شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] (/showthread.php?tid=296837) |
RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 01-11-2021 غريب عن الأوطان ملقىً على الثرى أراعي نجوم الليل ســـــــــهران باكيا عشـــقتك يا ليلى و أنت صغيرةٌ وأنا ابن سبع ما بلغت الثمانيَّ يقولون ليلى في العراق مريضةٌ أيا ليتني كنت الطبيب المداويَّ وقالوا عنك ســـــــــمراء حبشيةٌ ولولا سواد المسك ما أنباع غاليا متى يشتفي منك الفؤاد المعذب وسهم المنايا من وصالك اقرب فبعد ووجد واشتياق ورجفة فلا انت تدنيني ولا انا أقرب كعصفورةفي كف طفل يزمها تذوق حياض الموت والطفل يلعب فلا الطفل ذو عقل يرق لما بها ولا الطير ذو ريش يطير فيذهب ولي الف وجه عرفت طريقه ولكن دون قلب الى اين اذهب فلو ان لي قلبان لعشت بواحد وتركت قلبا في هواك يعذب من از وطن دور افتادهی برخاک افتادهام شبانگاه بیخواب و گریان ستارهها را میشمارم لیلا جانم، تو کودکی بیش نبودی که من عاشقت شدم و خودم هم پسری هفت ساله بودم و وارد هشت سالگی نشده بودم شنیدهام که لیلا در عراق مریض شده است ای کاش من پزشک معالج او شوم به من میگویند لیلا یک سیاه حبشی است و نمیدانند که مشک به خاطر سیاه بودنش گرانبها است دل دردمند من کی از درد عشقت شفا خواهد یافت در حالیکه تیر مرگ از وصال تو به من نزدیکتر است دوری و وجد و اشتیاق و به خود لرزیدن اما نه تو نزد من میآیی و نه من میتوانم به تو نزدیک شوم حال من حال گنجشک اسیری است در دستان کودکی بازیگوش که مرگ را مزه مزه میکند، اما کودک به بازی خویش مشغول است نه کودک خِرَدِ آن را دارد که برایش دل بسوزاند و نه گنجشک هم پری دارد برای پریدن هزار راه برای رفتن پیش روی خود دارم اما بدون قلب کجا بروم ای کاش من دو قلب داشتم که با یکی از آنها زندگی میکردم و یکی را هم میگذاشتم که در عشق تو بسوزد قیس بن الملوح (مجنون لیلی) RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 02-11-2021 الذين أحرقوا قلوبنا، إشتكوا من رائحة الدخان! آنهایی که قلبمان را آتش زدند، از بویِ دود گِلایه کردند! _صلاح المصری RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 16-11-2021 اُرِیْدُ اَنْ لَا اُرِیْدَ خواهم که نخواهم! _بایزید _زيرا همهی رنجها از آن خيزد كه چيزی خواهی و آن ميسر نشود چون نخواهی رنج نمانَد. RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 16-11-2021 إني شجرة فرح وإذا بخریف صاعق یضربني حتی الجذور درختی از شادیام ولی ناگاه، با خزانی رعدآسا، تا ریشه میسوزم #محمد_الماغوط RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 17-11-2021 إذا رأيت رجلاً ليس في قلبه امرأة ، فتأكد أن ما تراه ليس رجلاً ؛ إنه جسد يريد قبرا اگر مردی را دیدی که زنی در قلبِ او نیست؛ مطمئن باش چیزی که میبینی مرد نیست؛«جسدی است که گور میخواهد» _عبدالرحمن منیف RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 20-11-2021 - قد يأتيك سكون عارم في صدرك يكون جوابًا مقنعًا بأنك ما عدت صالحًا لمجاراة كل شيءٍ يحدث ..! RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 20-11-2021 "نحن بحاجة لأشباهنا ليس بالملامح بل أشباهنا بالطيبة والوضوح بطريقة التفكير والتعامل." RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - מַברִיק - 23-11-2021 كن طبيعيًا وتلقائيًا وصريحًا مع الناس.. وصدقني ستخسرهم جميعًا. روراست و طبیعی و ساده باش با مردم .. باورم کن همه انها را از دست خواهی داد . - زياد رحباني وقال: إن الخریف موسم ولادة الحب! و گفت: پاییز فصل تولد عشقهاست! - محمد حمادی RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - моои - 23-11-2021 جنت انه ارسمج بلدمع و اغفه و احضنج و اقتنع بلكت تمرني اطيوفج بس هسه لا عشت ابجرح و بصدري يتمرجح رمح غروج يم شعر السرح لبست الحلقه اجفوفج و تبقين بحضانه صدك و براسي تبقه ايامج يلرحتي منهوبه ابسلف ما ضل اثر لجدامج والله انعصر عصرت قبر لو شمموني اثيابج و دريج شككتي الصور و دفعولج ادموعي مهر و بصماتي لبجفج قبل راحت ابلون الحنه اشكد علي نيتي و صدكت و ابليس طب للجنه (= RE: شعر بگو شعر بشنو ،فقط شعر عربی :] - моои - 25-11-2021 یاهی انتی و علیچ ابچی ابتوالی الیل و شنهی تنزل ادموعی الخاطر ابنیه غیر اشتحلم احچی اویاها مو اشتاق تعرف شکو ابروحی و تفهم البیه و صدگ ماریدچ و علی الحب صدگ ندمان ندم بنت اشیوخ نهبت ویا حرامیه گلت ماحن علیچ ابصم رمل غلطان لا هسه احرگچ انتی و البیه (= |