالی، گالیسی، کاتالان، اکسیتان و ساردینیایی) و همچنین زبانهای کچوا، ناهواتل و سایر زبانهای بومی قاره آمریکا جذب کردهاست.اسپانیایی یکی از شش زبان رسمی سازمان ملل است و توسط اتحادیه اروپا، سازمان کشورهای آمریکایی، اتحادیه کشورهای آمریکای جنوبی، جامعه کشورهای آمریکای لاتین و کارائیب، اتحادیه آفریقا و بسیاری از سازمانهای بینالمللی دیگر به عنوان زبان رسمی مورد استفاده قرار میگیرد.زبان اسپانیایی با وجود شمار بالای گویشوران، در نوشتار علمی برجسته نیست، اگرچه در علوم انسانی کارکرد بهتری دارد. تقریباً ۷۵٪ از تولیدات علمی به زبان اسپانیایی به سه حوزه موضوعی علوم اجتماعی، علوم پزشکی و علوم انسانی/هنر تقسیم میشوند. اسپانیایی پس از انگلیسی و روسی سومین زبان پر کاربرد در اینترنت است. |