مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - نسخهی قابل چاپ +- انجمن های تخصصی فلش خور (http://www.flashkhor.com/forum) +-- انجمن: علم، فرهنگ، هنر (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=40) +--- انجمن: ادبیات (http://www.flashkhor.com/forum/forumdisplay.php?fid=39) +--- موضوع: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] (/showthread.php?tid=297159) |
RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - z_farhad - 01-06-2021 می روی و خطاست این، شیوه نابجاست این قهر ز من چه میکنی؟ بهر تو همچو من کجا؟ RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - Đęąđ.ğïřł - 02-06-2021 از دل تنگ اسيران قفس ياد كنيد اي كه داريد نشيمن به لب بامي چند RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - z_farhad - 02-06-2021 دائما یکسان نباشد حال دوران غم مخور کلبه احزان شود روزی گلستان غم مخور RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - Đęąđ.ğïřł - 02-06-2021 روزگاریست که در دشت جنون خانه ی ماست عهد مجنون شد و دور دل دیوانه ی ماست RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - ѕααяeη - 02-06-2021 ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺷﻌﺮﯼ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺳﺤﺮ ﻭ ﭘﺮﯼ ﺍﻓﺴﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﺎﻧﯽ ﺑﻪ ﺍﻓﺴﻮﻥ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ﺷﻌﺮ ﺩﺭ ﺩﺍﻡ ﻣﻦ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - آمین - 02-06-2021 یک نگاهت به من اموخت که در حرف زدن چشم ها بیشتر از هنجره ها می فهمند RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - z_farhad - 02-06-2021 دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من گر از قفس گریزم، کجا روم؟ کجا من؟ کجا روم که راهی به گلشنی ندارم که دیده برگشودم به کنج تنگ نا من نه بسته ام به کس دل، نه بسته کس به من دل چو تخته پاره بر موج، رها رها رها من RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - آمین - 02-06-2021 نیست هیچ رنگی تا بگوید با من اندکی صبر سحر نزدیک است هر دم این بانگ بر ارم از دل وای این شب چقدر تاریک است RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - מַברִיק - 02-06-2021 توام سررشته داری، گر پرم سوی تو معذورم که در دست اختیاری نیست مرغ بند بر پا را من از کافرنهادیهای عشق ، این رشک میبینم که با یعقوب هم خصمی بود جان زلیخا را به گنجشگان میالا دام خود، خواهم چنان باشی که استغنا زنی ، گر بینی اندر دام ، عنقا را اگر دانی چو مرغان در هوای دامگه داری ز دام خود به صحرا افکنی، اول دل ما را نصیحت اینهمه در پرده ، با آن طور خودرایی مگر وحشی نمیداند، زبان رمز و ایما را RE: مُـشـاعِـرِه نُـسـخِـه [ 4 ] - z_farhad - 02-06-2021 ای خردمند که گفتی نکنم چشم به خوبان به چه کار آیدت آن دل که به خوبان نسپاری؟ |