بازی / ایتالو کالوینو - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: بازی / ایتالو کالوینو (/showthread.php?tid=294678) |
بازی / ایتالو کالوینو - فرنودِ بن گیومرث - 26-02-2021 شهری بود که در آن همه چیز ممنوع بود. و چون تنها چیزی که ممنوع نبود بازی الک دولک بود، اهالی شهر هر روز به صحراهای اطراف میرفتند و اوقات خود را با بازی الک دولک میگذراندند. و چون قوانین ممنوعیت نه یکباره بلکه بهتدریج و همیشه با دلایل کافی وضع شده بودند، کسی دلیلی برای گلایه و شکایت نداشت و اهالی مشکلی هم برای سازگاری با این قوانین نداشتند. سالها گذشت. یک روز بزرگان شهر دیدند ضرورتی وجود ندارد که همه چیز ممنوع باشد و جارچیها را روانهی کوچه و بازار کردند تا به مردم اطلاع بدهند که میتوانند هر کاری دلشان میخواهد بکنند. جارچیها برای رساندن این خبر به مردم، به مراکز تجمع اهالی شهر رفتند و با صدای بلند به مردم گفتند: «آهای مردم! آهای…! بدانید و آگاه باشید که از حالا به بعد هیچ کاری ممنوع نیست.» مردم که دور جارچیها جمع شده بودند، پس از شنیدن اطلاعیه، پراکنده شدند و بازی الک دولکشان را از سر گرفتند. جارچیها دوباره اعلام کردند: «میفهمید؟ شما حالا آزاد هستید که هر کاری دلتان میخواهد، بکنید.» اهالی جواب دادند: «خب! ما داریم الک دولک بازی میکنیم.» جارچیها کارهای جالب و مفید متعددی را به یادشان آوردند که آنها قبلاً انجام میدادند و حالا دوباره میتوانستند به آن بپردازند. ولی اهالی گوش نکردند و همچنان به بازی الک دولکشان ادامه دادند؛ بدون لحظهای درنگ. جارچیها که دیدند تلاششان بینتیجه است، رفتند که به اُمرا اطلاع دهند. اُمرا گفتند: «کاری ندارد! الک دولک را ممنوع میکنیم.» آن وقت بود که مردم دست به شورش زدند و همهی امرای شهر را کشتند و بیدرنگ برگشتند و بازی الک دولکشان را از سر گرفتند. از مجموعه داستان: شاه گوش میکند، ایتالو کالوینو، ترجمه فرزاد همتی، انتشارات مروارید، ص ۸۳ـ۸۴ |